کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل که از نرگس او چشم نگاهی دارد
    گر نیابد چه عجب بخت سیاهی دارد
    جای آن هست که چشمم از همه عالم بندد
    پاک چشمی که نظر بر رخ ماهی دارد
    در ره عشق تو تا مرده نلافم ز وفا
    بی طریقی نکنم عشق تو راهی دارد
    چون نسوزد دل سودازده در آتش هجر
    طلب وصل تو کردست و گناهی دارد
    زنده آب حیات و دم عیسی سهل است
    زنده آنست که او اشکی و آهی دارد
    ملک دل نیست مناسب که بماند ویران
    از چه معمور نباشد چو تو شاهی دارد
    نیست بی درد غم و غصه فضولی نفسی
    خسرو کشور عشق است سپاهی دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha