به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صائب تبریزی

صائب تبریزیمتفرقاتشمارهٔ ۹۹: در شکست دل ما سعی نه از تدبیرست

1200عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در شکست دل ما سعی نه از تدبیرست

پشت این لشکر آگاه، دم شمشیرست

خبر از صورت احوال جهان نیست مرا

چشم حیرت زدگان آینه تصویرست

عافیت می طلبی ترک برومندی کن

که سر سبز در اینجا علف شمشیرست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۸: چشمت از گوشه میخانه بلاخیزترست 2شمارهٔ ۹۹: در شکست دل ما سعی نه از تدبیرست 3شمارهٔ ۱۰۰: فکر دنیای دنی کار خدانشناس است 4شمارهٔ ۱۰۱: چاره خاک نشینان به قضا ساختن است 5شمارهٔ ۱۰۲: تا به کام است فلک، خار گل پیرهن ا ...6شمارهٔ ۱۰۳: شور دریای وجود از سر پرشور من است 7شمارهٔ ۱۰۴: اشک از گرمی آه دل من گلگون است 8شمارهٔ ۱۰۵: نامه لاله که داغ جگرش مضمون است 9شمارهٔ ۱۰۶: یک سر زلف تو در چین و یکی ماچین ا ...10شمارهٔ ۱۰۷: روزگاری است که پایم ز چمن کوتاه ا ...11شمارهٔ ۱۰۸: اشک خالی کن دلهای غم اندوخته است 12شمارهٔ ۱۰۹: راحت و محنت عالم به هم آمیخته است 13شمارهٔ ۱۱۰: دل هر کس که مسلم ز علایق رسته است 14شمارهٔ ۱۱۱: جوش سودا ز سرم عقل گرانبار گرفت 15شمارهٔ ۱۱۲: دل به منت ز من آن یار جفاکیش گرفت 16شمارهٔ ۱۱۳: (دلم ز سینه به آن زلف تابدار گریخ ...17شمارهٔ ۱۱۴: مرا گشایش خاطر ز دامگاه بلاست 18شمارهٔ ۱۱۵: سیاه روی کتاب از ورق شماری ماست 19شمارهٔ ۱۱۶: ترا که پنبه گوش شعور سیماب است 20شمارهٔ ۱۱۷: زبان شانه درازست بر سر عالم 21شمارهٔ ۱۱۸: دل آرمیده بود گفتگو چو هموارست 22شمارهٔ ۱۱۹: ستاره سحر عشق چشم بیدارست 23شمارهٔ ۱۲۰: ترا که خط بناگوش ابجد نازست 24شمارهٔ ۱۲۱: کلام تلخ جبینان حلاوت آمیزست 25شمارهٔ ۱۲۲: تبسمی که دهد یار ازان دهن جان است 26شمارهٔ ۱۲۳: سخن بلند چو گردد به وحی مقرون است 27شمارهٔ ۱۲۴: ز ناله ام در و بام قفس نگارین است 28شمارهٔ ۱۲۵: هزار گرگ هوس در کمین عصمت توست 29شمارهٔ ۱۲۶: حیرتکده چشم مرا خواب ندیده است 30شمارهٔ ۱۲۷: بر سبزه خط تکیه مکن موج سرابی است 31شمارهٔ ۱۲۸: اندیشه ز مستی نکند هر که شرابی اس ...32شمارهٔ ۱۲۹: ارباب همم را چه غم از بی پر و بال ...33شمارهٔ ۱۳۰: جز گوشه میخانه مرا جای دگر نیست 34شمارهٔ ۱۳۱: جز نام تو بر لوح دلم هیچ رقم نیست 35شمارهٔ ۱۳۲: ارباب حیا را لب نانی ز جهان نیست 36شمارهٔ ۱۳۳: در چشم و دل پاک ز دنیا خبری نیست 37شمارهٔ ۱۳۴: هر کس طمع روی دل از مردم خس داشت 38شمارهٔ ۱۳۵: زاهدان را گوشه خلوت بس است 39شمارهٔ ۱۳۶: ای دل بی درد، آزادی بس است 40شمارهٔ ۱۳۷: در چشم پاکبازان آن دلنواز پیداست 41شمارهٔ ۱۳۸: سرکشم ز ابر بهاری گذشته است 42شمارهٔ ۱۳۹: غم پوشش برونم را گرفته است 43شمارهٔ ۱۴۰: ای که گفتی نگاه خیره تو 44شمارهٔ ۱۴۱: زهرست بی تبسم شیرین شراب تلخ 45شمارهٔ ۱۴۲: شنیدم آنقدر از دوستان تلخ 46شمارهٔ ۱۴۳: زلف مشکین تو سر در دامن محشر نهاد 47شمارهٔ ۱۴۴: سرو را از جلوه مستانه از جا می بر ...48شمارهٔ ۱۴۵: عقل را از مغز بیرون داغ سودا می ب ...49شمارهٔ ۱۴۶: قسم به شمع تجلی که پرتوش ازلی است 50شمارهٔ ۱۴۷: ترا که برق بلا خوشه چین خرمن نیست 51شمارهٔ ۱۴۸: خیال طره او در دل خراب گذشت 52شمارهٔ ۱۴۹: مرا به نیم تبسم خراب کرد و گذشت 53شمارهٔ ۱۵۰: ترخنده از عرق به می ناب زد رخت 54شمارهٔ ۱۵۱: هستی نماند و در سر پوچ آرزو بجاست 55شمارهٔ ۱۵۲: ز اهل سخن مپرس مقام سخن کجاست 56شمارهٔ ۱۵۳: ما را بهشت نقد، تماشای دلبرست 57شمارهٔ ۱۵۴: چون غنچه گر زبان تو با دل موافق ا ...58شمارهٔ ۱۵۵: موج خطر سفینه اهل توکل است 59شمارهٔ ۱۵۶: یعقوب بد نکرد که در هجر چشم باخت 60شمارهٔ ۱۵۷: امروز حسن خط به رخ او مسلم است 61شمارهٔ ۱۵۸: نرمی حصار عافیت جان روشن است 62شمارهٔ ۱۵۹: ناخن به سینه ریزی حسن هلال ازوست 63شمارهٔ ۱۶۰: تا عارضت ز آتش می برفروخته است 64شمارهٔ ۱۶۱: زلفت که همچو شام غریبان گرفته است 65شمارهٔ ۱۶۲: از سرد مهری آتش شوقم فسرده است 66شمارهٔ ۱۶۳: در جوش خلق کعبه حاجات گم شده است 67شمارهٔ ۱۶۴: خال تو ریشه در شکرستان دوانده است 68شمارهٔ ۱۶۵: دل بی خیال طایر شهپر بریده است 69شمارهٔ ۱۶۶: از پسته تو شور ملاحت چکیده است 70شمارهٔ ۱۶۷: آتش ز شرم خوی تو تا سر کشیده است 71شمارهٔ ۱۶۸: دارد سری به کاکل او هر سری که هست 72شمارهٔ ۱۶۹: (در زیر آسمان دل بی اضطراب نیست 73شمارهٔ ۱۷۰: عشق ترا به رونق ما احتیاج نیست 74شمارهٔ ۱۷۱: بر حسن زود سیر بهار اعتماد نیست 75شمارهٔ ۱۷۲: در گلشن وجود ره بوالفضول نیست 76شمارهٔ ۱۷۳: بر رنگ عصمت تو می ناب دست یافت 77شمارهٔ ۱۷۴: از ما به گفتگو دل و جان می توان گ ...78شمارهٔ ۱۷۵: تا چند ز رسوا شدن راز توان سوخت 79شمارهٔ ۱۷۶: رخساره گلرنگ تو گلزار بهشت است 80شمارهٔ ۱۷۷: رخسار تو شاداب تر از لاله طورست 81شمارهٔ ۱۷۸: می بی نمک صحبت احباب حرام است 82شمارهٔ ۱۷۹: آغاز خط آن شوخ به عشاق رحیم است 83شمارهٔ ۱۸۰: از وصل، ملال دل خرم نمکین است 84شمارهٔ ۱۸۱: روی دل این خسته به آن چشم سخنگوست 85شمارهٔ ۱۸۲: (راه سخنم معنی بسیار گرفته است 86شمارهٔ ۱۸۳: ...87شمارهٔ ۱۸۴: از خموشی هر که سر در جیب فکرت می ...88شمارهٔ ۱۸۵: ناله بلبل به بال شیون ما می پرد 89شمارهٔ ۱۸۶: تا به برگ سبز، خط او چمن را یاد ک ...90شمارهٔ ۱۸۷: کاوش مژگان او از بس که دست انداز ...91شمارهٔ ۱۸۸: ناله من بزم عشرت را مصیبتخانه کرد 92شمارهٔ ۱۸۹: بوی خون از غنچه گل بر دماغم می خو ...93شمارهٔ ۱۹۰: می چسان مغز من آتش روان را پرورد 94شمارهٔ ۱۹۱: بر گل رخسار او تا زلف پیچ و تاب ز ...95شمارهٔ ۱۹۲: من کیم تا دست امیدم به آن دامن رس ...96شمارهٔ ۱۹۳: بی تو بر من شش جهت چون خانه زنبور ...97شمارهٔ ۱۹۴: تا دل از زلفش جدایی کرد از جان سی ...98شمارهٔ ۱۹۵: از فضولی چشم بستم خار و گل همرنگ ...99شمارهٔ ۱۹۶: دل فتاد از چشم مست یار تا فرزانه ...100شمارهٔ ۱۹۷: وقت شد تا لشکر خط ماه تا ماهی کشد 101شمارهٔ ۱۹۸: هر قدر نقاش نقش او به دقت می کشد 102شمارهٔ ۱۹۹: شوربختم، دل به آن کنج دهانم می کش ...103شمارهٔ ۲۰۰: خط ظالم از گل رخسار او کین می کشد 104شمارهٔ ۲۰۱: داستان عمر طی شد حرف او آخر نشد 105شمارهٔ ۲۰۲: هیچ کس بی گوشمال روزگار آدم نشد 106شمارهٔ ۲۰۳: زخم گستاخم لب تیغ شهادت می مکد 107شمارهٔ ۲۰۴: از چمن رفتی و گل با حسرت بسیار ما ...108شمارهٔ ۲۰۵: شد بهار و غنچه ما همچنان در خاک م ...109شمارهٔ ۲۰۶: یادگار عشق داغی در دل دیوانه ماند 110شمارهٔ ۲۰۷: رفت ایام جوانی، شوق در جانم نماند 111شمارهٔ ۲۰۸: روز قسمت چون ادا فهمی به ابرو داد ...112شمارهٔ ۲۰۹: وقت جمعی خوش که تخمی در ته گل کرد ...113شمارهٔ ۲۱۰: فتنه و آشوب از هر سو به من رو کرد ...114شمارهٔ ۲۱۱: زهر در پیمانه کردم انگبین پنداشتن ...115شمارهٔ ۲۱۲: نغمه و گفتار خوش ارواح را بال و پ ...116شمارهٔ ۲۱۳: پنبه از بی طالعی ناخن به داغم می ...117شمارهٔ ۲۱۴: ناله ام ناخن به داغ عندلیبان می ز ...118شمارهٔ ۲۱۵: روز روشن آه ما بر قلب گردون می زن ...119شمارهٔ ۲۱۶: اهل دعوی خط به حرف اهل معنی می کش ...120شمارهٔ ۲۱۷: گه لب لعلش دهد دشنام و گه تحسین ک ...121شمارهٔ ۲۱۸: می گذارد کفش هر کس پیش پای میهمان 122شمارهٔ ۲۱۹: روح را با تن شکم پرور برابر می کن ...123شمارهٔ ۲۲۰: میان نور و ظلمت عالمی دارم، نمی د ...124شمارهٔ ۲۲۱: ز عشق افزون تمنای دل خودکام می گر ...125شمارهٔ ۲۲۲: کدامین سینه مجروح مهمان تو می گرد ...126شمارهٔ ۲۲۳: دل عاشق به جنت قانع از دلبر نمی گ ...127شمارهٔ ۲۲۴: کسی تا کی برای رزق دل بر آسمان بن ...128شمارهٔ ۲۲۵: خطش خورشید را در دامگاه هاله می آ ...129شمارهٔ ۲۲۶: ز آب تیغ او هر بیجگر سربرنمی آرد 130شمارهٔ ۲۲۷: نهال قامت او کی مرا از خاک بردارد 131شمارهٔ ۲۲۸: خطر از قاطعان راه، رهبر بیشتر دار ...132شمارهٔ ۲۲۹: (غبارم را نسیم ناتوانی دربدر دارد 133شمارهٔ ۲۳۰: ازان فرهاد دایم جای در کوه و کمر ...134شمارهٔ ۲۳۱: خوشا دردی که مهرم از لب خاموش برد ...135شمارهٔ ۲۳۲: چه زنگ از خاطر من دیده نمناک بردا ...136شمارهٔ ۲۳۳: برای دیگران صد گل گشایش بر جبین د ...137شمارهٔ ۲۳۴: مگر شمشیر او امروز آب تازه ای دار ...138شمارهٔ ۲۳۵: خوش آن آزاده کز منت به خاطر بار ن ...139شمارهٔ ۲۳۶: کسی چون چشم ازان رخسار آتشناک برگ ...140شمارهٔ ۲۳۷: گه تبسم از لبش، گاهی سخن گل می کن ...141شمارهٔ ۲۳۸: نشأه دیوانگی تکلیف باغم می کند 142شمارهٔ ۲۳۹: داغ عاشق سازگاری کی به مرهم می کن ...143شمارهٔ ۲۴۰: چشم مستت سرمه را بیهوشدارو می کند 144شمارهٔ ۲۴۱: با دلم آتش نگاهی دستبازی می کند 145شمارهٔ ۲۴۲: (دود دل را اشک چشم تر تلافی می کن ...146شمارهٔ ۲۴۳: چند حرف بوسه او بر لب جان بشکند 147شمارهٔ ۲۴۴: رهروان چون بر میان دامان استغنا ز ...148شمارهٔ ۲۴۵: حق پرستانی که از عشق خدا دم می زن ...149شمارهٔ ۲۴۶: یکه تازان جنون چون روی در هامون ک ...150شمارهٔ ۲۴۷: چرخ در گردش بود تا دل به جای خود ...151شمارهٔ ۲۴۸: یاد ایامی که رویش را بهار شرم بود 152شمارهٔ ۲۴۹: چشم من دایم سپند آتش رخساره بود 153شمارهٔ ۲۵۰: شمع دل را روشنی در وقت خاموشی بود 154شمارهٔ ۲۵۱: در جنون عقل از سر دیوانه بیرون می ...155شمارهٔ ۲۵۲: بی تو گر ساغر زنم خون در رگم نشتر ...156شمارهٔ ۲۵۳: دل سیاه ارباب غیرت را ز منت می شو ...157شمارهٔ ۲۵۴: گنج در ویرانه من مار ارقم می شود 158شمارهٔ ۲۵۵: کی دل دیوانه من رام آهو می شود 159شمارهٔ ۲۵۶: عافیت می خواهم از گردون، ملالم می ...160شمارهٔ ۲۵۷: عشوه ها از طالع ناساز می باید کشی ...161شمارهٔ ۲۵۸: آنچه آن روی لطیف از سایه مژگان کش ...162شمارهٔ ۲۵۹: خوش بهاری می رسد فکر می و ساغر کن ...163شمارهٔ ۲۶۰: گل نشکفته من در چمن هرگز نمی خواب ...164شمارهٔ ۲۶۱: خیال زلف او در دیده خونبار می زیب ...165شمارهٔ ۲۶۲: ز شور بلبلان گل از هوای خود نمی ا ...166شمارهٔ ۲۶۳: مصفا چون شود دل در غبار تن نمی گن ...167شمارهٔ ۲۶۴: شکوه خامشی در ظرف گفت و گو نمی گن ...168شمارهٔ ۲۶۵: ز راه چشم، غم در جان غم فرسود می ...169شمارهٔ ۲۶۶: امید وقت خوش از جمع دیوان داشتم، ...170شمارهٔ ۲۶۷: چو برگ سبز کز باد خزانی زرد می گر ...171شمارهٔ ۲۶۸: ز می هرگاه روی یار عالمسوز می گرد ...172شمارهٔ ۲۶۹: به کوی عشق زاهد دشمن ناموس می گرد ...173شمارهٔ ۲۷۰: به درویش از تهیدستی گوارا مرگ می ...174شمارهٔ ۲۷۱: کم و بیش جهان در نیستی همسنگ می گ ...175شمارهٔ ۲۷۲: زمین خشک، گلزار از می گلفام می گر ...176شمارهٔ ۲۷۳: (جنون از نشأه هشیاری من ننگ می گی ...177شمارهٔ ۲۷۴: قضا تا نسخه کفر از خط جانانه می گ ...178شمارهٔ ۲۷۵: ز فکر قامتی در دل خرامان شعله ای ...179شمارهٔ ۲۷۶: نشد قسمت که چندان چشم شوخ او به م ...180شمارهٔ ۲۷۷: کسی را از بزرگان می رسد نخوت به د ...181شمارهٔ ۲۷۸: نفس را یاد رویش شعله بی باک می سا ...182شمارهٔ ۲۷۹: تماشای تو از دل سینه ها را پاک می ...183شمارهٔ ۲۸۰: نفس را صافی از کلفت خراش سینه می ...184شمارهٔ ۲۸۱: بدآموز قفس در آشیان مسکن نمی سازد 185شمارهٔ ۲۸۲: نه لاله (است) این که پای بیستون ر ...186شمارهٔ ۲۸۳: که می گفت از دل یاقوت دود عنبرین ...187شمارهٔ ۲۸۴: صفای عارضش ته جرعه بر مهتاب می ری ...188شمارهٔ ۲۸۵: کشد در خاک و خونم گر غباری در من ...189شمارهٔ ۲۸۶: ز دندان ریختن حرص کهنسالان فزونتر ...190شمارهٔ ۲۸۷: ز حیرت بهره عاشق ز خوبان بیشتر با ...191شمارهٔ ۲۸۸: جهان را تار و پود هستی از موج خطر ...192شمارهٔ ۲۸۹: رهین منت درمان شدن آسان نمی باشد 193شمارهٔ ۲۹۰: چه لذت دیدن رخسار آن مه پاره می ب ...194شمارهٔ ۲۹۱: همان خشک است مژگان گر به خوناب دگ ...195شمارهٔ ۲۹۲: گل از شرم رخ او خون به روی خویشتن ...196شمارهٔ ۲۹۳: کدامین سروقد از دامن محشر برون آم ...197شمارهٔ ۲۹۴: به قتل من چنان تیغش به استعجال می ...198شمارهٔ ۲۹۵: اگر ملک دو عالم را کند یک کاسه اق ...199شمارهٔ ۲۹۶: گرانخوابی که آه سرد را مهتاب می د ...200شمارهٔ ۲۹۷: دل سودایی من یار را اغیار می داند 201شمارهٔ ۲۹۸: گرفتار محبت دوست از دشمن نمی داند 202شمارهٔ ۲۹۹: دلم در سینه درس ناله مستانه می خو ...203شمارهٔ ۳۰۰: حجاب بی زبانم رخصت گفتار می خواهد 204شمارهٔ ۳۰۱: طبیب پست فطرت خلق را رنجور می خوا ...205شمارهٔ ۳۰۲: شود رد خلایق هر که را الله می خوا ...206شمارهٔ ۳۰۳: خوشا دردی که هر مو بر تن من در خر ...207شمارهٔ ۳۰۴: ز سبزی گر برون گردون مینارنگ می آ ...208شمارهٔ ۳۰۵: به لب از شوق صدره بیش جان نامه می ...209شمارهٔ ۳۰۶: مگر پروانه حرفی از کنار و بوس می ...210شمارهٔ ۳۰۷: (صبا در هم خبر از طره جانانه می گ ...211شمارهٔ ۳۰۸: آن که چشمان ترا نشأه بیهوشی داد 212شمارهٔ ۳۰۹: (یک ادای نمکین در همه عمر نکرد 213شمارهٔ ۳۱۰: زلف او کی به خیال من غمناک افتد 214شمارهٔ ۳۱۱: گر چنین سرو ز بالای تو درهم گردد 215شمارهٔ ۳۱۲: اگر ابروی تو محراب نمازم گردد 216شمارهٔ ۳۱۳: حسن خط پرده فهمیدن مضمون گردد 217شمارهٔ ۳۱۴: عیب در چشم و دل پاک هنر می گردد 218شمارهٔ ۳۱۵: شبنم از روی لطیف تو نظر می دزدد 219شمارهٔ ۳۱۶: بوی گل مژده آشوب جنون می آرد 220شمارهٔ ۳۱۷: شوربختی ز دو چشم تر ما می بارد 221شمارهٔ ۳۱۸: هر که را می نگری شکوه ز قسمت دارد 222شمارهٔ ۳۱۹: ناله ام کاوش ازان خنجر مژگان دارد 223شمارهٔ ۳۲۰: نمک لعل تو کی چشمه حیوان دارد 224شمارهٔ ۳۲۱: اشک ما آتش حل کرده به دامن دارد 225شمارهٔ ۳۲۲: چمن خلد کی این لاله و نسرین دارد 226شمارهٔ ۳۲۳: با رخت آینه خوش عیش تمامی دارد 227شمارهٔ ۳۲۴: خنک آن دل که ز وسواس تمنا گذرد 228شمارهٔ ۳۲۵: رهنوردی که مدارش به توکل گذرد 229شمارهٔ ۳۲۶: داغم از خنده بیهوده خود، می ترسم 230شمارهٔ ۳۲۷: قطع امید ازان زلف دوتا نتوان کرد 231شمارهٔ ۳۲۸: برو ای غیر به ما داغ محبت مفروش 232شمارهٔ ۳۲۹: هر که شبها ز سر زانوی خود بالین ک ...233شمارهٔ ۳۳۰: هر کجا از خط سبز تو سخن می خیزد 234شمارهٔ ۳۳۱: مرغ من در بغل بیضه هم آزاد نبود 235شمارهٔ ۳۳۲: نکشم ناز بتی را که جفاجو نبود 236شمارهٔ ۳۳۳: مصر روشن ز جمال مه کنعان نشود 237شمارهٔ ۳۳۴: رام عاشق نشدن، کام زلیخا دادن 238شمارهٔ ۳۳۵: سخنی کز دهن تنگ تو برمی آید 239شمارهٔ ۳۳۶: خون به جوشم ز خط غالیه گون می آید 240شمارهٔ ۳۳۷: مگر از ناله بلبل دل ما بگشاید 241شمارهٔ ۳۳۸: گلی از عیش نچیدم که ملالی نرسید 242شمارهٔ ۳۳۹: دو دل شوم چو به زلفش مرا نگاه افت ...243شمارهٔ ۳۴۰: کجا دماغ تو گرم از شراب می گردد 244شمارهٔ ۳۴۱: درین ریاض کسی خوشه اش دو سر دارد 245شمارهٔ ۳۴۲: کسی که کاوش عشقی درون خود دارد 246شمارهٔ ۳۴۳: چو دست خود به دعا می پرست بردارد 247شمارهٔ ۳۴۴: لبش به ظاهر اگر حرف شکرین دارد 248شمارهٔ ۳۴۵: شراب روز دل لاله را سیه دارد 249شمارهٔ ۳۴۶: ز خط صفا لب میگون یار پیدا کرد 250شمارهٔ ۳۴۷: به حسن، خیرگی ما چه می تواند کرد 251شمارهٔ ۳۴۸: به آه سرد دل خود دو نیم باید کرد 252شمارهٔ ۳۴۹: ز سرنوشت قضا احتراز نتوان کرد 253شمارهٔ ۳۵۰: سخن چو هر دو لب او به یکدگر می خو ...254شمارهٔ ۳۵۱: سبکروی به صف دشمنان شبیخون زد 255شمارهٔ ۳۵۲: چو شبنم آن که دل خویش با صفا سازد 256شمارهٔ ۳۵۳: غریب کوی تو در هر کجا وطن سازد 257شمارهٔ ۳۵۴: دل رمیده به این خاکدان نمی سازد 258شمارهٔ ۳۵۵: غبار خط چو به عزم نبرد می خیزد 259شمارهٔ ۳۵۶: به دل علاقه نداریم تا به جان چه ر ...260شمارهٔ ۳۵۷: مس وجود مرا درد کیمیا باشد 261شمارهٔ ۳۵۸: شکسته بند قناعت مرا دهان بسته است 262شمارهٔ ۳۵۹: کجا به سیر چمن با رخ گشاده نشد 263شمارهٔ ۳۶۰: رخ تو روی نگاه از پری بگرداند 264شمارهٔ ۳۶۱: سحر که پرده ز رخ گلرخان براندازند 265شمارهٔ ۳۶۲: درست سازد اگر شیشه شیشه گر شکند 266شمارهٔ ۳۶۳: دلاوران که صف کارزار می شکنند 267شمارهٔ ۳۶۴: ترا که چتر زراندود آفتاب بود 268شمارهٔ ۳۶۵: ز هر نهال به قد سرو اگر زیاده بود 269شمارهٔ ۳۶۶: به تیغ هر که شود کشته پایدار شود 270شمارهٔ ۳۶۷: ز درد می دل زهاد با صفا نشود 271شمارهٔ ۳۶۸: محنت مردم آزاده فزونتر باشد 272شمارهٔ ۳۶۹: فیض در دامن صحرای جنون می باشد 273شمارهٔ ۳۷۰: آب بر آتش هر بی سر و پا افشاند 274شمارهٔ ۳۷۱: ساده لوحان که بدآموز به صحبت شده ...275شمارهٔ ۳۷۲: سرزلف سخن آن روز به دستم دادند 276شمارهٔ ۳۷۳: نی اگر از دل پررخنه صدایی نزند 277شمارهٔ ۳۷۴: دل چو آرایش مژگان تر خویش کند 278شمارهٔ ۳۷۵: عشق چون شعله کشد اشک دمادم چه کند 279شمارهٔ ۳۷۶: آه را یاد سر زلف تو پیچیده کند 280شمارهٔ ۳۷۷: خلد تسخیر دل اهل محبت نکند 281شمارهٔ ۳۷۸: باده ای را نپرستم که خرابم نکند 282شمارهٔ ۳۷۹: عاشقانی که دل از گریه سبکبار کنند 283شمارهٔ ۳۸۰: عشقبازان چو جلای نظر پاک دهند 284شمارهٔ ۳۸۱: داغ سودای ترا بر دل بی کینه نهند 285شمارهٔ ۳۸۲: دل به خال تو عبث چشم طمع دوخته بو ...286شمارهٔ ۳۸۳: می خرامید و صبوح از می بی غش زده ...287شمارهٔ ۳۸۴: پیش ازین سینه ام از چاک گلستانی ب ...288شمارهٔ ۳۸۵: (چشمت که راه توبه احباب می زند 289شمارهٔ ۳۸۶: چون لاله هر که باده حمرا نمی زند 290شمارهٔ ۳۸۷: دم گر چه پیش آینه عالم نمی زند 291شمارهٔ ۳۸۸: ماه از حجاب روی تو پروین عرق کند 292شمارهٔ ۳۸۹: تا چند رخ ز باده کسی لاله گون کند 293شمارهٔ ۳۹۰: چندان که ممکن است کسی مردمی کند 294شمارهٔ ۳۹۱: اول به ظالمان اثر ظلم می رسد 295شمارهٔ ۳۹۲: در خشت خم به چشم حقارت نظر مکن 296شمارهٔ ۳۹۳: این ناقصان که فخر به انساب می کنن ...297شمارهٔ ۳۹۴: تیر از فراق شست تو می کرد ناله دو ...298شمارهٔ ۳۹۵: مژگان من ز اشک دمی بی گهر نبود 299شمارهٔ ۳۹۶: خطت ز پیش چشم سوادم نمی رود 300شمارهٔ ۳۹۷: دل روبرو به خنجر مژگان چرا شود 301شمارهٔ ۳۹۸: آنجا که عارض تو ز می لاله گون شود 302شمارهٔ ۳۹۹: عمرم به تلخکامی مل خرج می شود 303شمارهٔ ۴۰۰: ای سنگدل عقیق تو بدنام می شود 304شمارهٔ ۴۰۱: از خواب، چشم شوخ تو سنگین نمی شود 305شمارهٔ ۴۰۲: هر کس که از رخ تو نظر آب می دهد 306شمارهٔ ۴۰۳: گل بوی بی وفایی ارواح می دهد 307شمارهٔ ۴۰۴: آیینه ات ز چشم بدان بی صفا شده اس ...308شمارهٔ ۴۰۵: عاشق عنان به چرخ مقوس نمی دهد 309شمارهٔ ۴۰۶: هرگز کسی ز قافله دل نشان ندید 310شمارهٔ ۴۰۷: به جای قطره باران به کشت طالع ما 311شمارهٔ ۴۰۸: تبسمی پی دشنام تلخ در کارست 312شمارهٔ ۴۰۹: چه شد دگر که فغان از دلم خروش کشی ...313شمارهٔ ۴۱۰: مرا در آتش بی رحمی عتاب مسوز 314شمارهٔ ۴۱۱: نسیم از چمن و مشک از ختن گوید 315شمارهٔ ۴۱۲: رونق ز لاله زار تو خط سیاه برد 316شمارهٔ ۴۱۳: گفتار او غم از دل ناکام می برد 317شمارهٔ ۴۱۴: تا چند ناگواری از اندازه بگذرد 318شمارهٔ ۴۱۵: تنها نه کار من به نگاه نخست کرد 319شمارهٔ ۴۱۶: کی دیدمش که گریه سر حرف وا نکرد 320شمارهٔ ۴۱۷: تا عشق هست ناله به فریاد می رسد 321شمارهٔ ۴۱۸: جان چون کمال یافت به جانانه می رس ...322شمارهٔ ۴۱۹: از بس ادب که یافت دل ما ادیب شد 323شمارهٔ ۴۲۰: آخر غبار خط تو گرد کساد شد 324شمارهٔ ۴۲۱: خالش بلای جان ز خط مشکبار شد 325شمارهٔ ۴۲۲: بال و پر محیط ز موج آشکاره شد 326شمارهٔ ۴۲۳: آثار عشق در دل چون سنگ من نماند 327شمارهٔ ۴۲۴: گردنکشی مکن که ضعیفان به آه سرد 328شمارهٔ ۴۲۵: مردم ز حد خویش برون پا نهاده اند 329شمارهٔ ۴۲۶: روشندلان که آینه جان زدوده اند 330شمارهٔ ۴۲۷: این ریش پروران که گرفتار شانه اند 331شمارهٔ ۴۲۸: جوش سخن من بود از جذبه مردان 332شمارهٔ ۴۲۹: رخسار تو با خط سیه کار چه سازد 333شمارهٔ ۴۳۰: می بی خبر از نرگس شهلای تو ریزد 334شمارهٔ ۴۳۱: از دیده حیرت زده چون آب نریزد 335شمارهٔ ۴۳۲: در دور خط آن سیم ذقن تلخ سخن شد 336شمارهٔ ۴۳۳: لب تشنه تو، سوخته ای نیست نباشد 337شمارهٔ ۴۳۴: توفیق، مرا رخت به منزل نرساند 338شمارهٔ ۴۳۵: ترسم که مرا عشق به مردی نرساند 339شمارهٔ ۴۳۶: چون حرف زند، غنچه ز گفتار بماند 340شمارهٔ ۴۳۷: جمعی که سر خویش به فتراک تو بستند 341شمارهٔ ۴۳۸: کی در تن خاکی دل آگاه گذارند 342شمارهٔ ۴۳۹: جویای تو آسودگی از مرگ نبیند 343شمارهٔ ۴۴۰: تا صدق طلب خضر من آبله پا بود 344شمارهٔ ۴۴۱: احوال دل خسته به اغیار مگویید 345شمارهٔ ۴۴۲: (شکست حال پریشان ما چه فایده دارد 346شمارهٔ ۴۴۳: کدام شوخ که با من سر عتاب ندارد 347شمارهٔ ۴۴۴: عجب نباشد اگر دل ز آسمان بگریزد 348شمارهٔ ۴۴۵: خراب شو که به ملک خراب باج نباشد 349شمارهٔ ۴۴۶: همت عالی نظر به پست ندارد 350شمارهٔ ۴۴۷: دور قدح را مه تمام ندارد 351شمارهٔ ۴۴۸: ره به فروغ رخش نقاب نگیرد 352شمارهٔ ۴۴۹: طالع ما عیش را غم می کند 353شمارهٔ ۴۵۰: گریه ما دل به طوفان می دهد 354شمارهٔ ۴۵۱: نه هر دل جای سودای تو باشد 355شمارهٔ ۴۵۲: هر که نبرد آب خود چشمه کوثر شود 356شمارهٔ ۴۵۳: خار پیراهن مشو آسودگان خاک را 357شمارهٔ ۴۵۴: غم مرا در جان بی حاصل نمی گیرد قر ...358شمارهٔ ۴۵۵: آشیان بلبلان پر گل شد از جوش بهار 359شمارهٔ ۴۵۶: باز دارم نعل در آتش ز پیکان دگر 360شمارهٔ ۴۵۷: ای ز رویت هر نظر محو تماشای دگر 361شمارهٔ ۴۵۸: نوازش می کند بی حاصلان را آسمان ک ...362شمارهٔ ۴۵۹: با بخت تیره کوکب ما را چه اعتبار 363شمارهٔ ۴۶۰: درویش خامش است ز مبرم کشنده تر 364شمارهٔ ۴۶۱: اقبال، گلی از چمن نیت خیرست 365شمارهٔ ۴۶۲: ای دل بی تاب زاری واگذار 366شمارهٔ ۴۶۳: رزق نزدیکان حق آید به پای خویشتن 367شمارهٔ ۴۶۴: رنگ من کرده به بال و پر عنقا پروا ...368شمارهٔ ۴۶۵: سرو از قد تو کسب رعونت کند هنوز 369شمارهٔ ۴۶۶: چون مسیحا فرد شو دل زنده جاوید با ...370شمارهٔ ۴۶۷: مست ناز من چنین مغرور و بی پروا م ...371شمارهٔ ۴۶۸: یوسف من از زلیخا مشربان دامن بکش 372شمارهٔ ۴۶۹: سرمه یعقوب را مالیده گرد دامنش 373شمارهٔ ۴۷۰: کاکل او درهم است از شورش سودای خو ...374شمارهٔ ۴۷۱: فصل گل می گذرد بی قدح و جام مباش 375شمارهٔ ۴۷۲: آن که از چاک دل خویش بود محرابش 376شمارهٔ ۴۷۳: آه کان سرو گل اندام ز رعنایی ها 377شمارهٔ ۴۷۴: موجه ای کو که ز دریا نبود ما و من ...378شمارهٔ ۴۷۵: خرقه ای دوختم از داغ جنون بر تن خ ...379شمارهٔ ۴۷۶: به گوشه قفس از آشیانه قانع باش 380شمارهٔ ۴۷۷: از عشق اگر لاف زنی دشمن کین باش 381شمارهٔ ۴۷۸: خطی که دمید گرد رخسارش 382شمارهٔ ۴۷۹: تیغی که غمزه تو کند سایه پرورش 383شمارهٔ ۴۸۰: در گرد خط نهان شد روی عرق فشانش 384شمارهٔ ۴۸۱: هر که پیش از مرگ مرد از یک جهان غ ...385شمارهٔ ۴۸۲: لاله آتش زبان افروخت در گلشن چراغ 386شمارهٔ ۴۸۳: هر کس که چون صدف دهن خویش کرد پاک 387شمارهٔ ۴۸۴: زلفت ز کجا و ز کجا سلسله مشک 388شمارهٔ ۴۸۵: بازآ که بی تو رنگ نیاید به روی گل 389شمارهٔ ۴۸۶: گر چه زنگ خاطر تن پروران چون روزه ...390شمارهٔ ۴۸۷: می تراود وحشت از بوم و بر کاشانه ...391شمارهٔ ۴۸۸: دیده از صورت پرستی بسته بود آیینه ...392شمارهٔ ۴۸۹: من که بودم رونق کوی خرابات، این ز ...393شمارهٔ ۴۹۰: جلوه ای مستانه زان گلگون قبا می خ ...394شمارهٔ ۴۹۱: چند زور آرد جنون بر من، گریبان نی ...395شمارهٔ ۴۹۲: تیغ کوه همتم، دامن ز صحرا می کشم 396شمارهٔ ۴۹۳: پرده بر حسن عمل از دامن تر می کشم 397شمارهٔ ۴۹۴: در لباس از سینه تفسیده آهی می کشم 398شمارهٔ ۴۹۵: چون نظر بر روی آن دشمن مروت می کن ...399شمارهٔ ۴۹۶: گریه را بی طاقتی آموختن حق من است 400شمارهٔ ۴۹۷: نیست ناخن در کف و مشکل گشایی می ک ...401شمارهٔ ۴۹۸: (تا به چند از گریه آزار دل جیحون ...402شمارهٔ ۴۹۹: در دل است آن کس که از نادیدنش دیو ...403شمارهٔ ۵۰۰: ما به زور اشک، موج از روی جیحون م ...404شمارهٔ ۵۰۱: چون به دریا روی با این دیده پر نم ...405شمارهٔ ۵۰۲: ز کویت رفتم و الماس طاقت بر جگر ب ...406شمارهٔ ۵۰۳: به می گرد ملال از چهره دل پاک می ...407شمارهٔ ۵۰۴: من آن بخت از کجا دارم که با او هم ...408شمارهٔ ۵۰۵: به بوسی قانع از لبهای شکربار چون ...409شمارهٔ ۵۰۶: نمی کردم به نیرنگ خزان ترک وفادار ...410شمارهٔ ۵۰۷: فضای چرخ تنگی می کند بر مغز پرشور ...411شمارهٔ ۵۰۸: من آن رندم که راز دل ز لوح سینه م ...412شمارهٔ ۵۰۹: بر سر خوان امل دست هوس می بندم 413شمارهٔ ۵۱۰: نتوان کرد به زندان بدن محصورم 414شمارهٔ ۵۱۱: جذبه ای کو که ازین نشأه به پرواز ...415شمارهٔ ۵۱۲: گر چه خاکیم پذیرای دل و جان شده ا ...416شمارهٔ ۵۱۳: اگر سیاه دلم داغ لاله زار توام 417شمارهٔ ۵۱۴: دلی گرفته تر از غنچه در بغل دارم 418شمارهٔ ۵۱۵: خدنگ او نظری دوخته است بر بالم 419شمارهٔ ۵۱۶: شکار جذبه توفیق شد گریبانم 420شمارهٔ ۵۱۷: ستم به خویش ز کوتاهی زبان کردیم 421شمارهٔ ۵۱۸: برون ز شیشه افلاک همچو رنگ زدیم 422شمارهٔ ۵۱۹: کمند زلف ترا چون به خویش رام کنیم 423شمارهٔ ۵۲۰: به هفت آب، دهن از شراب می شویم 424شمارهٔ ۵۲۱: فرهادم و ثبات قدم هست پیشه ام 425شمارهٔ ۵۲۲: صد خنده واکشم ز تو تا ترک جان کنم 426شمارهٔ ۵۲۳: در کار عشق سعی چو فرهاد می کنم 427شمارهٔ ۵۲۴: گاهی به کوه و گاه به صحرا نمی روم 428شمارهٔ ۵۲۵: کو می که اختیار خرد را به او دهم 429شمارهٔ ۵۲۶: دل را به زلف حسن شمایل نمی دهم 430شمارهٔ ۵۲۷: حاشا که دل به ناز و نعیم جهان نهم 431شمارهٔ ۵۲۸: از شرم عشق دیده خونبار بسته ایم 432شمارهٔ ۵۲۹: پیش قضا طلسم ز تدبیر بسته ایم 433شمارهٔ ۵۳۰: دام امید در ره ایام بسته ایم 434شمارهٔ ۵۳۱: راه نشاط بر دل دیوانه بسته ایم 435شمارهٔ ۵۳۲: از خط به مهربانی ما بدگمان مشو 436شمارهٔ ۵۳۳: رفتیم و کوی او به رقیبان گذاشتیم 437شمارهٔ ۵۳۴: گرم نصیحت دل دیوانه خودیم 438شمارهٔ ۵۳۵: چون گل پی رنگینی دستار نباشم 439شمارهٔ ۵۳۶: ما را به تو شد راهنما راهبر چشم 440شمارهٔ ۵۳۷: ما حسرت دیدار تو در سینه شکستیم 441شمارهٔ ۵۳۸: دلبستگیی با دل بی کینه نداریم 442شمارهٔ ۵۳۹: ما داغ جنون را به سویدا نفروشیم 443شمارهٔ ۵۴۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 444شمارهٔ ۵۴۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...445شمارهٔ ۵۴۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...446شمارهٔ ۵۴۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 447شمارهٔ ۵۴۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 448شمارهٔ ۵۴۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 449شمارهٔ ۵۴۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 450شمارهٔ ۵۴۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...451شمارهٔ ۵۴۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 452شمارهٔ ۵۴۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...453شمارهٔ ۵۵۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...454شمارهٔ ۵۵۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...455شمارهٔ ۵۵۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...456شمارهٔ ۵۵۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...457شمارهٔ ۵۵۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...458شمارهٔ ۵۵۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...459شمارهٔ ۵۵۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 460شمارهٔ ۵۵۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 461شمارهٔ ۵۵۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 462شمارهٔ ۵۵۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 463شمارهٔ ۵۶۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 464شمارهٔ ۵۶۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 465شمارهٔ ۵۶۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 466شمارهٔ ۵۶۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...467شمارهٔ ۵۶۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 468شمارهٔ ۵۶۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...469شمارهٔ ۵۶۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...470شمارهٔ ۵۶۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...471شمارهٔ ۵۶۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...472شمارهٔ ۵۶۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...473شمارهٔ ۵۷۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...474شمارهٔ ۵۷۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 475شمارهٔ ۵۷۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...476شمارهٔ ۵۷۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 477شمارهٔ ۵۷۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 478شمارهٔ ۵۷۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 479شمارهٔ ۵۷۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 480شمارهٔ ۵۷۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 481شمارهٔ ۵۷۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 482شمارهٔ ۵۷۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 483شمارهٔ ۵۸۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 484شمارهٔ ۵۸۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 485شمارهٔ ۵۸۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 486شمارهٔ ۵۸۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 487شمارهٔ ۵۸۴: محبت چون کند زورآزمایی 488شمارهٔ ۵۸۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 489شمارهٔ ۵۸۶: باز رنگت شکسته است امروز 490شمارهٔ ۵۸۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 491شمارهٔ ۵۸۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 492شمارهٔ ۵۸۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 493شمارهٔ ۵۹۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 494شمارهٔ ۵۹۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 495شمارهٔ ۵۹۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 496شمارهٔ ۵۹۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 497شمارهٔ ۵۹۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 498شمارهٔ ۵۹۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 499شمارهٔ ۵۹۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 500شمارهٔ ۵۹۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 501شمارهٔ ۵۹۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 502شمارهٔ ۵۹۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...503شمارهٔ ۶۰۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 504شمارهٔ ۶۰۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...505شمارهٔ ۶۰۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 506شمارهٔ ۶۰۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 507شمارهٔ ۶۰۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 508شمارهٔ ۶۰۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...509شمارهٔ ۶۰۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...510شمارهٔ ۶۰۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 511شمارهٔ ۶۰۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو 512شمارهٔ ۶۰۹: ...513شمارهٔ ۶۱۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 514شمارهٔ ۶۱۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...515شمارهٔ ۶۱۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...516شمارهٔ ۶۱۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 517شمارهٔ ۶۱۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 518شمارهٔ ۶۱۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 519شمارهٔ ۶۱۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 520شمارهٔ ۶۱۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...521شمارهٔ ۶۱۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 522شمارهٔ ۶۱۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...523شمارهٔ ۶۲۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...524شمارهٔ ۶۲۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...525شمارهٔ ۶۲۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...526شمارهٔ ۶۲۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...527شمارهٔ ۶۲۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...528شمارهٔ ۶۲۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...529شمارهٔ ۶۲۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 530شمارهٔ ۶۲۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 531شمارهٔ ۶۲۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 532شمارهٔ ۶۲۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 533شمارهٔ ۶۳۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 534شمارهٔ ۶۳۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 535شمارهٔ ۶۳۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 536شمارهٔ ۶۳۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...537شمارهٔ ۶۳۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 538شمارهٔ ۶۳۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...539شمارهٔ ۶۳۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...540شمارهٔ ۶۳۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...541شمارهٔ ۶۳۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...542شمارهٔ ۶۳۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...543شمارهٔ ۶۴۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...544شمارهٔ ۶۴۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 545شمارهٔ ۶۴۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...546شمارهٔ ۶۴۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 547شمارهٔ ۶۴۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 548شمارهٔ ۶۴۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 549شمارهٔ ۶۴۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 550شمارهٔ ۶۴۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 551شمارهٔ ۶۴۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 552شمارهٔ ۶۴۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 553شمارهٔ ۶۵۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 554شمارهٔ ۶۵۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 555شمارهٔ ۶۵۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 556شمارهٔ ۶۵۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 557شمارهٔ ۶۵۴: محبت چون کند زورآزمایی 558شمارهٔ ۶۵۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 559شمارهٔ ۶۵۶: باز رنگت شکسته است امروز 560شمارهٔ ۶۵۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 561شمارهٔ ۶۵۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 562شمارهٔ ۶۵۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 563شمارهٔ ۶۶۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 564شمارهٔ ۶۶۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 565شمارهٔ ۶۶۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 566شمارهٔ ۶۶۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 567شمارهٔ ۶۶۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 568شمارهٔ ۶۶۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 569شمارهٔ ۶۶۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 570شمارهٔ ۶۶۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 571شمارهٔ ۶۶۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 572شمارهٔ ۶۶۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...573شمارهٔ ۶۷۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 574شمارهٔ ۶۷۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...575شمارهٔ ۶۷۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 576شمارهٔ ۶۷۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 577شمارهٔ ۶۷۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 578شمارهٔ ۶۷۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...579شمارهٔ ۶۷۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...580شمارهٔ ۶۷۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 581شمارهٔ ۶۷۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ