فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۹: دل که از نرگس او چشم نگاهی دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل که از نرگس او چشم نگاهی دارد گر نیابد چه عجب بخت سیاهی دارد جای آن هست که چشمم از همه عالم بندد پاک چشمی که نظر بر رخ ماهی دارد در ره عشق تو تا مرده نلافم ز وفا بی طریقی نکنم عشق تو راهی دارد چون نسوزد دل سودازده در آتش هجر طلب وصل تو کردست و گناهی دارد زنده آب حیات و دم عیسی سهل است زنده آنست که او اشکی و آهی دارد ملک دل نیست مناسب که بماند ویران از چه معمور نباشد چو تو شاهی دارد نیست بی درد غم و غصه فضولی نفسی خسرو کشور عشق است سپاهی دارد فضولی بغدادی