کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در غمت کارم بچشم اشکبار افتاده است
    چشم را با دل مرا با چشم کار افتاده است
    لاله ها را چاک می بینم گریبان غالبا
    آن سهی قد را گذر بر لاله زار افتاده است
    پای بر سبزه نهادی رشک زد آتش بآب
    یا ز تو عکسی بآب جویبار افتاده است
    هر که رخسار تو را با چشم مستت دید گفت
    گلشنی را ترک مستی بر کنار افتاده است
    چشم گر افکنده بر اشک من از رحم نیست
    مست بر آب روان بی اختیار افتاده است
    هست هر نقشی که قدرت می کشد مرغوب لیک
    از همه مرغوب تر نقش نگار افتاده است
    چشم من جرم فضولی را نمی دانم که چیست
    گر چه می دانم ز چشم اعتبار افتاده است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha