کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هجوم سیل سرشکم ز دل اثر نگذاشت
    ز من که آتشم این آب یک شرر نگذاشت
    درون سینه من هر چه بود آتش عشق
    همه بسوخت غمی چند بیشتر نگذاشت
    جفا نگر که ز بهر تسلیم شب هجر
    خیالی از تو مرا اشک در نظر نگذاشت
    بحال دیده بگریم که بهر گریه او
    حرارت دل من آب در جگر نگذاشت
    غلام زخم خدنگ توام که خون دلم
    برون بریخت بامید چشم تر نگذاشت
    کجا روم که سرکشم بجز دیار فنا
    ز بهر بودن من منزل دگر نگذاشت
    هزار بار شدم مایل طریق ورع
    مرا محبت خوبان سیمبر نگذاشت
    هزار شکر که لطف ازل فضولی را
    ز لذت الم عشق بی خبر نگذاشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha