کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود
    سینه ام سوزان دلم صد پاره چشمم تر نبود
    در گریبان دلم روزی که عشقت دست زد
    هستیم را جز لباس نیستی در بر نبود
    جان من روزی که شوق جوهر تیغ تو داشت
    در جهان نام و نشان از جسم و از جوهر نبود
    از ازل تنها مرا شد درد تنهایی نصیب
    غالبا این درد را قابل کسی دیگر نبود
    در جهان جز عاشقی کاری نکردم اختیار
    چون کنم نسبت بمن کاری ازین بهتر نبود
    هیچگه غمخانه ام را سیل خون نگشاد در
    کز بلا صد خیل بهر دیدنم بر در نبود
    پیش ازین حال فضولی را نمی دیدم خراب
    در دل او غالبا درد و غم دلبر نبود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha