کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هوای خاک درت باز در سر افتادست
    ز هر چه هست مرا این هوا در افتادست
    مرا چه کار به از آه و ناله است کنون
    که کار با تو چو شوخ ستمگر افتادست
    چرا ز چشم تو بر من نمی افتد نظری
    مگر که قاعده مردمی در افتادست
    ز زلف یار صبا تا گشاده است گره
    گره بکار دل درد پرور افتادست
    من از کجا و نجات از بلا چنین که دلم
    بدام آن سر زلف معنبر افتادست
    ز ذوق عشق بتان نیست عقل را خبری
    چرا که رتبه این ذوق برتر افتادست
    فتاده است فضولی بخاک رهگذرت
    بیا که بی تو غریبی ببستر افتادست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha