کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی وجه نمی گریم گریه سببی دارد
    بر حال دلم گریان حال عجبی دارد
    آن شوخ کمان ابرو با من نزند حرفی
    افکند بابرو چین گویا غضبی دارد
    تا زنده بود هرگز از جان نکشد منت
    هرکس که بدل ذوقی از نوش لبی دارد
    جنت طلبد زاهد ما روضه کویت را
    از بخت بقدر خود هرکس طلبی دارد
    از حال دلم بی خود ای شمع چه می پرسی
    دور از مه رخسارت روزی چو شبی دارد
    پا کرده ز سر آید هر دم بسر کویت
    طفلست در اشکم اما ادبی دارد
    خوانند فضولی را گه عاشق و گه عارف
    مشهور جهانست او هر جا لقبی دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha