به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فضولی بغدادی

فضولی بغدادیغزل هاشمارهٔ ۲۹: من بغم خو کرده ام جز غم نمی باید مرا

1680عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

من بغم خو کرده ام جز غم نمی باید مرا
ور ز غم ذوقی رسد آن هم نمی باید مرا
گر گریزانم ز خود در دشت عزلت دور نیست
وحشیم جنس بنی آدم نمی باید مرا
کس نمی خواهم که بینم گر همه چشم منست
اختلاط مردم عالم نمی باید مرا
ساقیا چون می دهی بخش مرا بر خاک ریز
می نمی نوشم دل خرم نمی باید مرا
می دهد رخت نشاطم را به سیلاب سرشک
بی جمالت دیده پر نم نمی باید مرا
با سفالی قانعم پر درد در کوی مغان
مسند جمشید و جام جم نمی باید مرا
با جفای او فضولی از وفا مستغنیم
با جراحت خوشدلم مرهم نمی باید مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۸: نی دل و دین ماند نه صبر و شکیبایی ...2شمارهٔ ۲۹: من بغم خو کرده ام جز غم نمی باید م ...3شمارهٔ ۳۰: نم نماند از تاب خورشید رخت در خاک ...4شمارهٔ ۳۱: گر سر کویت شود مدفن پس از مردن مرا 5شمارهٔ ۳۲: بدل از گلعذاری خار خاری کرده ام پی ...6شمارهٔ ۳۳: تا بوده ایم همدم غم بوده ایم ما 7شمارهٔ ۳۴: نشان تیر آهم گشته ای آسمان شبها 8شمارهٔ ۳۵: نه از عارست گر آن مه نیارد بر زبان ...9شمارهٔ ۳۶: از آنرو دوست می دارم خط رخسار خوبا ...10شمارهٔ ۳۷: ای آنکه آفت دل و جان و تنی مرا 11شمارهٔ ۳۸: گلرخا، نوش لبا، سیم برا، سرو قدا 12شمارهٔ ۳۹: گر نباشد قید آن گیسوی خم بر خم مرا 13شمارهٔ ۴۰: هیچ گه بر حال من رحمی نمی آید ترا 14شمارهٔ ۴۱: چون شمع سوخت آتش محنت تن مرا 15شمارهٔ ۴۲: این که در سر هوس آن قد رعناست مرا 16شمارهٔ ۴۳: چشم بگشادم ببالایت بلا دیدم ترا 17شمارهٔ ۴۴: سویم شب هجران گذری نیست کسی را 18شمارهٔ ۴۵: بر باد مده سلسله مشک فشان را 19شمارهٔ ۴۶: رسم زهد و شیوه تقوی نمی دانیم ما 20شمارهٔ ۴۷: نهفتن در دل و جان درد و داغ آن پری ...21شمارهٔ ۴۸: عشق مضمون خط لوح جبین است مرا 22شمارهٔ ۴۹: هست می گویند خالی آن غدار آل را 23شمارهٔ ۵۰: شد بدیدار تو روشن دیده خونبار ما 24شمارهٔ ۵۱: باز خونبارست مژگانم نمی دانم چرا 25شمارهٔ ۵۲: درد رسوایی نخواهد داشت درمان ای طب ...26شمارهٔ ۵۳: غمت در سینه ام جا کرد چون بیرون شو ...27شمارهٔ ۵۴: مرا ای شمع میل گریه شد در هجر یار ...28شمارهٔ ۵۵: گر گریزم دم بدم بر آتش دل دیده آب 29شمارهٔ ۵۶: نیست تا صبح بجز فکر تو کارم همه شب 30شمارهٔ ۵۷: تندست یار و بی سببی می کند غضب 31شمارهٔ ۵۸: ای همه دم بزم تو جای رقیب 32شمارهٔ ۵۹: کی توانم رست در کویت ز غوغای رقیب 33شمارهٔ ۶۰: قرآن صفات جاه و جلال محمد است 34شمارهٔ ۶۱: جانم در آن آرزوی وصال محمد است 35شمارهٔ ۶۲: ماه من نخل قدت سرو خرامان منست 36شمارهٔ ۶۳: بهر صید آن ترک بدخو بر سمند کین نش ...37شمارهٔ ۶۴: صیقل آیینه دلها نم چشم ترست 38شمارهٔ ۶۵: عمر دراز من که پریشان گذشته است 39شمارهٔ ۶۶: ای دل بسی ز محنت هجران نمانده است 40شمارهٔ ۶۷: پیش عاقل قصه درد من و مجنون یکیست 41شمارهٔ ۶۸: زلال فیض بقا رشحه ز جام منست 42شمارهٔ ۶۹: سرو را همچو قدت شیوه رعنایی نیست 43شمارهٔ ۷۰: مه دلاک من آیینه اهل نظر است 44شمارهٔ ۷۱: خورشید بسی خاک نشین شد بهوایت 45شمارهٔ ۷۲: باغبان لطف قد آن سرو در شمشاد نیست 46شمارهٔ ۷۳: تن که از تیر تو چون زنجیر روزن روز ...47شمارهٔ ۷۴: در هجر یار حال دل زار مشکل است 48شمارهٔ ۷۵: مه من شام غمت را سحری پیدا نیست 49شمارهٔ ۷۶: ای طربخانه دل خلوت سلطان غمت 50شمارهٔ ۷۷: هر زمان حال من از عشق تو دیگرگون ا ...51شمارهٔ ۷۸: شده ام بسته گیسوی شکن پر شکنت 52شمارهٔ ۷۹: بتی که شیوه خوبی به از تو داند نیس ...53شمارهٔ ۸۰: گل بباغ آمد ولی از عمر خود کامی نی ...54شمارهٔ ۸۱: گر نقابی نبود مهر رخش را غم نیست 55شمارهٔ ۸۲: بگل خطت چو نقابی ز مشک ناب انداخت 56شمارهٔ ۸۳: از جان بدود دل غم خالت برون نرفت 57شمارهٔ ۸۴: برگ گل کز هر طرف آرایش دستار تست 58شمارهٔ ۸۵: آزمودم عشق خوبان را بلایی بوده است 59شمارهٔ ۸۶: ازان درین چمنم میل گلعذاری نیست 60شمارهٔ ۸۷: غیر ناکامی ز محبوبان مرا مطلوب نیس ...61شمارهٔ ۸۸: سایه ات را متصل ذوق وصالت حاصل است 62شمارهٔ ۸۹: دل الفت تمام بآن خاک در گرفت 63شمارهٔ ۹۰: هوای خاک درت باز در سر افتادست 64شمارهٔ ۹۱: بر جان ما جفای نکویان ز حد گذشت 65شمارهٔ ۹۲: در دل لاله غمت آتش سودا انداخت 66شمارهٔ ۹۳: کم التفاتی خوبان بعاشقان ستم است 67شمارهٔ ۹۴: هست با خلعت گلگون قدت ای حور سرشت 68شمارهٔ ۹۵: تا غایبی تو مجلس ما را حضور نیست 69شمارهٔ ۹۶: سنگ بیداد بتان آیینه دل را شکست 70شمارهٔ ۹۷: ذوق وصلت یافت دل از ساقی و ساغر گذ ...71شمارهٔ ۹۸: نی همین صد روزن از تیر تو بر جسم م ...72شمارهٔ ۹۹: بحال زار من آن ماه را نگاهی نیست 73شمارهٔ ۱۰۰: من نگویم چون قدت سروی ز بستان برن ...74شمارهٔ ۱۰۱: ناله زاری که در دلها اثر دارد کجا ...75شمارهٔ ۱۰۲: عاشقی رونق ز اطوار من حیران گرفت 76شمارهٔ ۱۰۳: نه همین قد من از بار غم دور خم اس ...77شمارهٔ ۱۰۴: در غمت کارم بچشم اشکبار افتاده اس ...78شمارهٔ ۱۰۵: بی لبت قطع نظر کرده ام از آب حیات 79شمارهٔ ۱۰۶: بدو گیسو مه روی تو نچندان عجب است 80شمارهٔ ۱۰۷: هجوم سیل سرشکم ز دل اثر نگذاشت 81شمارهٔ ۱۰۸: امید بود که خواهد جفای یارم کشت 82شمارهٔ ۱۰۹: بهترین سیرها سیر بیابان فناست 83شمارهٔ ۱۱۰: جانی که هست رسته ز آزار او کجاست 84شمارهٔ ۱۱۱: ما را بلای عشق تو عمریست آشناست 85شمارهٔ ۱۱۲: هر کرا هست دلی سیمبری خواهد داشت 86شمارهٔ ۱۱۳: ملولم از تو نمی پرسیم که حال تو چ ...87شمارهٔ ۱۱۴: در عشق شهرتم سبب اشتهار تست 88شمارهٔ ۱۱۵: هست ما را زندگی از جوهر شمشیر دوس ...89شمارهٔ ۱۱۶: دل دامن هوای تو محکم گرفته است 90شمارهٔ ۱۱۷: اگر رسوا شدم رسواییم را شد فغان ب ...91شمارهٔ ۱۱۸: با عارض تو شمع کشیدی زبان بحث 92شمارهٔ ۱۱۹: حقه لعل لبش صد درد دارد در علاج 93شمارهٔ ۱۲۰: ای مرضهای معاصی ز تو محتاج علاج 94شمارهٔ ۱۲۱: کرد درد غیر را دلبر علاج 95شمارهٔ ۱۲۲: عکس لبت نمود دلم کرد خون قدح 96شمارهٔ ۱۲۳: مرا هر گه که پندی می دهد با چشم ت ...97شمارهٔ ۱۲۴: تنگ آمده بجلوه آهم فضای چرخ 98شمارهٔ ۱۲۵: چند منعم کنی از عشق جوانان ای شیخ 99شمارهٔ ۱۲۶: کسی در عاشقی از سوی پنهانم خبر دا ...100شمارهٔ ۱۲۷: گره از کار من جز نالهای زار نگشای ...101شمارهٔ ۱۲۸: با تو وصلم شب نوروز میسر شده بود 102شمارهٔ ۱۲۹: نیست چشم من کزو اشک جگرگون می چکد 103شمارهٔ ۱۳۰: برخسارت دمی دل دیده خونبار نگشاید 104شمارهٔ ۱۳۱: خوش آن که در نظرم عارض نکوی تو با ...105شمارهٔ ۱۳۲: بر گلویم تیغ ترک تند خوی من رسید 106شمارهٔ ۱۳۳: ز من آن مغبچه ترک دل و دین می خوا ...107شمارهٔ ۱۳۴: بخاک پای تو تا ترک سر نخواهم کرد 108شمارهٔ ۱۳۵: بحالم التفات آن ماه رو بسیار کم د ...109شمارهٔ ۱۳۶: یار ما را به ازین زار و حزین می خ ...110شمارهٔ ۱۳۷: عکس قد او آینه بربود خطا کرد 111شمارهٔ ۱۳۸: ندانستم که آن ماه آن چنین راه ستم ...112شمارهٔ ۱۳۹: طمع جور دلم زان بت بدخو دارد 113شمارهٔ ۱۴۰: خوب می دانم وفا از خود جفا از یار ...114شمارهٔ ۱۴۱: چو مشاطه بدست آن چین زلف خم بخم گ ...115شمارهٔ ۱۴۲: چه عجب گر بدل از تیغ تو بیداد رسد 116شمارهٔ ۱۴۳: من که باشم که مرا کوی تو مسکن باش ...117شمارهٔ ۱۴۴: درین محنت سرا آن به که عاقل خانه ...118شمارهٔ ۱۴۵: ملک را گر نظر بر قد آن سرو روان ا ...119شمارهٔ ۱۴۶: محتاج وصال تو که باشد که نباشد 120شمارهٔ ۱۴۷: شب هجران خیالت شمع محنت خانه من ش ...121شمارهٔ ۱۴۸: نه حبابست که پیدا ز سرشک ما شد 122شمارهٔ ۱۴۹: چو بهر زینت آن گلچهره در آیینه می ...123شمارهٔ ۱۵۰: خدا ز سرو قد او مرا جدا نکند 124شمارهٔ ۱۵۱: هر دم از شوق لب لعلت دلم خون می ش ...125شمارهٔ ۱۵۲: هر پری چهره که دوران بجهان می آرد 126شمارهٔ ۱۵۳: پری رخان بجفا قصد جان ما مکنید 127شمارهٔ ۱۵۴: ای که گویی که دلت خون نشود چون نش ...128شمارهٔ ۱۵۵: بخت بد بی اختیار از کوی یارم می ب ...129شمارهٔ ۱۵۶: در دل باختلاط کسانم هوس نماند 130شمارهٔ ۱۵۷: بر آسمانم آه ز ظلم بتان رسید 131شمارهٔ ۱۵۸: کلکی که صورت من و آن دلربا کشید 132شمارهٔ ۱۵۹: نکویی گرد بادست این که بر من خاک ...133شمارهٔ ۱۶۰: هر دم از تیر توام بر سینه صد روزن ...134شمارهٔ ۱۶۱: ز رنگ اشک دانستم که بی لعلش جگر خ ...135شمارهٔ ۱۶۲: ببزم او سخن از درد من نمی گذرد 136شمارهٔ ۱۶۳: تا باد پرده از رخ آن سیمبر فکند 137شمارهٔ ۱۶۴: جان بیرون رفته را بویت بتن می آور ...138شمارهٔ ۱۶۵: دوشم انیس خلوت گرمابه یار شد 139شمارهٔ ۱۶۶: نشاطم می کشد چون از تنم پیکان برو ...140شمارهٔ ۱۶۷: ز سروت سایه کر بر من اندوهگین افت ...141شمارهٔ ۱۶۸: در آینه چو عکسم بر صورتم نظر کرد 142شمارهٔ ۱۶۹: دل که از نرگس او چشم نگاهی دارد 143شمارهٔ ۱۷۰: هر که چراغی ز برق آه ندارد 144شمارهٔ ۱۷۱: ماه من کز لعل لب کامی بهر ناکام د ...145شمارهٔ ۱۷۲: طعنه اغیار بهر یار می باید کشید 146شمارهٔ ۱۷۳: یار از عاشق نمی باید که پروا شود 147شمارهٔ ۱۷۴: تا مرا سودای شمع عارضت در سر نبود 148شمارهٔ ۱۷۵: گاه لطفی می نماید گه جفایی می کند 149شمارهٔ ۱۷۶: آمد صبا وزان گل نورس خبر نداد 150شمارهٔ ۱۷۷: کار من در عاشقی جز با غم یاری نما ...151شمارهٔ ۱۷۸: دل درون سینه دردت را بجان می پرور ...152شمارهٔ ۱۷۹: گر بند بند ما چو نی از هم جدا کنن ...153شمارهٔ ۱۸۰: بی وجه نمی گریم گریه سببی دارد 154شمارهٔ ۱۸۱: حبیب درد دلم را دوا نخواهد کرد 155شمارهٔ ۱۸۲: دل اغیار بر من از غم جانانه می سو ...156شمارهٔ ۱۸۳: لطیفست آن پری آن به که از مردم نه ...157شمارهٔ ۱۸۴: خوش آنکه غم سیمبری داشته باشد 158شمارهٔ ۱۸۵: گفتمش دل ز غمت زار و حزین می باید 159شمارهٔ ۱۸۶: می کنم اظهار غم ساقی شرابم می دهد 160شمارهٔ ۱۸۷: نظر بازی که حیران رخ آن سیمتن باش ...161شمارهٔ ۱۸۸: رنجیدم از دل خواهمش زلف ستمکاری ب ...162شمارهٔ ۱۸۹: چو پاره پاره دل از دیده ترم افتد 163شمارهٔ ۱۹۰: ناله گره از رشته کارم نگشاید 164شمارهٔ ۱۹۱: گر فلک با تیغ کین بر سینه ام چاک ...165شمارهٔ ۱۹۲: نه تنها جان من دردی ز گل رخساره د ...166شمارهٔ ۱۹۳: دل که سوزان بود خندان از رخ آن ما ...167شمارهٔ ۱۹۴: دل اسیر خم گیسوی تو شد 168شمارهٔ ۱۹۵: بخاک بنده رحم ای دلربا از تو نمی ...169شمارهٔ ۱۹۶: جای ما کوی تو خواهد بود تا خواهیم ...170شمارهٔ ۱۹۷: سر مکش از من که از من درد سر خواه ...171شمارهٔ ۱۹۸: بدرد و محنت بسیار ما را یار می دا ...172شمارهٔ ۱۹۹: بی تو ای عمر مرا صحبت جان نیست لذ ...173شمارهٔ ۲۰۰: ای مرا هر لحظه در عشق تو بازار دگ ...174شمارهٔ ۲۰۱: یار خواهی دلا ز جان بگذر 175شمارهٔ ۲۰۲: می کشد زارم ببازی هر زمان طفلی دگ ...176شمارهٔ ۲۰۳: خواهم چو سایه افتم دنبال آن سمنبر 177شمارهٔ ۲۰۴: می دهد زاهد به ما هر لحظه آزار دگ ...178شمارهٔ ۲۰۵: ای جمالت ز گل گلشن جان رعناتر 179شمارهٔ ۲۰۶: سوخت دل صد قطره خون در چشم تر دار ...180شمارهٔ ۲۰۷: خاک شد جسم و غمت مونس جانست هنوز 181شمارهٔ ۲۰۸: دلم از عشق تو رسوای جهانست امروز 182شمارهٔ ۲۰۹: دلا بمهر رخش دیده پر آب انداز 183شمارهٔ ۲۱۰: دل اسیر لعل آن گلبرگ خندانست باز 184شمارهٔ ۲۱۱: شمع بزم بهجتم مهر مه روی تو بس 185شمارهٔ ۲۱۲: غمت روز تنهاییم یار بس 186شمارهٔ ۲۱۳: چیده ایم از اختلاط خلق دامان هوس 187شمارهٔ ۲۱۴: نه من مقید آن سرو گلعذارم و بس 188شمارهٔ ۲۱۵: ز عشقت ناله زاری که من دارم ندارد ...189شمارهٔ ۲۱۶: یارب بحق حرمت رندان درد نوش 190شمارهٔ ۲۱۷: پیش تو گل از شرم سرانداخته در پیش 191شمارهٔ ۲۱۸: مرا دل ترک داد و کرد میل آن مه دل ...192شمارهٔ ۲۱۹: چه دعوی می کنی ای غنچه با لعل گهر ...193شمارهٔ ۲۲۰: جدا بودن ز یار و سوختن با داغ هجر ...194شمارهٔ ۲۲۱: بکویش می روم بهر تماشای مه رویش 195شمارهٔ ۲۲۲: لاف زد پیش رخت گلبن ز گلبرگ ترش 196شمارهٔ ۲۲۳: نیست غیر از حیرتم کاری جدا از یار ...197شمارهٔ ۲۲۴: روی می تابد ز من گر ماه تابان گوی ...198شمارهٔ ۲۲۵: زهی جفای تو بر من دلیل رحمت خاص 199شمارهٔ ۲۲۶: ز جهان گردی ما دیدن یاریست غرض 200شمارهٔ ۲۲۷: گرد گلت کشید ز عنبر حصار خط 201شمارهٔ ۲۲۸: برندان از جهنم می دهد دایم خبر وا ...202شمارهٔ ۲۲۹: سر می کند همیشه فدا بهر یار شمع 203شمارهٔ ۲۳۰: گر نه در دل مهر آن روی چو مه دارد ...204شمارهٔ ۲۳۱: گشت محرم در حریم وصل جانانم چراغ 205شمارهٔ ۲۳۲: بخود نگذاشتم دامان آن چابک سوار ا ...206شمارهٔ ۲۳۳: قد کشیدی دیده ام تیر بلا را شد هد ...207شمارهٔ ۲۳۴: گر ترا هست دلا در ره غم میل رفیق 208شمارهٔ ۲۳۵: باغ حسن از گل رخسار تو دارد رونق 209شمارهٔ ۲۳۶: در ره عشق بتانست رفیقم توفیق 210شمارهٔ ۲۳۷: یارست فارغ از من و من بی قرار عشق 211شمارهٔ ۲۳۸: بود درد دل از سودای عشقت حاصل عاش ...212شمارهٔ ۲۳۹: ما را ز وصل دوست جدا می کند فلک 213شمارهٔ ۲۴۰: کرد از خون جگر چرخ تنم را نمناک 214شمارهٔ ۲۴۱: ای از تو بی دلان را درمان درد حاص ...215شمارهٔ ۲۴۲: نچندانست مرا در غم هجران تو حال 216شمارهٔ ۲۴۳: ز حد گذشت بدور تو بی قراری دل 217شمارهٔ ۲۴۴: ای دل از دیده فزون دیده ز دل سوی ...218شمارهٔ ۲۴۵: متصل دارد سر سودای ابروی تو دل 219شمارهٔ ۲۴۶: بطرف طره دستار زیبی بست یار از گل 220شمارهٔ ۲۴۷: شب عیدست چندانی امان ای عمر مستعج ...221شمارهٔ ۲۴۸: مه من از تو غم بی حساب دارد دل 222شمارهٔ ۲۴۹: زبان مرغ می داند مگر گل 223شمارهٔ ۲۵۰: تا خط سبز تو پیدا شده بر عارض آل 224شمارهٔ ۲۵۱: ناوکت پیراهنی پوشاند از خون بر تن ...225شمارهٔ ۲۵۲: ندیده کام دل از کوی آن سیمین بدن ...226شمارهٔ ۲۵۳: من که بی لاله رخی ساکن گلخن شده ا ...227شمارهٔ ۲۵۴: منم که بی تو گرفتار صد بلا شده ام 228شمارهٔ ۲۵۵: بسی بی داد در عشق از بتان سیمتن د ...229شمارهٔ ۲۵۶: نفسی نیست تمنای تو بیرون ز سرم 230شمارهٔ ۲۵۷: بسی تاب از غم آن گیسوان پرشکن دید ...231شمارهٔ ۲۵۸: نه مژگانست کز خونابه دل لاله گون ...232شمارهٔ ۲۵۹: نه از تیری که بر دل می زنی چندین ...233شمارهٔ ۲۶۰: اگر میرم نخواهد کم شد آب چشم نمنا ...234شمارهٔ ۲۶۱: نه آنچنان شده محو خیال آن دهنم 235شمارهٔ ۲۶۲: در هستی بقفل نیستی بر خود چنان بس ...236شمارهٔ ۲۶۳: بعزم طوف خاک درگهت از دیده پا کرد ...237شمارهٔ ۲۶۴: رحم بر زاری من یار ندارد چه کنم 238شمارهٔ ۲۶۵: جان را بلعل چون شکرت تا سپرده ام 239شمارهٔ ۲۶۶: چنان در دوستی دل بسته آن قد دلجوی ...240شمارهٔ ۲۶۷: بدل مهر تو کردم نقش و چشم از غیر ...241شمارهٔ ۲۶۸: بیک جام لبالب آنچنان کن ساقیا مست ...242شمارهٔ ۲۶۹: گه جولان غبار انگیز از آن شد رخش ...243شمارهٔ ۲۷۰: درون خانه چشم آن صنم را تا در آور ...244شمارهٔ ۲۷۱: بنایی از حباب اشک چشم خون فشان کر ...245شمارهٔ ۲۷۲: بی خط سبزت شبی هر جا که منزل داشت ...246شمارهٔ ۲۷۳: عمریست ای پری که رخت را ندیده ایم 247شمارهٔ ۲۷۴: آتشین رویی کزو چون شمع با چشم ترم 248شمارهٔ ۲۷۵: بدیده سرمه از خاک راه یار می خواه ...249شمارهٔ ۲۷۶: با هر که غیرتست نگاهی نکرده ایم 250شمارهٔ ۲۷۷: خود را ز گریه شب همه شب غرق خون ک ...251شمارهٔ ۲۷۸: بسته شد بر رشته جان موی گیسوی توا ...252شمارهٔ ۲۷۹: زین شکوه ها که دم بدم از یار می ک ...253شمارهٔ ۲۸۰: هر لحظه صد جفا ز بلای تو می کشم 254شمارهٔ ۲۸۱: تو خطان را دوست می دارد دل دیوانه ...255شمارهٔ ۲۸۲: چو میرم در هوایت کاشکی خاک درت گر ...256شمارهٔ ۲۸۳: دمی بی سوز عشقت جان خود بر تن نمی ...257شمارهٔ ۲۸۴: عمریست روی دل از نکویی ندیده ایم 258شمارهٔ ۲۸۵: ما نظر جز بر تبان سیمبر کم کرده ا ...259شمارهٔ ۲۸۶: دوستان گوهر مقصود بدست آوردم 260شمارهٔ ۲۸۷: آتشم من گلخنی باید که باشد منزلم 261شمارهٔ ۲۸۸: ز آهم سوخت بی مهر رخت مه دوش کوکب ...262شمارهٔ ۲۸۹: دایم تویی مقابل آیینه دلم 263شمارهٔ ۲۹۰: داغ عشق صنم لاله عذاری دارم 264شمارهٔ ۲۹۱: دمی مانند گردی گر جدا از خاک در گ ...265شمارهٔ ۲۹۲: هرگز غم خرابی عالم نمی خوریم 266شمارهٔ ۲۹۳: بدلبری سر و کاری درین دیار ندارم 267شمارهٔ ۲۹۴: نمی خواهم باو درد دل صد پاره بنوی ...268شمارهٔ ۲۹۵: یار بی جرم بشمشیر ستم می کشدم 269شمارهٔ ۲۹۶: تا بوده ایم بی غم یازی نبوده ایم 270شمارهٔ ۲۹۷: من بسربازی ز شمع مجلست کم نیستم 271شمارهٔ ۲۹۸: سرو نازم نشد آگه ز نیازم چه کنم 272شمارهٔ ۲۹۹: ما فراغ از غم بیش و کم عالم داریم 273شمارهٔ ۳۰۰: می روم زین شهر و در دل مهر ماهی م ...274شمارهٔ ۳۰۱: می روم در سینه صد درد نهانی می بر ...275شمارهٔ ۳۰۲: از آن رو با تو من آیینه را همتا ن ...276شمارهٔ ۳۰۳: نسبت شمشاد با آن سرو قامت چون کنم 277شمارهٔ ۳۰۴: روزگاری شد ز کویت درد سر کم کرده ...278شمارهٔ ۳۰۵: دارم هوس کز خون دل خاک درش را گل ...279شمارهٔ ۳۰۶: بیاد قد تو بر سینه هر الف که برید ...280شمارهٔ ۳۰۷: نیست در آیینه عکس آن صنم 281شمارهٔ ۳۰۸: ازو پرسید سر آن دهان را من نمی دا ...282شمارهٔ ۳۰۹: در دل زار غمی ز آن لب می گون دارم 283شمارهٔ ۳۱۰: چو طفلان پیشه ای جز گریه در عالم ...284شمارهٔ ۳۱۱: باز در دل ز غم عشق ملالی دارم 285شمارهٔ ۳۱۲: ز سیر سایه همراه تو ای مه رشکها ب ...286شمارهٔ ۳۱۳: گهی که در غم آن گلعذار می گریم 287شمارهٔ ۳۱۴: در دل الم از غنچه خندان تو دارم 288شمارهٔ ۳۱۵: گشت صد پاره بشمشیر جفای تو تنم 289شمارهٔ ۳۱۶: دمی بی عشق خوبان پری رخسار چون با ...290شمارهٔ ۳۱۷: عهد کردم که دیگر بیهده کاری نکنم 291شمارهٔ ۳۱۸: آزارها ز یار جفا کار می کشم 292شمارهٔ ۳۱۹: گر چشم برخسار تو صد بار گشادم 293شمارهٔ ۳۲۰: گهی که بر گل روی تو چشم تر بگشایم 294شمارهٔ ۳۲۱: جفا کارست و خونریز آن بت بی درد م ...295شمارهٔ ۳۲۲: چیست جرم من که باز از چشم یار افت ...296شمارهٔ ۳۲۳: پنهان غم دلم ز تو ای جان نمی کنم 297شمارهٔ ۳۲۴: پیش او با ناله اظهار غم دل کرده ا ...298شمارهٔ ۳۲۵: ای شمع که شد سوخته عشق تو جانم 299شمارهٔ ۳۲۶: ای لعل سخن گوی تو کام دل زارم 300شمارهٔ ۳۲۷: ما ترک دیدن رخ زیبا نمی کنیم 301شمارهٔ ۳۲۸: دل بصد عقد بجعد سر زلفت بستم 302شمارهٔ ۳۲۹: چرا نگاه بدور رخت بماه کنم 303شمارهٔ ۳۳۰: تا کی اسیر سلسله غم شود دلم 304شمارهٔ ۳۳۱: نی همین سرگرم سودای بتان تنها منم 305شمارهٔ ۳۳۲: گوش بر قول رقیبان بداندیش مکن 306شمارهٔ ۳۳۳: اسیر دام زلفم کرده بر گرد سرگردان 307شمارهٔ ۳۳۴: چشمی بگشا سوی من و زاری من بین 308شمارهٔ ۳۳۵: بجان دور از تو ای شمع از غم شبهای ...309شمارهٔ ۳۳۶: دوش در مجلس نگاری بود همزانوی من 310شمارهٔ ۳۳۷: در غمم گر جان ز جسم ناتوان آید بر ...311شمارهٔ ۳۳۸: ای لاله رخ مرو دلم از هجر خون مکن 312شمارهٔ ۳۳۹: می شود هر دم جنون ما ز ابرویت فزو ...313شمارهٔ ۳۴۰: نمی مردم از آن تیغی که زد آن سیمب ...314شمارهٔ ۳۴۱: داریم در زمانه بد طالع زبون 315شمارهٔ ۳۴۲: تو تیر افکنده ای چرخ مهر خود بماه ...316شمارهٔ ۳۴۳: شد چاک چاک سینه و از قطرهای خون 317شمارهٔ ۳۴۴: درد دل ما را ز ره لطف دوا کن 318شمارهٔ ۳۴۵: زین ندامت که نشد خاک درت مسکن من 319شمارهٔ ۳۴۶: اگر چه نیست ترحم ترا بزاری من 320شمارهٔ ۳۴۷: می نمایی رخ که خورشید جهان آراست ...321شمارهٔ ۳۴۸: تا بدرد عشق جان از تن نمی آید برو ...322شمارهٔ ۳۴۹: غم لعل ترا در سینه جا کردم که جان ...323شمارهٔ ۳۵۰: شد آن گل چهره باز از خانه با عزم ...324شمارهٔ ۳۵۱: نمی دانم چه بد کردم چرا رنجید یار ...325شمارهٔ ۳۵۲: زدی چو در دلم آتش مکش چو شعله سر ...326شمارهٔ ۳۵۳: ای دل از کار عشق عار مکن 327شمارهٔ ۳۵۴: عاشقم جز عاشقی کاری نمی‌آید ز من 328شمارهٔ ۳۵۵: چو شمع ز آتش دل اضطراب دارم من 329شمارهٔ ۳۵۶: حباب نیست ز خون گرد دیده تر من 330شمارهٔ ۳۵۷: شد واقف از خیال من آن مه بحال من 331شمارهٔ ۳۵۸: ای بر فراز مسند عزت مکان تو 332شمارهٔ ۳۵۹: ای بر فراز چرخ برین بارگاه تو 333شمارهٔ ۳۶۰: سرم را درد بر بالین محنت سود دور ...334شمارهٔ ۳۶۱: کرد ناصح منع من از گریه بی رخسار ...335شمارهٔ ۳۶۲: دل که پنهان است شوق لعل محبوبان د ...336شمارهٔ ۳۶۳: نمی خواهم که گوید هیچ کس احوال من ...337شمارهٔ ۳۶۴: اگر بگذشت مجنون من بماندم یادگار ...338شمارهٔ ۳۶۵: شد درون سینه دل دیوانه از سودای ا ...339شمارهٔ ۳۶۶: ز فلک می گذرد آه و فغانم بی تو 340شمارهٔ ۳۶۷: ز درد دل سختی از زبان من بشنو 341شمارهٔ ۳۶۸: ای مست غافل از من و خونین جگر مشو 342شمارهٔ ۳۶۹: از آن دو پاره بانگشت معجزت شد ماه 343شمارهٔ ۳۷۰: دی شنیدم جانب گلشن گذار افکنده ای 344شمارهٔ ۳۷۱: شد دلم صد پاره و چون لاله بر هر پ ...345شمارهٔ ۳۷۲: شانه ای گل بخم طره طرار منه 346شمارهٔ ۳۷۳: سرم خاکیست بعد از رفتنت در رهگذر ...347شمارهٔ ۳۷۴: با منی اما چه حاصل سوی من مایل نه ...348شمارهٔ ۳۷۵: ما را هلاک غمزه خونریز کرده ای 349شمارهٔ ۳۷۶: قد برافراخته آفت جانی شده ای 350شمارهٔ ۳۷۷: بدردم یارب آن بی درد درمان می کند ...351شمارهٔ ۳۷۸: من چه کردم که مرا از نظر انداخته 352شمارهٔ ۳۷۹: غیر از درت پناه نداریم یا نبی 353شمارهٔ ۳۸۰: ای که تا یار منی در پی آزار منی 354شمارهٔ ۳۸۱: نچندانم ضعیف از دوری خورشید رخسار ...355شمارهٔ ۳۸۲: بهست گور و کفن از قبا و پیرهنی 356شمارهٔ ۳۸۳: پی ماتم میان انجمن ای ماه جا کردی 357شمارهٔ ۳۸۴: در دیده نور در تن جان عزیز مایی 358شمارهٔ ۳۸۵: مرا ای سایه در دشت جنون عمریست هم ...359شمارهٔ ۳۸۶: ورد منست نام تو یا مرتضی علی 360شمارهٔ ۳۸۷: گر خدنگ غمزه را زین سان دمادم می ...361شمارهٔ ۳۸۸: یارب آن بی درد را در دل ز عشق افک ...362شمارهٔ ۳۸۹: ای دل ز خویش بگذر گر میل یار داری 363شمارهٔ ۳۹۰: از پری رویان بدل بردن همین مایل ت ...364شمارهٔ ۳۹۱: چو شمعم سوخت دل بر یاد بزم مجلس آ ...365شمارهٔ ۳۹۲: نمودی لطف پیشم آمدی کردی ستم رفتی 366شمارهٔ ۳۹۳: بی غرض در هستیم آتش نزد شوق گلی 367شمارهٔ ۳۹۴: بیاد خاک درش گر چه ای سرشک دویدی 368شمارهٔ ۳۹۵: ما چه کردیم چه گفتیم چه دیدی چه ش ...369شمارهٔ ۳۹۶: دلا آن به که چون با خوب رویان همن ...370شمارهٔ ۳۹۷: در کبودی فلک چون مه من نیست مهی 371شمارهٔ ۳۹۸: نمود در دلم از آتش درون شرری 372شمارهٔ ۳۹۹: مه من بی خبر از حال دل شیدایی 373شمارهٔ ۴۰۰: نمی آید ز تو ای سایه چو من دشت پی ...374شمارهٔ ۴۰۱: رحمی باسیران شب تار نداری 375شمارهٔ ۴۰۲: سال و مهم بر زبان روز و شبم در دل ...376شمارهٔ ۴۰۳: مراست هر طرف از سیل اشک دریایی 377شمارهٔ ۴۰۴: از شرم رخت منزل یوسف شده چاهی 378شمارهٔ ۴۰۵: چند ای چرخ مرا زار و زبون می سازی 379شمارهٔ ۴۰۶: هرگز نظر به بی سر و پایی نمی کنی 380شمارهٔ ۴۰۷: چند ای دل نامه وصف بتان املا کنی 381شمارهٔ ۴۰۸: بر آن شدی که باهل وفا جفا نکنی 382شمارهٔ ۴۰۹: نپرسد از من بی کس درین دیار کسی 383شمارهٔ ۴۱۰: ای لعل تو آب زندگانی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ