کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عمر دراز من که پریشان گذشته است
    در آرزوی گیسوی جانان گذشته است
    ذوق وصال اگر نشناسیم دور نیست
    اوقات ما همیشه به هجران گذشته است
    داریم آتشی ز تو در دل که سوختست
    غیر تو هر که در دل سوزان گذشته است
    در دل گذشته است خیال اجل مرا
    هر جا که ذکر غمزه جانان گذشته است
    بگذر طبیب از سر درمان درد من
    بیمار درد عشق ز درمان گذشته است
    هر دم بناوک تو که در جان گرفته جا
    دل میل می کند مگر از جان گذشته است
    زاهد ز ما مجو سر و سامان که مست عشق
    ز اندیشه بی سر و سامان گذشته است
    افغان ز چرخ گر گذرانی چه فایده
    چون کار تو فضولی از افغان گذشته است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha