کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مه من شام غمت را سحری پیدا نیست
    آه ازین غم که ز مهرت اثری پیدا نیست
    بر تو گر من نگزینم دگری نیست عجب
    چه کنم در همه عالم دگری پیدا نیست
    دل شد آواره و زد عشق تو آتش در تن
    خانه سوخت زآتش شرری پیدا نیست
    غالبا سیل غمت برد ز جا دلها را
    کز دل گم شده ما خبری پیدا نیست
    گم شدم در صف عشاق نپرسید آن مه
    که درین دایره خونین جگری پیدا نیست
    اشک را خوار مبینید که در بحر وجود
    طلبیدیم ازین به گهری پیدا نیست
    در ره عشق فضولی دم رسوایی زد
    چند گویید که صاحب نظری پیدا نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha