کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هیچ گه بر حال من رحمی نمی آید ترا
    می کشی ما را مگر عاشق نمی باید ترا
    می شود آتش ز باد افزون چه باشد گر مدام
    حسن روز افزون ز آه من بیفزاید ترا
    گر ز من در خاطر پاکیزه داری اضطراب
    من شوم آواره تا خاطر بیاساید ترا
    چرخ می داند که در من تاب دیدار تو نیست
    زین سبب هرگز نمی خواهد که بنماید ترا
    بسته خود را بآن شاخ گل ای دل غنچه وار
    تا نکردی دور ازو آن به که نگشاید ترا
    در جفا و در وفا ای مه نداری اختیار
    نشأه حسن است حاکم تا چه فرماید ترا
    می نهی سر بر ره آن مه فضولی دم بدم
    زین شرف شاید که سر بر آسمان ساید ترا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha