کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کی توانم رست در کویت ز غوغای رقیب
    می کند فریاد سگ هر گه که می بیند رقیب
    وصل تو می خواهم ولی مشکل که بندد صورتی
    نیست اهل درد را از خوان وصل او نصیب
    آتشی از شوق گل در دل ندارد غالبا
    چون نمی سوزد قفس را نالهای عندلیب
    می نهد بر دست من دست از پی تشخیص لیک
    کی علاج درد من می آید از دست طبیب
    ای که دم از دولت قرب سلاطین می زنی
    نیست ممکن این که آزاری نبینی عنقریب
    گه دل از جان می کند او را نهان گه جان ز دل
    نیست آن گل چهره در هر جا که باشد بی رقیب
    نیست مقصود دل بیچاره غیر از وصل یار
    فاستجب ما قد دعا عبد ضعیف یا مجیب
    چند می پرسی فضولی بر که واله گشته
    والهم کی می رسد بر خاطرم نام حبیب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha