به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فضولی بغدادی

فضولی بغدادیغزل هاشمارهٔ ۶۱: جانم در آن آرزوی وصال محمد است

1730عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

جانم در آن آرزوی وصال محمد است
چشمم در انتظار جمال محمد است
قدم خمیده چون فلک از جور دور نیست
از شوق روی ماه مثال محمد است
جسمم ضعیف چون مه نو نیست از فلک
بر یاد ابروی چو هلال محمد است
این داغهای تازه که بر سینه منست
از اشتیاق دانه خال محمد است
شایسته احاطه تملیک غیر نیست
ملک دلم که وقف خیال محمد است
آیینه دار طوطی نطقم هر آینه
اندیشه صفات کمال محمد است
کردست مهر غیر فضولی ز دل برون
تا عاشق محمد و آل محمد است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۰: قرآن صفات جاه و جلال محمد است 2شمارهٔ ۶۱: جانم در آن آرزوی وصال محمد است 3شمارهٔ ۶۲: ماه من نخل قدت سرو خرامان منست 4شمارهٔ ۶۳: بهر صید آن ترک بدخو بر سمند کین نش ...5شمارهٔ ۶۴: صیقل آیینه دلها نم چشم ترست 6شمارهٔ ۶۵: عمر دراز من که پریشان گذشته است 7شمارهٔ ۶۶: ای دل بسی ز محنت هجران نمانده است 8شمارهٔ ۶۷: پیش عاقل قصه درد من و مجنون یکیست 9شمارهٔ ۶۸: زلال فیض بقا رشحه ز جام منست 10شمارهٔ ۶۹: سرو را همچو قدت شیوه رعنایی نیست 11شمارهٔ ۷۰: مه دلاک من آیینه اهل نظر است 12شمارهٔ ۷۱: خورشید بسی خاک نشین شد بهوایت 13شمارهٔ ۷۲: باغبان لطف قد آن سرو در شمشاد نیست 14شمارهٔ ۷۳: تن که از تیر تو چون زنجیر روزن روز ...15شمارهٔ ۷۴: در هجر یار حال دل زار مشکل است 16شمارهٔ ۷۵: مه من شام غمت را سحری پیدا نیست 17شمارهٔ ۷۶: ای طربخانه دل خلوت سلطان غمت 18شمارهٔ ۷۷: هر زمان حال من از عشق تو دیگرگون ا ...19شمارهٔ ۷۸: شده ام بسته گیسوی شکن پر شکنت 20شمارهٔ ۷۹: بتی که شیوه خوبی به از تو داند نیس ...21شمارهٔ ۸۰: گل بباغ آمد ولی از عمر خود کامی نی ...22شمارهٔ ۸۱: گر نقابی نبود مهر رخش را غم نیست 23شمارهٔ ۸۲: بگل خطت چو نقابی ز مشک ناب انداخت 24شمارهٔ ۸۳: از جان بدود دل غم خالت برون نرفت 25شمارهٔ ۸۴: برگ گل کز هر طرف آرایش دستار تست 26شمارهٔ ۸۵: آزمودم عشق خوبان را بلایی بوده است 27شمارهٔ ۸۶: ازان درین چمنم میل گلعذاری نیست 28شمارهٔ ۸۷: غیر ناکامی ز محبوبان مرا مطلوب نیس ...29شمارهٔ ۸۸: سایه ات را متصل ذوق وصالت حاصل است 30شمارهٔ ۸۹: دل الفت تمام بآن خاک در گرفت 31شمارهٔ ۹۰: هوای خاک درت باز در سر افتادست 32شمارهٔ ۹۱: بر جان ما جفای نکویان ز حد گذشت 33شمارهٔ ۹۲: در دل لاله غمت آتش سودا انداخت 34شمارهٔ ۹۳: کم التفاتی خوبان بعاشقان ستم است 35شمارهٔ ۹۴: هست با خلعت گلگون قدت ای حور سرشت 36شمارهٔ ۹۵: تا غایبی تو مجلس ما را حضور نیست 37شمارهٔ ۹۶: سنگ بیداد بتان آیینه دل را شکست 38شمارهٔ ۹۷: ذوق وصلت یافت دل از ساقی و ساغر گذ ...39شمارهٔ ۹۸: نی همین صد روزن از تیر تو بر جسم م ...40شمارهٔ ۹۹: بحال زار من آن ماه را نگاهی نیست 41شمارهٔ ۱۰۰: من نگویم چون قدت سروی ز بستان برن ...42شمارهٔ ۱۰۱: ناله زاری که در دلها اثر دارد کجا ...43شمارهٔ ۱۰۲: عاشقی رونق ز اطوار من حیران گرفت 44شمارهٔ ۱۰۳: نه همین قد من از بار غم دور خم اس ...45شمارهٔ ۱۰۴: در غمت کارم بچشم اشکبار افتاده اس ...46شمارهٔ ۱۰۵: بی لبت قطع نظر کرده ام از آب حیات 47شمارهٔ ۱۰۶: بدو گیسو مه روی تو نچندان عجب است 48شمارهٔ ۱۰۷: هجوم سیل سرشکم ز دل اثر نگذاشت 49شمارهٔ ۱۰۸: امید بود که خواهد جفای یارم کشت 50شمارهٔ ۱۰۹: بهترین سیرها سیر بیابان فناست 51شمارهٔ ۱۱۰: جانی که هست رسته ز آزار او کجاست 52شمارهٔ ۱۱۱: ما را بلای عشق تو عمریست آشناست 53شمارهٔ ۱۱۲: هر کرا هست دلی سیمبری خواهد داشت 54شمارهٔ ۱۱۳: ملولم از تو نمی پرسیم که حال تو چ ...55شمارهٔ ۱۱۴: در عشق شهرتم سبب اشتهار تست 56شمارهٔ ۱۱۵: هست ما را زندگی از جوهر شمشیر دوس ...57شمارهٔ ۱۱۶: دل دامن هوای تو محکم گرفته است 58شمارهٔ ۱۱۷: اگر رسوا شدم رسواییم را شد فغان ب ...59شمارهٔ ۱۱۸: با عارض تو شمع کشیدی زبان بحث 60شمارهٔ ۱۱۹: حقه لعل لبش صد درد دارد در علاج 61شمارهٔ ۱۲۰: ای مرضهای معاصی ز تو محتاج علاج 62شمارهٔ ۱۲۱: کرد درد غیر را دلبر علاج 63شمارهٔ ۱۲۲: عکس لبت نمود دلم کرد خون قدح 64شمارهٔ ۱۲۳: مرا هر گه که پندی می دهد با چشم ت ...65شمارهٔ ۱۲۴: تنگ آمده بجلوه آهم فضای چرخ 66شمارهٔ ۱۲۵: چند منعم کنی از عشق جوانان ای شیخ 67شمارهٔ ۱۲۶: کسی در عاشقی از سوی پنهانم خبر دا ...68شمارهٔ ۱۲۷: گره از کار من جز نالهای زار نگشای ...69شمارهٔ ۱۲۸: با تو وصلم شب نوروز میسر شده بود 70شمارهٔ ۱۲۹: نیست چشم من کزو اشک جگرگون می چکد 71شمارهٔ ۱۳۰: برخسارت دمی دل دیده خونبار نگشاید 72شمارهٔ ۱۳۱: خوش آن که در نظرم عارض نکوی تو با ...73شمارهٔ ۱۳۲: بر گلویم تیغ ترک تند خوی من رسید 74شمارهٔ ۱۳۳: ز من آن مغبچه ترک دل و دین می خوا ...75شمارهٔ ۱۳۴: بخاک پای تو تا ترک سر نخواهم کرد 76شمارهٔ ۱۳۵: بحالم التفات آن ماه رو بسیار کم د ...77شمارهٔ ۱۳۶: یار ما را به ازین زار و حزین می خ ...78شمارهٔ ۱۳۷: عکس قد او آینه بربود خطا کرد 79شمارهٔ ۱۳۸: ندانستم که آن ماه آن چنین راه ستم ...80شمارهٔ ۱۳۹: طمع جور دلم زان بت بدخو دارد 81شمارهٔ ۱۴۰: خوب می دانم وفا از خود جفا از یار ...82شمارهٔ ۱۴۱: چو مشاطه بدست آن چین زلف خم بخم گ ...83شمارهٔ ۱۴۲: چه عجب گر بدل از تیغ تو بیداد رسد 84شمارهٔ ۱۴۳: من که باشم که مرا کوی تو مسکن باش ...85شمارهٔ ۱۴۴: درین محنت سرا آن به که عاقل خانه ...86شمارهٔ ۱۴۵: ملک را گر نظر بر قد آن سرو روان ا ...87شمارهٔ ۱۴۶: محتاج وصال تو که باشد که نباشد 88شمارهٔ ۱۴۷: شب هجران خیالت شمع محنت خانه من ش ...89شمارهٔ ۱۴۸: نه حبابست که پیدا ز سرشک ما شد 90شمارهٔ ۱۴۹: چو بهر زینت آن گلچهره در آیینه می ...91شمارهٔ ۱۵۰: خدا ز سرو قد او مرا جدا نکند 92شمارهٔ ۱۵۱: هر دم از شوق لب لعلت دلم خون می ش ...93شمارهٔ ۱۵۲: هر پری چهره که دوران بجهان می آرد 94شمارهٔ ۱۵۳: پری رخان بجفا قصد جان ما مکنید 95شمارهٔ ۱۵۴: ای که گویی که دلت خون نشود چون نش ...96شمارهٔ ۱۵۵: بخت بد بی اختیار از کوی یارم می ب ...97شمارهٔ ۱۵۶: در دل باختلاط کسانم هوس نماند 98شمارهٔ ۱۵۷: بر آسمانم آه ز ظلم بتان رسید 99شمارهٔ ۱۵۸: کلکی که صورت من و آن دلربا کشید 100شمارهٔ ۱۵۹: نکویی گرد بادست این که بر من خاک ...101شمارهٔ ۱۶۰: هر دم از تیر توام بر سینه صد روزن ...102شمارهٔ ۱۶۱: ز رنگ اشک دانستم که بی لعلش جگر خ ...103شمارهٔ ۱۶۲: ببزم او سخن از درد من نمی گذرد 104شمارهٔ ۱۶۳: تا باد پرده از رخ آن سیمبر فکند 105شمارهٔ ۱۶۴: جان بیرون رفته را بویت بتن می آور ...106شمارهٔ ۱۶۵: دوشم انیس خلوت گرمابه یار شد 107شمارهٔ ۱۶۶: نشاطم می کشد چون از تنم پیکان برو ...108شمارهٔ ۱۶۷: ز سروت سایه کر بر من اندوهگین افت ...109شمارهٔ ۱۶۸: در آینه چو عکسم بر صورتم نظر کرد 110شمارهٔ ۱۶۹: دل که از نرگس او چشم نگاهی دارد 111شمارهٔ ۱۷۰: هر که چراغی ز برق آه ندارد 112شمارهٔ ۱۷۱: ماه من کز لعل لب کامی بهر ناکام د ...113شمارهٔ ۱۷۲: طعنه اغیار بهر یار می باید کشید 114شمارهٔ ۱۷۳: یار از عاشق نمی باید که پروا شود 115شمارهٔ ۱۷۴: تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود 116شمارهٔ ۱۷۵: گاه لطفی می نماید گه جفایی می کند 117شمارهٔ ۱۷۶: آمد صبا وزان گل نورس خبر نداد 118شمارهٔ ۱۷۷: کار من در عاشقی جز با غم یاری نما ...119شمارهٔ ۱۷۸: دل درون سینه دردت را بجان می پرور ...120شمارهٔ ۱۷۹: گر بند بند ما چو نی از هم جدا کنن ...121شمارهٔ ۱۸۰: بی وجه نمی گریم گریه سببی دارد 122شمارهٔ ۱۸۱: حبیب درد دلم را دوا نخواهد کرد 123شمارهٔ ۱۸۲: دل اغیار بر من از غم جانانه می سو ...124شمارهٔ ۱۸۳: لطیفست آن پری آن به که از مردم نه ...125شمارهٔ ۱۸۴: خوش آنکه غم سیمبری داشته باشد 126شمارهٔ ۱۸۵: گفتمش دل ز غمت زار و حزین می باید 127شمارهٔ ۱۸۶: می کنم اظهار غم ساقی شرابم می دهد 128شمارهٔ ۱۸۷: نظر بازی که حیران رخ آن سیمتن باش ...129شمارهٔ ۱۸۸: رنجیدم از دل خواهمش زلف ستمکاری ب ...130شمارهٔ ۱۸۹: چو پاره پاره دل از دیده ترم افتد 131شمارهٔ ۱۹۰: ناله گره از رشته کارم نگشاید 132شمارهٔ ۱۹۱: گر فلک با تیغ کین بر سینه ام چاک ...133شمارهٔ ۱۹۲: نه تنها جان من دردی ز گل رخساره د ...134شمارهٔ ۱۹۳: دل که سوزان بود خندان از رخ آن ما ...135شمارهٔ ۱۹۴: دل اسیر خم گیسوی تو شد 136شمارهٔ ۱۹۵: بخاک بنده رحم ای دلربا از تو نمی ...137شمارهٔ ۱۹۶: جای ما کوی تو خواهد بود تا خواهیم ...138شمارهٔ ۱۹۷: سر مکش از من که از من درد سر خواه ...139شمارهٔ ۱۹۸: بدرد و محنت بسیار ما را یار می دا ...140شمارهٔ ۱۹۹: بی تو ای عمر مرا صحبت جان نیست لذ ...141شمارهٔ ۲۰۰: ای مرا هر لحظه در عشق تو بازار دگ ...142شمارهٔ ۲۰۱: یار خواهی دلا ز جان بگذر 143شمارهٔ ۲۰۲: می کشد زارم ببازی هر زمان طفلی دگ ...144شمارهٔ ۲۰۳: خواهم چو سایه افتم دنبال آن سمنبر 145شمارهٔ ۲۰۴: می دهد زاهد به ما هر لحظه آزار دگ ...146شمارهٔ ۲۰۵: ای جمالت ز گل گلشن جان رعناتر 147شمارهٔ ۲۰۶: سوخت دل صد قطره خون در چشم تر دار ...148شمارهٔ ۲۰۷: خاک شد جسم و غمت مونس جانست هنوز 149شمارهٔ ۲۰۸: دلم از عشق تو رسوای جهانست امروز 150شمارهٔ ۲۰۹: دلا بمهر رخش دیده پر آب انداز 151شمارهٔ ۲۱۰: دل اسیر لعل آن گلبرگ خندانست باز 152شمارهٔ ۲۱۱: شمع بزم بهجتم مهر مه روی تو بس 153شمارهٔ ۲۱۲: غمت روز تنهاییم یار بس 154شمارهٔ ۲۱۳: چیده ایم از اختلاط خلق دامان هوس 155شمارهٔ ۲۱۴: نه من مقید آن سرو گلعذارم و بس 156شمارهٔ ۲۱۵: ز عشقت ناله زاری که من دارم ندارد ...157شمارهٔ ۲۱۶: یارب بحق حرمت رندان درد نوش 158شمارهٔ ۲۱۷: پیش تو گل از شرم سرانداخته در پیش 159شمارهٔ ۲۱۸: مرا دل ترک داد و کرد میل آن مه دل ...160شمارهٔ ۲۱۹: چه دعوی می کنی ای غنچه با لعل گهر ...161شمارهٔ ۲۲۰: جدا بودن ز یار و سوختن با داغ هجر ...162شمارهٔ ۲۲۱: بکویش می روم بهر تماشای مه رویش 163شمارهٔ ۲۲۲: لاف زد پیش رخت گلبن ز گلبرگ ترش 164شمارهٔ ۲۲۳: نیست غیر از حیرتم کاری جدا از یار ...165شمارهٔ ۲۲۴: روی می تابد ز من گر ماه تابان گوی ...166شمارهٔ ۲۲۵: زهی جفای تو بر من دلیل رحمت خاص 167شمارهٔ ۲۲۶: ز جهان گردی ما دیدن یاریست غرض 168شمارهٔ ۲۲۷: گرد گلت کشید ز عنبر حصار خط 169شمارهٔ ۲۲۸: برندان از جهنم می دهد دایم خبر وا ...170شمارهٔ ۲۲۹: سر می کند همیشه فدا بهر یار شمع 171شمارهٔ ۲۳۰: گر نه در دل مهر آن روی چو مه دارد ...172شمارهٔ ۲۳۱: گشت محرم در حریم وصل جانانم چراغ 173شمارهٔ ۲۳۲: بخود نگذاشتم دامان آن چابک سوار ا ...174شمارهٔ ۲۳۳: قد کشیدی دیده ام تیر بلا را شد هد ...175شمارهٔ ۲۳۴: گر ترا هست دلا در ره غم میل رفیق 176شمارهٔ ۲۳۵: باغ حسن از گل رخسار تو دارد رونق 177شمارهٔ ۲۳۶: در ره عشق بتانست رفیقم توفیق 178شمارهٔ ۲۳۷: یارست فارغ از من و من بی قرار عشق 179شمارهٔ ۲۳۸: بود درد دل از سودای عشقت حاصل عاش ...180شمارهٔ ۲۳۹: ما را ز وصل دوست جدا می کند فلک 181شمارهٔ ۲۴۰: کرد از خون جگر چرخ تنم را نمناک 182شمارهٔ ۲۴۱: ای از تو بی دلان را درمان درد حاص ...183شمارهٔ ۲۴۲: نچندانست مرا در غم هجران تو حال 184شمارهٔ ۲۴۳: ز حد گذشت بدور تو بی قراری دل 185شمارهٔ ۲۴۴: ای دل از دیده فزون دیده ز دل سوی ...186شمارهٔ ۲۴۵: متصل دارد سر سودای ابروی تو دل 187شمارهٔ ۲۴۶: بطرف طره دستار زیبی بست یار از گل 188شمارهٔ ۲۴۷: شب عیدست چندانی امان ای عمر مستعج ...189شمارهٔ ۲۴۸: مه من از تو غم بی حساب دارد دل 190شمارهٔ ۲۴۹: زبان مرغ می داند مگر گل 191شمارهٔ ۲۵۰: تا خط سبز تو پیدا شده بر عارض آل 192شمارهٔ ۲۵۱: ناوکت پیراهنی پوشاند از خون بر تن ...193شمارهٔ ۲۵۲: ندیده کام دل از کوی آن سیمین بدن ...194شمارهٔ ۲۵۳: من که بی لاله رخی ساکن گلخن شده ا ...195شمارهٔ ۲۵۴: منم که بی تو گرفتار صد بلا شده ام 196شمارهٔ ۲۵۵: بسی بی داد در عشق از بتان سیمتن د ...197شمارهٔ ۲۵۶: نفسی نیست تمنای تو بیرون ز سرم 198شمارهٔ ۲۵۷: بسی تاب از غم آن گیسوان پرشکن دید ...199شمارهٔ ۲۵۸: نه مژگانست کز خونابه دل لاله گون ...200شمارهٔ ۲۵۹: نه از تیری که بر دل می زنی چندین ...201شمارهٔ ۲۶۰: اگر میرم نخواهد کم شد آب چشم نمنا ...202شمارهٔ ۲۶۱: نه آنچنان شده محو خیال آن دهنم 203شمارهٔ ۲۶۲: در هستی بقفل نیستی بر خود چنان بس ...204شمارهٔ ۲۶۳: بعزم طوف خاک درگهت از دیده پا کرد ...205شمارهٔ ۲۶۴: رحم بر زاری من یار ندارد چه کنم 206شمارهٔ ۲۶۵: جان را بلعل چون شکرت تا سپرده ام 207شمارهٔ ۲۶۶: چنان در دوستی دل بسته آن قد دلجوی ...208شمارهٔ ۲۶۷: بدل مهر تو کردم نقش و چشم از غیر ...209شمارهٔ ۲۶۸: بیک جام لبالب آنچنان کن ساقیا مست ...210شمارهٔ ۲۶۹: گه جولان غبار انگیز از آن شد رخش ...211شمارهٔ ۲۷۰: درون خانه چشم آن صنم را تا در آور ...212شمارهٔ ۲۷۱: بنایی از حباب اشک چشم خون فشان کر ...213شمارهٔ ۲۷۲: بی خط سبزت شبی هر جا که منزل داشت ...214شمارهٔ ۲۷۳: عمریست ای پری که رخت را ندیده ایم 215شمارهٔ ۲۷۴: آتشین رویی کزو چون شمع با چشم ترم 216شمارهٔ ۲۷۵: بدیده سرمه از خاک راه یار می خواه ...217شمارهٔ ۲۷۶: با هر که غیرتست نگاهی نکرده ایم 218شمارهٔ ۲۷۷: خود را ز گریه شب همه شب غرق خون ک ...219شمارهٔ ۲۷۸: بسته شد بر رشته جان موی گیسوی توا ...220شمارهٔ ۲۷۹: زین شکوه ها که دم بدم از یار می ک ...221شمارهٔ ۲۸۰: هر لحظه صد جفا ز بلای تو می کشم 222شمارهٔ ۲۸۱: تو خطان را دوست می دارد دل دیوانه ...223شمارهٔ ۲۸۲: چو میرم در هوایت کاشکی خاک درت گر ...224شمارهٔ ۲۸۳: دمی بی سوز عشقت جان خود بر تن نمی ...225شمارهٔ ۲۸۴: عمریست روی دل از نکویی ندیده ایم 226شمارهٔ ۲۸۵: ما نظر جز بر تبان سیمبر کم کرده ا ...227شمارهٔ ۲۸۶: دوستان گوهر مقصود بدست آوردم 228شمارهٔ ۲۸۷: آتشم من گلخنی باید که باشد منزلم 229شمارهٔ ۲۸۸: ز آهم سوخت بی مهر رخت مه دوش کوکب ...230شمارهٔ ۲۸۹: دایم تویی مقابل آیینه دلم 231شمارهٔ ۲۹۰: داغ عشق صنم لاله عذاری دارم 232شمارهٔ ۲۹۱: دمی مانند گردی گر جدا از خاک در گ ...233شمارهٔ ۲۹۲: هرگز غم خرابی عالم نمی خوریم 234شمارهٔ ۲۹۳: بدلبری سر و کاری درین دیار ندارم 235شمارهٔ ۲۹۴: نمی خواهم باو درد دل صد پاره بنوی ...236شمارهٔ ۲۹۵: یار بی جرم بشمشیر ستم می کشدم 237شمارهٔ ۲۹۶: تا بوده ایم بی غم یازی نبوده ایم 238شمارهٔ ۲۹۷: من بسربازی ز شمع مجلست کم نیستم 239شمارهٔ ۲۹۸: سرو نازم نشد آگه ز نیازم چه کنم 240شمارهٔ ۲۹۹: ما فراغ از غم بیش و کم عالم داریم 241شمارهٔ ۳۰۰: می روم زین شهر و در دل مهر ماهی م ...242شمارهٔ ۳۰۱: می روم در سینه صد درد نهانی می بر ...243شمارهٔ ۳۰۲: از آن رو با تو من آیینه را همتا ن ...244شمارهٔ ۳۰۳: نسبت شمشاد با آن سرو قامت چون کنم 245شمارهٔ ۳۰۴: روزگاری شد ز کویت درد سر کم کرده ...246شمارهٔ ۳۰۵: دارم هوس کز خون دل خاک درش را گل ...247شمارهٔ ۳۰۶: بیاد قد تو بر سینه هر الف که برید ...248شمارهٔ ۳۰۷: نیست در آیینه عکس آن صنم 249شمارهٔ ۳۰۸: ازو پرسید سر آن دهان را من نمی دا ...250شمارهٔ ۳۰۹: در دل زار غمی ز آن لب می گون دارم 251شمارهٔ ۳۱۰: چو طفلان پیشه ای جز گریه در عالم ...252شمارهٔ ۳۱۱: باز در دل ز غم عشق ملالی دارم 253شمارهٔ ۳۱۲: ز سیر سایه همراه تو ای مه رشکها ب ...254شمارهٔ ۳۱۳: گهی که در غم آن گلعذار می گریم 255شمارهٔ ۳۱۴: در دل الم از غنچه خندان تو دارم 256شمارهٔ ۳۱۵: گشت صد پاره بشمشیر جفای تو تنم 257شمارهٔ ۳۱۶: دمی بی عشق خوبان پری رخسار چون با ...258شمارهٔ ۳۱۷: عهد کردم که دیگر بیهده کاری نکنم 259شمارهٔ ۳۱۸: آزارها ز یار جفا کار می کشم 260شمارهٔ ۳۱۹: گر چشم برخسار تو صد بار گشادم 261شمارهٔ ۳۲۰: گهی که بر گل روی تو چشم تر بگشایم 262شمارهٔ ۳۲۱: جفا کارست و خونریز آن بت بی درد م ...263شمارهٔ ۳۲۲: چیست جرم من که باز از چشم یار افت ...264شمارهٔ ۳۲۳: پنهان غم دلم ز تو ای جان نمی کنم 265شمارهٔ ۳۲۴: پیش او با ناله اظهار غم دل کرده ا ...266شمارهٔ ۳۲۵: ای شمع که شد سوخته عشق تو جانم 267شمارهٔ ۳۲۶: ای لعل سخن گوی تو کام دل زارم 268شمارهٔ ۳۲۷: ما ترک دیدن رخ زیبا نمی کنیم 269شمارهٔ ۳۲۸: دل بصد عقد بجعد سر زلفت بستم 270شمارهٔ ۳۲۹: چرا نگاه بدور رخت بماه کنم 271شمارهٔ ۳۳۰: تا کی اسیر سلسله غم شود دلم 272شمارهٔ ۳۳۱: نی همین سرگرم سودای بتان تنها منم 273شمارهٔ ۳۳۲: گوش بر قول رقیبان بداندیش مکن 274شمارهٔ ۳۳۳: اسیر دام زلفم کرده بر گرد سرگردان 275شمارهٔ ۳۳۴: چشمی بگشا سوی من و زاری من بین 276شمارهٔ ۳۳۵: بجان دور از تو ای شمع از غم شبهای ...277شمارهٔ ۳۳۶: دوش در مجلس نگاری بود همزانوی من 278شمارهٔ ۳۳۷: در غمم گر جان ز جسم ناتوان آید بر ...279شمارهٔ ۳۳۸: ای لاله رخ مرو دلم از هجر خون مکن 280شمارهٔ ۳۳۹: می شود هر دم جنون ما ز ابرویت فزو ...281شمارهٔ ۳۴۰: نمی مردم از آن تیغی که زد آن سیمب ...282شمارهٔ ۳۴۱: داریم در زمانه بد طالع زبون 283شمارهٔ ۳۴۲: تو تیر افکنده ای چرخ مهر خود بماه ...284شمارهٔ ۳۴۳: شد چاک چاک سینه و از قطرهای خون 285شمارهٔ ۳۴۴: درد دل ما را ز ره لطف دوا کن 286شمارهٔ ۳۴۵: زین ندامت که نشد خاک درت مسکن من 287شمارهٔ ۳۴۶: اگر چه نیست ترحم ترا بزاری من 288شمارهٔ ۳۴۷: می نمایی رخ که خورشید جهان آراست ...289شمارهٔ ۳۴۸: تا بدرد عشق جان از تن نمی آید برو ...290شمارهٔ ۳۴۹: غم لعل ترا در سینه جا کردم که جان ...291شمارهٔ ۳۵۰: شد آن گل چهره باز از خانه با عزم ...292شمارهٔ ۳۵۱: نمی دانم چه بد کردم چرا رنجید یار ...293شمارهٔ ۳۵۲: زدی چو در دلم آتش مکش چو شعله سر ...294شمارهٔ ۳۵۳: ای دل از کار عشق عار مکن 295شمارهٔ ۳۵۴: عاشقم جز عاشقی کاری نمی‌آید ز من 296شمارهٔ ۳۵۵: چو شمع ز آتش دل اضطراب دارم من 297شمارهٔ ۳۵۶: حباب نیست ز خون گرد دیده تر من 298شمارهٔ ۳۵۷: شد واقف از خیال من آن مه بحال من 299شمارهٔ ۳۵۸: ای بر فراز مسند عزت مکان تو 300شمارهٔ ۳۵۹: ای بر فراز چرخ برین بارگاه تو 301شمارهٔ ۳۶۰: سرم را درد بر بالین محنت سود دور ...302شمارهٔ ۳۶۱: کرد ناصح منع من از گریه بی رخسار ...303شمارهٔ ۳۶۲: دل که پنهان است شوق لعل محبوبان د ...304شمارهٔ ۳۶۳: نمی خواهم که گوید هیچ کس احوال من ...305شمارهٔ ۳۶۴: اگر بگذشت مجنون من بماندم یادگار ...306شمارهٔ ۳۶۵: شد درون سینه دل دیوانه از سودای ا ...307شمارهٔ ۳۶۶: ز فلک می گذرد آه و فغانم بی تو 308شمارهٔ ۳۶۷: ز درد دل سختی از زبان من بشنو 309شمارهٔ ۳۶۸: ای مست غافل از من و خونین جگر مشو 310شمارهٔ ۳۶۹: از آن دو پاره بانگشت معجزت شد ماه 311شمارهٔ ۳۷۰: دی شنیدم جانب گلشن گذار افکنده ای 312شمارهٔ ۳۷۱: شد دلم صد پاره و چون لاله بر هر پ ...313شمارهٔ ۳۷۲: شانه ای گل بخم طره طرار منه 314شمارهٔ ۳۷۳: سرم خاکیست بعد از رفتنت در رهگذر ...315شمارهٔ ۳۷۴: با منی اما چه حاصل سوی من مایل نه ...316شمارهٔ ۳۷۵: ما را هلاک غمزه خونریز کرده ای 317شمارهٔ ۳۷۶: قد برافراخته آفت جانی شده ای 318شمارهٔ ۳۷۷: بدردم یارب آن بی درد درمان می کند ...319شمارهٔ ۳۷۸: من چه کردم که مرا از نظر انداخته 320شمارهٔ ۳۷۹: غیر از درت پناه نداریم یا نبی 321شمارهٔ ۳۸۰: ای که تا یار منی در پی آزار منی 322شمارهٔ ۳۸۱: نچندانم ضعیف از دوری خورشید رخسار ...323شمارهٔ ۳۸۲: بهست گور و کفن از قبا و پیرهنی 324شمارهٔ ۳۸۳: پی ماتم میان انجمن ای ماه جا کردی 325شمارهٔ ۳۸۴: در دیده نور در تن جان عزیز مایی 326شمارهٔ ۳۸۵: مرا ای سایه در دشت جنون عمریست هم ...327شمارهٔ ۳۸۶: ورد منست نام تو یا مرتضی علی 328شمارهٔ ۳۸۷: گر خدنگ غمزه را زین سان دمادم می ...329شمارهٔ ۳۸۸: یارب آن بی درد را در دل ز عشق افک ...330شمارهٔ ۳۸۹: ای دل ز خویش بگذر گر میل یار داری 331شمارهٔ ۳۹۰: از پری رویان بدل بردن همین مایل ت ...332شمارهٔ ۳۹۱: چو شمعم سوخت دل بر یاد بزم مجلس آ ...333شمارهٔ ۳۹۲: نمودی لطف پیشم آمدی کردی ستم رفتی 334شمارهٔ ۳۹۳: بی غرض در هستیم آتش نزد شوق گلی 335شمارهٔ ۳۹۴: بیاد خاک درش گر چه ای سرشک دویدی 336شمارهٔ ۳۹۵: ما چه کردیم چه گفتیم چه دیدی چه ش ...337شمارهٔ ۳۹۶: دلا آن به که چون با خوب رویان همن ...338شمارهٔ ۳۹۷: در کبودی فلک چون مه من نیست مهی 339شمارهٔ ۳۹۸: نمود در دلم از آتش درون شرری 340شمارهٔ ۳۹۹: مه من بی خبر از حال دل شیدایی 341شمارهٔ ۴۰۰: نمی آید ز تو ای سایه چو من دشت پی ...342شمارهٔ ۴۰۱: رحمی باسیران شب تار نداری 343شمارهٔ ۴۰۲: سال و مهم بر زبان روز و شبم در دل ...344شمارهٔ ۴۰۳: مراست هر طرف از سیل اشک دریایی 345شمارهٔ ۴۰۴: از شرم رخت منزل یوسف شده چاهی 346شمارهٔ ۴۰۵: چند ای چرخ مرا زار و زبون می سازی 347شمارهٔ ۴۰۶: هرگز نظر به بی سر و پایی نمی کنی 348شمارهٔ ۴۰۷: چند ای دل نامه وصف بتان املا کنی 349شمارهٔ ۴۰۸: بر آن شدی که باهل وفا جفا نکنی 350شمارهٔ ۴۰۹: نپرسد از من بی کس درین دیار کسی 351شمارهٔ ۴۱۰: ای لعل تو آب زندگانی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ