به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فضولی بغدادی

فضولی بغدادیغزل هاشمارهٔ ۱۵۳: پری رخان بجفا قصد جان ما مکنید

1740عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

پری رخان بجفا قصد جان ما مکنید
وفا کنی بعشاق خود جفا مکنید
ز انتظار بتر در جهان بلایی نیست
نمی کنید وفا وعده وفا مکنید
بهر که دوستی می کنید در حق او
طریق صدق رعایت کنید یا مکنید
رقیب از ره و رسم وفاست بیگانه
ز بهر خاطر او ترک آشنا مکنید
ز تیر غمزه دل خسته را نصیب دهید
غنیمت است ثواب چنین خطا مکنید
میفکنید بدلها گره ز بهر خدا
گره ز سلسله مشکبار وا مکنید
ز زلف و خال و خط خود جدا فضولی را
اسیر دام غم و محنت و بلا مکنید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۵۲: هر پری چهره که دوران بجهان می آرد 2شمارهٔ ۱۵۳: پری رخان بجفا قصد جان ما مکنید 3شمارهٔ ۱۵۴: ای که گویی که دلت خون نشود چون نش ...4شمارهٔ ۱۵۵: بخت بد بی اختیار از کوی یارم می ب ...5شمارهٔ ۱۵۶: در دل باختلاط کسانم هوس نماند 6شمارهٔ ۱۵۷: بر آسمانم آه ز ظلم بتان رسید 7شمارهٔ ۱۵۸: کلکی که صورت من و آن دلربا کشید 8شمارهٔ ۱۵۹: نکویی گرد بادست این که بر من خاک ...9شمارهٔ ۱۶۰: هر دم از تیر توام بر سینه صد روزن ...10شمارهٔ ۱۶۱: ز رنگ اشک دانستم که بی لعلش جگر خ ...11شمارهٔ ۱۶۲: ببزم او سخن از درد من نمی گذرد 12شمارهٔ ۱۶۳: تا باد پرده از رخ آن سیمبر فکند 13شمارهٔ ۱۶۴: جان بیرون رفته را بویت بتن می آور ...14شمارهٔ ۱۶۵: دوشم انیس خلوت گرمابه یار شد 15شمارهٔ ۱۶۶: نشاطم می کشد چون از تنم پیکان برو ...16شمارهٔ ۱۶۷: ز سروت سایه کر بر من اندوهگین افت ...17شمارهٔ ۱۶۸: در آینه چو عکسم بر صورتم نظر کرد 18شمارهٔ ۱۶۹: دل که از نرگس او چشم نگاهی دارد 19شمارهٔ ۱۷۰: هر که چراغی ز برق آه ندارد 20شمارهٔ ۱۷۱: ماه من کز لعل لب کامی بهر ناکام د ...21شمارهٔ ۱۷۲: طعنه اغیار بهر یار می باید کشید 22شمارهٔ ۱۷۳: یار از عاشق نمی باید که پروا شود 23شمارهٔ ۱۷۴: تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود 24شمارهٔ ۱۷۵: گاه لطفی می نماید گه جفایی می کند 25شمارهٔ ۱۷۶: آمد صبا وزان گل نورس خبر نداد 26شمارهٔ ۱۷۷: کار من در عاشقی جز با غم یاری نما ...27شمارهٔ ۱۷۸: دل درون سینه دردت را بجان می پرور ...28شمارهٔ ۱۷۹: گر بند بند ما چو نی از هم جدا کنن ...29شمارهٔ ۱۸۰: بی وجه نمی گریم گریه سببی دارد 30شمارهٔ ۱۸۱: حبیب درد دلم را دوا نخواهد کرد 31شمارهٔ ۱۸۲: دل اغیار بر من از غم جانانه می سو ...32شمارهٔ ۱۸۳: لطیفست آن پری آن به که از مردم نه ...33شمارهٔ ۱۸۴: خوش آنکه غم سیمبری داشته باشد 34شمارهٔ ۱۸۵: گفتمش دل ز غمت زار و حزین می باید 35شمارهٔ ۱۸۶: می کنم اظهار غم ساقی شرابم می دهد 36شمارهٔ ۱۸۷: نظر بازی که حیران رخ آن سیمتن باش ...37شمارهٔ ۱۸۸: رنجیدم از دل خواهمش زلف ستمکاری ب ...38شمارهٔ ۱۸۹: چو پاره پاره دل از دیده ترم افتد 39شمارهٔ ۱۹۰: ناله گره از رشته کارم نگشاید 40شمارهٔ ۱۹۱: گر فلک با تیغ کین بر سینه ام چاک ...41شمارهٔ ۱۹۲: نه تنها جان من دردی ز گل رخساره د ...42شمارهٔ ۱۹۳: دل که سوزان بود خندان از رخ آن ما ...43شمارهٔ ۱۹۴: دل اسیر خم گیسوی تو شد 44شمارهٔ ۱۹۵: بخاک بنده رحم ای دلربا از تو نمی ...45شمارهٔ ۱۹۶: جای ما کوی تو خواهد بود تا خواهیم ...46شمارهٔ ۱۹۷: سر مکش از من که از من درد سر خواه ...47شمارهٔ ۱۹۸: بدرد و محنت بسیار ما را یار می دا ...48شمارهٔ ۱۹۹: بی تو ای عمر مرا صحبت جان نیست لذ ...49شمارهٔ ۲۰۰: ای مرا هر لحظه در عشق تو بازار دگ ...50شمارهٔ ۲۰۱: یار خواهی دلا ز جان بگذر 51شمارهٔ ۲۰۲: می کشد زارم ببازی هر زمان طفلی دگ ...52شمارهٔ ۲۰۳: خواهم چو سایه افتم دنبال آن سمنبر 53شمارهٔ ۲۰۴: می دهد زاهد به ما هر لحظه آزار دگ ...54شمارهٔ ۲۰۵: ای جمالت ز گل گلشن جان رعناتر 55شمارهٔ ۲۰۶: سوخت دل صد قطره خون در چشم تر دار ...56شمارهٔ ۲۰۷: خاک شد جسم و غمت مونس جانست هنوز 57شمارهٔ ۲۰۸: دلم از عشق تو رسوای جهانست امروز 58شمارهٔ ۲۰۹: دلا بمهر رخش دیده پر آب انداز 59شمارهٔ ۲۱۰: دل اسیر لعل آن گلبرگ خندانست باز 60شمارهٔ ۲۱۱: شمع بزم بهجتم مهر مه روی تو بس 61شمارهٔ ۲۱۲: غمت روز تنهاییم یار بس 62شمارهٔ ۲۱۳: چیده ایم از اختلاط خلق دامان هوس 63شمارهٔ ۲۱۴: نه من مقید آن سرو گلعذارم و بس 64شمارهٔ ۲۱۵: ز عشقت ناله زاری که من دارم ندارد ...65شمارهٔ ۲۱۶: یارب بحق حرمت رندان درد نوش 66شمارهٔ ۲۱۷: پیش تو گل از شرم سرانداخته در پیش 67شمارهٔ ۲۱۸: مرا دل ترک داد و کرد میل آن مه دل ...68شمارهٔ ۲۱۹: چه دعوی می کنی ای غنچه با لعل گهر ...69شمارهٔ ۲۲۰: جدا بودن ز یار و سوختن با داغ هجر ...70شمارهٔ ۲۲۱: بکویش می روم بهر تماشای مه رویش 71شمارهٔ ۲۲۲: لاف زد پیش رخت گلبن ز گلبرگ ترش 72شمارهٔ ۲۲۳: نیست غیر از حیرتم کاری جدا از یار ...73شمارهٔ ۲۲۴: روی می تابد ز من گر ماه تابان گوی ...74شمارهٔ ۲۲۵: زهی جفای تو بر من دلیل رحمت خاص 75شمارهٔ ۲۲۶: ز جهان گردی ما دیدن یاریست غرض 76شمارهٔ ۲۲۷: گرد گلت کشید ز عنبر حصار خط 77شمارهٔ ۲۲۸: برندان از جهنم می دهد دایم خبر وا ...78شمارهٔ ۲۲۹: سر می کند همیشه فدا بهر یار شمع 79شمارهٔ ۲۳۰: گر نه در دل مهر آن روی چو مه دارد ...80شمارهٔ ۲۳۱: گشت محرم در حریم وصل جانانم چراغ 81شمارهٔ ۲۳۲: بخود نگذاشتم دامان آن چابک سوار ا ...82شمارهٔ ۲۳۳: قد کشیدی دیده ام تیر بلا را شد هد ...83شمارهٔ ۲۳۴: گر ترا هست دلا در ره غم میل رفیق 84شمارهٔ ۲۳۵: باغ حسن از گل رخسار تو دارد رونق 85شمارهٔ ۲۳۶: در ره عشق بتانست رفیقم توفیق 86شمارهٔ ۲۳۷: یارست فارغ از من و من بی قرار عشق 87شمارهٔ ۲۳۸: بود درد دل از سودای عشقت حاصل عاش ...88شمارهٔ ۲۳۹: ما را ز وصل دوست جدا می کند فلک 89شمارهٔ ۲۴۰: کرد از خون جگر چرخ تنم را نمناک 90شمارهٔ ۲۴۱: ای از تو بی دلان را درمان درد حاص ...91شمارهٔ ۲۴۲: نچندانست مرا در غم هجران تو حال 92شمارهٔ ۲۴۳: ز حد گذشت بدور تو بی قراری دل 93شمارهٔ ۲۴۴: ای دل از دیده فزون دیده ز دل سوی ...94شمارهٔ ۲۴۵: متصل دارد سر سودای ابروی تو دل 95شمارهٔ ۲۴۶: بطرف طره دستار زیبی بست یار از گل 96شمارهٔ ۲۴۷: شب عیدست چندانی امان ای عمر مستعج ...97شمارهٔ ۲۴۸: مه من از تو غم بی حساب دارد دل 98شمارهٔ ۲۴۹: زبان مرغ می داند مگر گل 99شمارهٔ ۲۵۰: تا خط سبز تو پیدا شده بر عارض آل 100شمارهٔ ۲۵۱: ناوکت پیراهنی پوشاند از خون بر تن ...101شمارهٔ ۲۵۲: ندیده کام دل از کوی آن سیمین بدن ...102شمارهٔ ۲۵۳: من که بی لاله رخی ساکن گلخن شده ا ...103شمارهٔ ۲۵۴: منم که بی تو گرفتار صد بلا شده ام 104شمارهٔ ۲۵۵: بسی بی داد در عشق از بتان سیمتن د ...105شمارهٔ ۲۵۶: نفسی نیست تمنای تو بیرون ز سرم 106شمارهٔ ۲۵۷: بسی تاب از غم آن گیسوان پرشکن دید ...107شمارهٔ ۲۵۸: نه مژگانست کز خونابه دل لاله گون ...108شمارهٔ ۲۵۹: نه از تیری که بر دل می زنی چندین ...109شمارهٔ ۲۶۰: اگر میرم نخواهد کم شد آب چشم نمنا ...110شمارهٔ ۲۶۱: نه آنچنان شده محو خیال آن دهنم 111شمارهٔ ۲۶۲: در هستی بقفل نیستی بر خود چنان بس ...112شمارهٔ ۲۶۳: بعزم طوف خاک درگهت از دیده پا کرد ...113شمارهٔ ۲۶۴: رحم بر زاری من یار ندارد چه کنم 114شمارهٔ ۲۶۵: جان را بلعل چون شکرت تا سپرده ام 115شمارهٔ ۲۶۶: چنان در دوستی دل بسته آن قد دلجوی ...116شمارهٔ ۲۶۷: بدل مهر تو کردم نقش و چشم از غیر ...117شمارهٔ ۲۶۸: بیک جام لبالب آنچنان کن ساقیا مست ...118شمارهٔ ۲۶۹: گه جولان غبار انگیز از آن شد رخش ...119شمارهٔ ۲۷۰: درون خانه چشم آن صنم را تا در آور ...120شمارهٔ ۲۷۱: بنایی از حباب اشک چشم خون فشان کر ...121شمارهٔ ۲۷۲: بی خط سبزت شبی هر جا که منزل داشت ...122شمارهٔ ۲۷۳: عمریست ای پری که رخت را ندیده ایم 123شمارهٔ ۲۷۴: آتشین رویی کزو چون شمع با چشم ترم 124شمارهٔ ۲۷۵: بدیده سرمه از خاک راه یار می خواه ...125شمارهٔ ۲۷۶: با هر که غیرتست نگاهی نکرده ایم 126شمارهٔ ۲۷۷: خود را ز گریه شب همه شب غرق خون ک ...127شمارهٔ ۲۷۸: بسته شد بر رشته جان موی گیسوی توا ...128شمارهٔ ۲۷۹: زین شکوه ها که دم بدم از یار می ک ...129شمارهٔ ۲۸۰: هر لحظه صد جفا ز بلای تو می کشم 130شمارهٔ ۲۸۱: تو خطان را دوست می دارد دل دیوانه ...131شمارهٔ ۲۸۲: چو میرم در هوایت کاشکی خاک درت گر ...132شمارهٔ ۲۸۳: دمی بی سوز عشقت جان خود بر تن نمی ...133شمارهٔ ۲۸۴: عمریست روی دل از نکویی ندیده ایم 134شمارهٔ ۲۸۵: ما نظر جز بر تبان سیمبر کم کرده ا ...135شمارهٔ ۲۸۶: دوستان گوهر مقصود بدست آوردم 136شمارهٔ ۲۸۷: آتشم من گلخنی باید که باشد منزلم 137شمارهٔ ۲۸۸: ز آهم سوخت بی مهر رخت مه دوش کوکب ...138شمارهٔ ۲۸۹: دایم تویی مقابل آیینه دلم 139شمارهٔ ۲۹۰: داغ عشق صنم لاله عذاری دارم 140شمارهٔ ۲۹۱: دمی مانند گردی گر جدا از خاک در گ ...141شمارهٔ ۲۹۲: هرگز غم خرابی عالم نمی خوریم 142شمارهٔ ۲۹۳: بدلبری سر و کاری درین دیار ندارم 143شمارهٔ ۲۹۴: نمی خواهم باو درد دل صد پاره بنوی ...144شمارهٔ ۲۹۵: یار بی جرم بشمشیر ستم می کشدم 145شمارهٔ ۲۹۶: تا بوده ایم بی غم یازی نبوده ایم 146شمارهٔ ۲۹۷: من بسربازی ز شمع مجلست کم نیستم 147شمارهٔ ۲۹۸: سرو نازم نشد آگه ز نیازم چه کنم 148شمارهٔ ۲۹۹: ما فراغ از غم بیش و کم عالم داریم 149شمارهٔ ۳۰۰: می روم زین شهر و در دل مهر ماهی م ...150شمارهٔ ۳۰۱: می روم در سینه صد درد نهانی می بر ...151شمارهٔ ۳۰۲: از آن رو با تو من آیینه را همتا ن ...152شمارهٔ ۳۰۳: نسبت شمشاد با آن سرو قامت چون کنم 153شمارهٔ ۳۰۴: روزگاری شد ز کویت درد سر کم کرده ...154شمارهٔ ۳۰۵: دارم هوس کز خون دل خاک درش را گل ...155شمارهٔ ۳۰۶: بیاد قد تو بر سینه هر الف که برید ...156شمارهٔ ۳۰۷: نیست در آیینه عکس آن صنم 157شمارهٔ ۳۰۸: ازو پرسید سر آن دهان را من نمی دا ...158شمارهٔ ۳۰۹: در دل زار غمی ز آن لب می گون دارم 159شمارهٔ ۳۱۰: چو طفلان پیشه ای جز گریه در عالم ...160شمارهٔ ۳۱۱: باز در دل ز غم عشق ملالی دارم 161شمارهٔ ۳۱۲: ز سیر سایه همراه تو ای مه رشکها ب ...162شمارهٔ ۳۱۳: گهی که در غم آن گلعذار می گریم 163شمارهٔ ۳۱۴: در دل الم از غنچه خندان تو دارم 164شمارهٔ ۳۱۵: گشت صد پاره بشمشیر جفای تو تنم 165شمارهٔ ۳۱۶: دمی بی عشق خوبان پری رخسار چون با ...166شمارهٔ ۳۱۷: عهد کردم که دیگر بیهده کاری نکنم 167شمارهٔ ۳۱۸: آزارها ز یار جفا کار می کشم 168شمارهٔ ۳۱۹: گر چشم برخسار تو صد بار گشادم 169شمارهٔ ۳۲۰: گهی که بر گل روی تو چشم تر بگشایم 170شمارهٔ ۳۲۱: جفا کارست و خونریز آن بت بی درد م ...171شمارهٔ ۳۲۲: چیست جرم من که باز از چشم یار افت ...172شمارهٔ ۳۲۳: پنهان غم دلم ز تو ای جان نمی کنم 173شمارهٔ ۳۲۴: پیش او با ناله اظهار غم دل کرده ا ...174شمارهٔ ۳۲۵: ای شمع که شد سوخته عشق تو جانم 175شمارهٔ ۳۲۶: ای لعل سخن گوی تو کام دل زارم 176شمارهٔ ۳۲۷: ما ترک دیدن رخ زیبا نمی کنیم 177شمارهٔ ۳۲۸: دل بصد عقد بجعد سر زلفت بستم 178شمارهٔ ۳۲۹: چرا نگاه بدور رخت بماه کنم 179شمارهٔ ۳۳۰: تا کی اسیر سلسله غم شود دلم 180شمارهٔ ۳۳۱: نی همین سرگرم سودای بتان تنها منم 181شمارهٔ ۳۳۲: گوش بر قول رقیبان بداندیش مکن 182شمارهٔ ۳۳۳: اسیر دام زلفم کرده بر گرد سرگردان 183شمارهٔ ۳۳۴: چشمی بگشا سوی من و زاری من بین 184شمارهٔ ۳۳۵: بجان دور از تو ای شمع از غم شبهای ...185شمارهٔ ۳۳۶: دوش در مجلس نگاری بود همزانوی من 186شمارهٔ ۳۳۷: در غمم گر جان ز جسم ناتوان آید بر ...187شمارهٔ ۳۳۸: ای لاله رخ مرو دلم از هجر خون مکن 188شمارهٔ ۳۳۹: می شود هر دم جنون ما ز ابرویت فزو ...189شمارهٔ ۳۴۰: نمی مردم از آن تیغی که زد آن سیمب ...190شمارهٔ ۳۴۱: داریم در زمانه بد طالع زبون 191شمارهٔ ۳۴۲: تو تیر افکنده ای چرخ مهر خود بماه ...192شمارهٔ ۳۴۳: شد چاک چاک سینه و از قطرهای خون 193شمارهٔ ۳۴۴: درد دل ما را ز ره لطف دوا کن 194شمارهٔ ۳۴۵: زین ندامت که نشد خاک درت مسکن من 195شمارهٔ ۳۴۶: اگر چه نیست ترحم ترا بزاری من 196شمارهٔ ۳۴۷: می نمایی رخ که خورشید جهان آراست ...197شمارهٔ ۳۴۸: تا بدرد عشق جان از تن نمی آید برو ...198شمارهٔ ۳۴۹: غم لعل ترا در سینه جا کردم که جان ...199شمارهٔ ۳۵۰: شد آن گل چهره باز از خانه با عزم ...200شمارهٔ ۳۵۱: نمی دانم چه بد کردم چرا رنجید یار ...201شمارهٔ ۳۵۲: زدی چو در دلم آتش مکش چو شعله سر ...202شمارهٔ ۳۵۳: ای دل از کار عشق عار مکن 203شمارهٔ ۳۵۴: عاشقم جز عاشقی کاری نمی‌آید ز من 204شمارهٔ ۳۵۵: چو شمع ز آتش دل اضطراب دارم من 205شمارهٔ ۳۵۶: حباب نیست ز خون گرد دیده تر من 206شمارهٔ ۳۵۷: شد واقف از خیال من آن مه بحال من 207شمارهٔ ۳۵۸: ای بر فراز مسند عزت مکان تو 208شمارهٔ ۳۵۹: ای بر فراز چرخ برین بارگاه تو 209شمارهٔ ۳۶۰: سرم را درد بر بالین محنت سود دور ...210شمارهٔ ۳۶۱: کرد ناصح منع من از گریه بی رخسار ...211شمارهٔ ۳۶۲: دل که پنهان است شوق لعل محبوبان د ...212شمارهٔ ۳۶۳: نمی خواهم که گوید هیچ کس احوال من ...213شمارهٔ ۳۶۴: اگر بگذشت مجنون من بماندم یادگار ...214شمارهٔ ۳۶۵: شد درون سینه دل دیوانه از سودای ا ...215شمارهٔ ۳۶۶: ز فلک می گذرد آه و فغانم بی تو 216شمارهٔ ۳۶۷: ز درد دل سختی از زبان من بشنو 217شمارهٔ ۳۶۸: ای مست غافل از من و خونین جگر مشو 218شمارهٔ ۳۶۹: از آن دو پاره بانگشت معجزت شد ماه 219شمارهٔ ۳۷۰: دی شنیدم جانب گلشن گذار افکنده ای 220شمارهٔ ۳۷۱: شد دلم صد پاره و چون لاله بر هر پ ...221شمارهٔ ۳۷۲: شانه ای گل بخم طره طرار منه 222شمارهٔ ۳۷۳: سرم خاکیست بعد از رفتنت در رهگذر ...223شمارهٔ ۳۷۴: با منی اما چه حاصل سوی من مایل نه ...224شمارهٔ ۳۷۵: ما را هلاک غمزه خونریز کرده ای 225شمارهٔ ۳۷۶: قد برافراخته آفت جانی شده ای 226شمارهٔ ۳۷۷: بدردم یارب آن بی درد درمان می کند ...227شمارهٔ ۳۷۸: من چه کردم که مرا از نظر انداخته 228شمارهٔ ۳۷۹: غیر از درت پناه نداریم یا نبی 229شمارهٔ ۳۸۰: ای که تا یار منی در پی آزار منی 230شمارهٔ ۳۸۱: نچندانم ضعیف از دوری خورشید رخسار ...231شمارهٔ ۳۸۲: بهست گور و کفن از قبا و پیرهنی 232شمارهٔ ۳۸۳: پی ماتم میان انجمن ای ماه جا کردی 233شمارهٔ ۳۸۴: در دیده نور در تن جان عزیز مایی 234شمارهٔ ۳۸۵: مرا ای سایه در دشت جنون عمریست هم ...235شمارهٔ ۳۸۶: ورد منست نام تو یا مرتضی علی 236شمارهٔ ۳۸۷: گر خدنگ غمزه را زین سان دمادم می ...237شمارهٔ ۳۸۸: یارب آن بی درد را در دل ز عشق افک ...238شمارهٔ ۳۸۹: ای دل ز خویش بگذر گر میل یار داری 239شمارهٔ ۳۹۰: از پری رویان بدل بردن همین مایل ت ...240شمارهٔ ۳۹۱: چو شمعم سوخت دل بر یاد بزم مجلس آ ...241شمارهٔ ۳۹۲: نمودی لطف پیشم آمدی کردی ستم رفتی 242شمارهٔ ۳۹۳: بی غرض در هستیم آتش نزد شوق گلی 243شمارهٔ ۳۹۴: بیاد خاک درش گر چه ای سرشک دویدی 244شمارهٔ ۳۹۵: ما چه کردیم چه گفتیم چه دیدی چه ش ...245شمارهٔ ۳۹۶: دلا آن به که چون با خوب رویان همن ...246شمارهٔ ۳۹۷: در کبودی فلک چون مه من نیست مهی 247شمارهٔ ۳۹۸: نمود در دلم از آتش درون شرری 248شمارهٔ ۳۹۹: مه من بی خبر از حال دل شیدایی 249شمارهٔ ۴۰۰: نمی آید ز تو ای سایه چو من دشت پی ...250شمارهٔ ۴۰۱: رحمی باسیران شب تار نداری 251شمارهٔ ۴۰۲: سال و مهم بر زبان روز و شبم در دل ...252شمارهٔ ۴۰۳: مراست هر طرف از سیل اشک دریایی 253شمارهٔ ۴۰۴: از شرم رخت منزل یوسف شده چاهی 254شمارهٔ ۴۰۵: چند ای چرخ مرا زار و زبون می سازی 255شمارهٔ ۴۰۶: هرگز نظر به بی سر و پایی نمی کنی 256شمارهٔ ۴۰۷: چند ای دل نامه وصف بتان املا کنی 257شمارهٔ ۴۰۸: بر آن شدی که باهل وفا جفا نکنی 258شمارهٔ ۴۰۹: نپرسد از من بی کس درین دیار کسی 259شمارهٔ ۴۱۰: ای لعل تو آب زندگانی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ