فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۹۴: هست با خلعت گلگون قدت ای حور سرشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هست با خلعت گلگون قدت ای حور سرشت الفی کش قلم صنع بشنگرف نوشت جامه گلگون من آن طرفه نهالیست که دهر آبش از خون جگر داد از آن روز که کشت خلعت آل تو آن آتش ابراهیم است که نهانست درو نزهت گلهای بهشت گلبن از گل بدن آراست تو با جامه آل ظاهر است این که درین پرده که خوبست و که زشت جامه آل تو می خواست بدوزد که فلک رشته جان من آغشت بخونابه و رشت هر کجا دامن گلرنگ کشیدی ای گل گشت برگ گلی از خون سرشکم هر خشت همه دم میل فضولی بقبا گلگونیست چه کند آب و گلش دهر بدین رنگ سرشت فضولی بغدادی