کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل الفت تمام بآن خاک در گرفت
    خوش صحبتی میان دو افتاد در گرفت
    خونابه نیست بر مژه ام آتش دل است
    کز چاک سینه سر زد و در چشم تر گرفت
    چون من بسیست باده کش بزم عشق لیک
    بودم تنک شراب مرا بیشتر گرفت
    چون شمع باز در سرم افتاد گرمی
    دل کرده بود ترک تعلق ز سر گرفت
    شوق حریم روضه کوی تو داشت گل
    بگشاد دست و دامن باد سحر گرفت
    فرهاد در زمانه من گشت کوهکن
    بگذاشت عاشقی پی کار دگر گرفت
    چون خس فتاده بود فضولی بخاک ره
    او را نسیم لطف تو از خاک بر گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha