فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۹: چو پاره پاره دل از دیده ترم افتد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو پاره پاره دل از دیده ترم افتد هزار شعله آتش به بسترم افتد نیاورم بنظر آفتاب را ز شرف دمی که دیده بدان ماه پیکرم افتد زند بدامن من آفتاب دست ز قدر گهی که سایه آن سرو بر سرم افتد خوشم بکنج غم و بی کسی که باشم من که ره ببزم بتان سمنبرم افتد بدست اخترم ای کاش برق آتش آه رسد بچرخ شب غم در اخترم افتد بیاد لعل تو آتش فتاد در جگرم که آتشی بدل درد پرورم افتد بهیچ باب فضولی قرار نیست مرا مگر دمی که گذر سوی آن درم افتد فضولی بغدادی