کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از جان بدود دل غم خالت برون نرفت
    وز دیده این سواد بسیلاب خون نرفت
    از چاک سینه ام بدرون سر نهاد اشک
    وز سینه ام حرارت سوز درون نرفت
    از حسن الفتیست که گر رفت کوهکن
    هرگز خیال او ز دل بیستون نرفت
    آورد تاب جسم نزارم بآه دل
    در حیرتم ز خاک که بر باد چون نرفت
    ساقی مرا علاج دگر کن که گرد درد
    ز آیینه دلم بمی لاله گون نرفت
    صد دور کرد چرخ ولیکن بهیچ دور
    تاب بلا ز رشته بخت زبون نرفت
    در راه عشق کرد فضولی وداع دل
    عاقل کسیست کز پی اهل جنون نرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha