کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شبی آمد بخوابم یار و برد از دیده خوابم را
    سبب آن خواب شد بیداری چشم پر آبم را
    ز باد تند ناصح موج دریا بیش می گردد
    چه سود از کثرت پندت دل پر اضطرابم را
    بتی دیدم روان شد خون دل از دیده ام هر سو
    فلک در بزم غم بر سنگ زد جام شرابم را
    درون دل بتیغ شوق شد پر کاله پر کاله
    چه داند چیست مضمون هر که نگشاید کتابم را
    نمی خواهم که از خوبان شکایت بر زبان رانم
    همان بهتر نپرسد هیچ کس حال خرابم را
    چو تاری گشته ام از ضعف و ضعفم پیش می گردد
    فلک هر چند می گرداند افزون پیچ و تابم را
    فضولی نیست امکان وفا در مردم عالم
    مدان بیهوده زین جمع پریشان اجتنابم را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha