فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۰: بی وجه نمی گریم گریه سببی دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی وجه نمی گریم گریه سببی دارد بر حال دلم گریان حال عجبی دارد آن شوخ کمان ابرو با من نزند حرفی افکند بابرو چین گویا غضبی دارد تا زنده بود هرگز از جان نکشد منت هرکس که بدل ذوقی از نوش لبی دارد جنت طلبد زاهد ما روضه کویت را از بخت بقدر خود هرکس طلبی دارد از حال دلم بی خود ای شمع چه می پرسی دور از مه رخسارت روزی چو شبی دارد پا کرده ز سر آید هر دم بسر کویت طفلست در اشکم اما ادبی دارد خوانند فضولی را گه عاشق و گه عارف مشهور جهانست او هر جا لقبی دارد فضولی بغدادی