کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر زمان حال من از عشق تو دیگرگون است
    بتو چون شرح کنم حال چه گویم چون است
    غم دل سوخت مرا پیش که آرم بزبان
    قصه درد درونم که ز حد بیرون است
    شده از ناوک آهم دل گردون مجروح
    رنگ خون است شفق نیست که بر گردون است
    لب شیرین ترا چون ورق گل خوانم
    کان صحیفه نه بدین خط و بدین مضمون است
    دل دمی نیست که یاد لب لعلت نکند
    گریه دیده پر خون ز دل محزون است
    چه غم از هجر گرت هست کمالی در عشق
    رخ لیلی همه جا در نظر مجنون است
    خواب را کشت فضولی غم او در دیده
    این که بر چهره ام از دیده روان شد خون است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha