به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صائب تبریزی

صائب تبریزیمتفرقاتشمارهٔ ۱۸۷: کاوش مژگان او از بس که دست انداز کرد

1170عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کاوش مژگان او از بس که دست انداز کرد

صفحه آیینه را چون سینه شهباز کرد

چون نگردد آب حیوان در مذاق خضر تلخ؟

تیغ او در ماتم من زلف جوهر باز کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۸۶: تا به برگ سبز، خط او چمن را یاد ک ...2شمارهٔ ۱۸۷: کاوش مژگان او از بس که دست انداز ...3شمارهٔ ۱۸۸: ناله من بزم عشرت را مصیبتخانه کرد 4شمارهٔ ۱۸۹: بوی خون از غنچه گل بر دماغم می خو ...5شمارهٔ ۱۹۰: می چسان مغز من آتش روان را پرورد 6شمارهٔ ۱۹۱: بر گل رخسار او تا زلف پیچ و تاب ز ...7شمارهٔ ۱۹۲: من کیم تا دست امیدم به آن دامن رس ...8شمارهٔ ۱۹۳: بی تو بر من شش جهت چون خانه زنبور ...9شمارهٔ ۱۹۴: تا دل از زلفش جدایی کرد از جان سی ...10شمارهٔ ۱۹۵: از فضولی چشم بستم خار و گل همرنگ ...11شمارهٔ ۱۹۶: دل فتاد از چشم مست یار تا فرزانه ...12شمارهٔ ۱۹۷: وقت شد تا لشکر خط ماه تا ماهی کشد 13شمارهٔ ۱۹۸: هر قدر نقاش نقش او به دقت می کشد 14شمارهٔ ۱۹۹: شوربختم، دل به آن کنج دهانم می کش ...15شمارهٔ ۲۰۰: خط ظالم از گل رخسار او کین می کشد 16شمارهٔ ۲۰۱: داستان عمر طی شد حرف او آخر نشد 17شمارهٔ ۲۰۲: هیچ کس بی گوشمال روزگار آدم نشد 18شمارهٔ ۲۰۳: زخم گستاخم لب تیغ شهادت می مکد 19شمارهٔ ۲۰۴: از چمن رفتی و گل با حسرت بسیار ما ...20شمارهٔ ۲۰۵: شد بهار و غنچه ما همچنان در خاک م ...21شمارهٔ ۲۰۶: یادگار عشق داغی در دل دیوانه ماند 22شمارهٔ ۲۰۷: رفت ایام جوانی، شوق در جانم نماند 23شمارهٔ ۲۰۸: روز قسمت چون ادا فهمی به ابرو داد ...24شمارهٔ ۲۰۹: وقت جمعی خوش که تخمی در ته گل کرد ...25شمارهٔ ۲۱۰: فتنه و آشوب از هر سو به من رو کرد ...26شمارهٔ ۲۱۱: زهر در پیمانه کردم انگبین پنداشتن ...27شمارهٔ ۲۱۲: نغمه و گفتار خوش ارواح را بال و پ ...28شمارهٔ ۲۱۳: پنبه از بی طالعی ناخن به داغم می ...29شمارهٔ ۲۱۴: ناله ام ناخن به داغ عندلیبان می ز ...30شمارهٔ ۲۱۵: روز روشن آه ما بر قلب گردون می زن ...31شمارهٔ ۲۱۶: اهل دعوی خط به حرف اهل معنی می کش ...32شمارهٔ ۲۱۷: گه لب لعلش دهد دشنام و گه تحسین ک ...33شمارهٔ ۲۱۸: می گذارد کفش هر کس پیش پای میهمان 34شمارهٔ ۲۱۹: روح را با تن شکم پرور برابر می کن ...35شمارهٔ ۲۲۰: میان نور و ظلمت عالمی دارم، نمی د ...36شمارهٔ ۲۲۱: ز عشق افزون تمنای دل خودکام می گر ...37شمارهٔ ۲۲۲: کدامین سینه مجروح مهمان تو می گرد ...38شمارهٔ ۲۲۳: دل عاشق به جنت قانع از دلبر نمی گ ...39شمارهٔ ۲۲۴: کسی تا کی برای رزق دل بر آسمان بن ...40شمارهٔ ۲۲۵: خطش خورشید را در دامگاه هاله می آ ...41شمارهٔ ۲۲۶: ز آب تیغ او هر بیجگر سربرنمی آرد 42شمارهٔ ۲۲۷: نهال قامت او کی مرا از خاک بردارد 43شمارهٔ ۲۲۸: خطر از قاطعان راه، رهبر بیشتر دار ...44شمارهٔ ۲۲۹: (غبارم را نسیم ناتوانی دربدر دارد 45شمارهٔ ۲۳۰: ازان فرهاد دایم جای در کوه و کمر ...46شمارهٔ ۲۳۱: خوشا دردی که مهرم از لب خاموش برد ...47شمارهٔ ۲۳۲: چه زنگ از خاطر من دیده نمناک بردا ...48شمارهٔ ۲۳۳: برای دیگران صد گل گشایش بر جبین د ...49شمارهٔ ۲۳۴: مگر شمشیر او امروز آب تازه ای دار ...50شمارهٔ ۲۳۵: خوش آن آزاده کز منت به خاطر بار ن ...51شمارهٔ ۲۳۶: کسی چون چشم ازان رخسار آتشناک برگ ...52شمارهٔ ۲۳۷: گه تبسم از لبش، گاهی سخن گل می کن ...53شمارهٔ ۲۳۸: نشأه دیوانگی تکلیف باغم می کند 54شمارهٔ ۲۳۹: داغ عاشق سازگاری کی به مرهم می کن ...55شمارهٔ ۲۴۰: چشم مستت سرمه را بیهوشدارو می کند 56شمارهٔ ۲۴۱: با دلم آتش نگاهی دستبازی می کند 57شمارهٔ ۲۴۲: (دود دل را اشک چشم تر تلافی می کن ...58شمارهٔ ۲۴۳: چند حرف بوسه او بر لب جان بشکند 59شمارهٔ ۲۴۴: رهروان چون بر میان دامان استغنا ز ...60شمارهٔ ۲۴۵: حق پرستانی که از عشق خدا دم می زن ...61شمارهٔ ۲۴۶: یکه تازان جنون چون روی در هامون ک ...62شمارهٔ ۲۴۷: چرخ در گردش بود تا دل به جای خود ...63شمارهٔ ۲۴۸: یاد ایامی که رویش را بهار شرم بود 64شمارهٔ ۲۴۹: چشم من دایم سپند آتش رخساره بود 65شمارهٔ ۲۵۰: شمع دل را روشنی در وقت خاموشی بود 66شمارهٔ ۲۵۱: در جنون عقل از سر دیوانه بیرون می ...67شمارهٔ ۲۵۲: بی تو گر ساغر زنم خون در رگم نشتر ...68شمارهٔ ۲۵۳: دل سیاه ارباب غیرت را ز منت می شو ...69شمارهٔ ۲۵۴: گنج در ویرانه من مار ارقم می شود 70شمارهٔ ۲۵۵: کی دل دیوانه من رام آهو می شود 71شمارهٔ ۲۵۶: عافیت می خواهم از گردون، ملالم می ...72شمارهٔ ۲۵۷: عشوه ها از طالع ناساز می باید کشی ...73شمارهٔ ۲۵۸: آنچه آن روی لطیف از سایه مژگان کش ...74شمارهٔ ۲۵۹: خوش بهاری می رسد فکر می و ساغر کن ...75شمارهٔ ۲۶۰: گل نشکفته من در چمن هرگز نمی خواب ...76شمارهٔ ۲۶۱: خیال زلف او در دیده خونبار می زیب ...77شمارهٔ ۲۶۲: ز شور بلبلان گل از هوای خود نمی ا ...78شمارهٔ ۲۶۳: مصفا چون شود دل در غبار تن نمی گن ...79شمارهٔ ۲۶۴: شکوه خامشی در ظرف گفت و گو نمی گن ...80شمارهٔ ۲۶۵: ز راه چشم، غم در جان غم فرسود می ...81شمارهٔ ۲۶۶: امید وقت خوش از جمع دیوان داشتم، ...82شمارهٔ ۲۶۷: چو برگ سبز کز باد خزانی زرد می گر ...83شمارهٔ ۲۶۸: ز می هرگاه روی یار عالمسوز می گرد ...84شمارهٔ ۲۶۹: به کوی عشق زاهد دشمن ناموس می گرد ...85شمارهٔ ۲۷۰: به درویش از تهیدستی گوارا مرگ می ...86شمارهٔ ۲۷۱: کم و بیش جهان در نیستی همسنگ می گ ...87شمارهٔ ۲۷۲: زمین خشک، گلزار از می گلفام می گر ...88شمارهٔ ۲۷۳: (جنون از نشأه هشیاری من ننگ می گی ...89شمارهٔ ۲۷۴: قضا تا نسخه کفر از خط جانانه می گ ...90شمارهٔ ۲۷۵: ز فکر قامتی در دل خرامان شعله ای ...91شمارهٔ ۲۷۶: نشد قسمت که چندان چشم شوخ او به م ...92شمارهٔ ۲۷۷: کسی را از بزرگان می رسد نخوت به د ...93شمارهٔ ۲۷۸: نفس را یاد رویش شعله بی باک می سا ...94شمارهٔ ۲۷۹: تماشای تو از دل سینه ها را پاک می ...95شمارهٔ ۲۸۰: نفس را صافی از کلفت خراش سینه می ...96شمارهٔ ۲۸۱: بدآموز قفس در آشیان مسکن نمی سازد 97شمارهٔ ۲۸۲: نه لاله (است) این که پای بیستون ر ...98شمارهٔ ۲۸۳: که می گفت از دل یاقوت دود عنبرین ...99شمارهٔ ۲۸۴: صفای عارضش ته جرعه بر مهتاب می ری ...100شمارهٔ ۲۸۵: کشد در خاک و خونم گر غباری در من ...101شمارهٔ ۲۸۶: ز دندان ریختن حرص کهنسالان فزونتر ...102شمارهٔ ۲۸۷: ز حیرت بهره عاشق ز خوبان بیشتر با ...103شمارهٔ ۲۸۸: جهان را تار و پود هستی از موج خطر ...104شمارهٔ ۲۸۹: رهین منت درمان شدن آسان نمی باشد 105شمارهٔ ۲۹۰: چه لذت دیدن رخسار آن مه پاره می ب ...106شمارهٔ ۲۹۱: همان خشک است مژگان گر به خوناب دگ ...107شمارهٔ ۲۹۲: گل از شرم رخ او خون به روی خویشتن ...108شمارهٔ ۲۹۳: کدامین سروقد از دامن محشر برون آم ...109شمارهٔ ۲۹۴: به قتل من چنان تیغش به استعجال می ...110شمارهٔ ۲۹۵: اگر ملک دو عالم را کند یک کاسه اق ...111شمارهٔ ۲۹۶: گرانخوابی که آه سرد را مهتاب می د ...112شمارهٔ ۲۹۷: دل سودایی من یار را اغیار می داند 113شمارهٔ ۲۹۸: گرفتار محبت دوست از دشمن نمی داند 114شمارهٔ ۲۹۹: دلم در سینه درس ناله مستانه می خو ...115شمارهٔ ۳۰۰: حجاب بی زبانم رخصت گفتار می خواهد 116شمارهٔ ۳۰۱: طبیب پست فطرت خلق را رنجور می خوا ...117شمارهٔ ۳۰۲: شود رد خلایق هر که را الله می خوا ...118شمارهٔ ۳۰۳: خوشا دردی که هر مو بر تن من در خر ...119شمارهٔ ۳۰۴: ز سبزی گر برون گردون مینارنگ می آ ...120شمارهٔ ۳۰۵: به لب از شوق صدره بیش جان نامه می ...121شمارهٔ ۳۰۶: مگر پروانه حرفی از کنار و بوس می ...122شمارهٔ ۳۰۷: (صبا در هم خبر از طره جانانه می گ ...123شمارهٔ ۳۰۸: آن که چشمان ترا نشأه بیهوشی داد 124شمارهٔ ۳۰۹: (یک ادای نمکین در همه عمر نکرد 125شمارهٔ ۳۱۰: زلف او کی به خیال من غمناک افتد 126شمارهٔ ۳۱۱: گر چنین سرو ز بالای تو درهم گردد 127شمارهٔ ۳۱۲: اگر ابروی تو محراب نمازم گردد 128شمارهٔ ۳۱۳: حسن خط پرده فهمیدن مضمون گردد 129شمارهٔ ۳۱۴: عیب در چشم و دل پاک هنر می گردد 130شمارهٔ ۳۱۵: شبنم از روی لطیف تو نظر می دزدد 131شمارهٔ ۳۱۶: بوی گل مژده آشوب جنون می آرد 132شمارهٔ ۳۱۷: شوربختی ز دو چشم تر ما می بارد 133شمارهٔ ۳۱۸: هر که را می نگری شکوه ز قسمت دارد 134شمارهٔ ۳۱۹: ناله ام کاوش ازان خنجر مژگان دارد 135شمارهٔ ۳۲۰: نمک لعل تو کی چشمه حیوان دارد 136شمارهٔ ۳۲۱: اشک ما آتش حل کرده به دامن دارد 137شمارهٔ ۳۲۲: چمن خلد کی این لاله و نسرین دارد 138شمارهٔ ۳۲۳: با رخت آینه خوش عیش تمامی دارد 139شمارهٔ ۳۲۴: خنک آن دل که ز وسواس تمنا گذرد 140شمارهٔ ۳۲۵: رهنوردی که مدارش به توکل گذرد 141شمارهٔ ۳۲۶: داغم از خنده بیهوده خود، می ترسم 142شمارهٔ ۳۲۷: قطع امید ازان زلف دوتا نتوان کرد 143شمارهٔ ۳۲۸: برو ای غیر به ما داغ محبت مفروش 144شمارهٔ ۳۲۹: هر که شبها ز سر زانوی خود بالین ک ...145شمارهٔ ۳۳۰: هر کجا از خط سبز تو سخن می خیزد 146شمارهٔ ۳۳۱: مرغ من در بغل بیضه هم آزاد نبود 147شمارهٔ ۳۳۲: نکشم ناز بتی را که جفاجو نبود 148شمارهٔ ۳۳۳: مصر روشن ز جمال مه کنعان نشود 149شمارهٔ ۳۳۴: رام عاشق نشدن، کام زلیخا دادن 150شمارهٔ ۳۳۵: سخنی کز دهن تنگ تو برمی آید 151شمارهٔ ۳۳۶: خون به جوشم ز خط غالیه گون می آید 152شمارهٔ ۳۳۷: مگر از ناله بلبل دل ما بگشاید 153شمارهٔ ۳۳۸: گلی از عیش نچیدم که ملالی نرسید 154شمارهٔ ۳۳۹: دو دل شوم چو به زلفش مرا نگاه افت ...155شمارهٔ ۳۴۰: کجا دماغ تو گرم از شراب می گردد 156شمارهٔ ۳۴۱: درین ریاض کسی خوشه اش دو سر دارد 157شمارهٔ ۳۴۲: کسی که کاوش عشقی درون خود دارد 158شمارهٔ ۳۴۳: چو دست خود به دعا می پرست بردارد 159شمارهٔ ۳۴۴: لبش به ظاهر اگر حرف شکرین دارد 160شمارهٔ ۳۴۵: شراب روز دل لاله را سیه دارد 161شمارهٔ ۳۴۶: ز خط صفا لب میگون یار پیدا کرد 162شمارهٔ ۳۴۷: به حسن، خیرگی ما چه می تواند کرد 163شمارهٔ ۳۴۸: به آه سرد دل خود دو نیم باید کرد 164شمارهٔ ۳۴۹: ز سرنوشت قضا احتراز نتوان کرد 165شمارهٔ ۳۵۰: سخن چو هر دو لب او به یکدگر می خو ...166شمارهٔ ۳۵۱: سبکروی به صف دشمنان شبیخون زد 167شمارهٔ ۳۵۲: چو شبنم آن که دل خویش با صفا سازد 168شمارهٔ ۳۵۳: غریب کوی تو در هر کجا وطن سازد 169شمارهٔ ۳۵۴: دل رمیده به این خاکدان نمی سازد 170شمارهٔ ۳۵۵: غبار خط چو به عزم نبرد می خیزد 171شمارهٔ ۳۵۶: به دل علاقه نداریم تا به جان چه ر ...172شمارهٔ ۳۵۷: مس وجود مرا درد کیمیا باشد 173شمارهٔ ۳۵۸: شکسته بند قناعت مرا دهان بسته است 174شمارهٔ ۳۵۹: کجا به سیر چمن با رخ گشاده نشد 175شمارهٔ ۳۶۰: رخ تو روی نگاه از پری بگرداند 176شمارهٔ ۳۶۱: سحر که پرده ز رخ گلرخان براندازند 177شمارهٔ ۳۶۲: درست سازد اگر شیشه شیشه گر شکند 178شمارهٔ ۳۶۳: دلاوران که صف کارزار می شکنند 179شمارهٔ ۳۶۴: ترا که چتر زراندود آفتاب بود 180شمارهٔ ۳۶۵: ز هر نهال به قد سرو اگر زیاده بود 181شمارهٔ ۳۶۶: به تیغ هر که شود کشته پایدار شود 182شمارهٔ ۳۶۷: ز درد می دل زهاد با صفا نشود 183شمارهٔ ۳۶۸: محنت مردم آزاده فزونتر باشد 184شمارهٔ ۳۶۹: فیض در دامن صحرای جنون می باشد 185شمارهٔ ۳۷۰: آب بر آتش هر بی سر و پا افشاند 186شمارهٔ ۳۷۱: ساده لوحان که بدآموز به صحبت شده ...187شمارهٔ ۳۷۲: سرزلف سخن آن روز به دستم دادند 188شمارهٔ ۳۷۳: نی اگر از دل پررخنه صدایی نزند 189شمارهٔ ۳۷۴: دل چو آرایش مژگان تر خویش کند 190شمارهٔ ۳۷۵: عشق چون شعله کشد اشک دمادم چه کند 191شمارهٔ ۳۷۶: آه را یاد سر زلف تو پیچیده کند 192شمارهٔ ۳۷۷: خلد تسخیر دل اهل محبت نکند 193شمارهٔ ۳۷۸: باده ای را نپرستم که خرابم نکند 194شمارهٔ ۳۷۹: عاشقانی که دل از گریه سبکبار کنند 195شمارهٔ ۳۸۰: عشقبازان چو جلای نظر پاک دهند 196شمارهٔ ۳۸۱: داغ سودای ترا بر دل بی کینه نهند 197شمارهٔ ۳۸۲: دل به خال تو عبث چشم طمع دوخته بو ...198شمارهٔ ۳۸۳: می خرامید و صبوح از می بی غش زده ...199شمارهٔ ۳۸۴: پیش ازین سینه ام از چاک گلستانی ب ...200شمارهٔ ۳۸۵: (چشمت که راه توبه احباب می زند 201شمارهٔ ۳۸۶: چون لاله هر که باده حمرا نمی زند 202شمارهٔ ۳۸۷: دم گر چه پیش آینه عالم نمی زند 203شمارهٔ ۳۸۸: ماه از حجاب روی تو پروین عرق کند 204شمارهٔ ۳۸۹: تا چند رخ ز باده کسی لاله گون کند 205شمارهٔ ۳۹۰: چندان که ممکن است کسی مردمی کند 206شمارهٔ ۳۹۱: اول به ظالمان اثر ظلم می رسد 207شمارهٔ ۳۹۲: در خشت خم به چشم حقارت نظر مکن 208شمارهٔ ۳۹۳: این ناقصان که فخر به انساب می کنن ...209شمارهٔ ۳۹۴: تیر از فراق شست تو می کرد ناله دو ...210شمارهٔ ۳۹۵: مژگان من ز اشک دمی بی گهر نبود 211شمارهٔ ۳۹۶: خطت ز پیش چشم سوادم نمی رود 212شمارهٔ ۳۹۷: دل روبرو به خنجر مژگان چرا شود 213شمارهٔ ۳۹۸: آنجا که عارض تو ز می لاله گون شود 214شمارهٔ ۳۹۹: عمرم به تلخکامی مل خرج می شود 215شمارهٔ ۴۰۰: ای سنگدل عقیق تو بدنام می شود 216شمارهٔ ۴۰۱: از خواب، چشم شوخ تو سنگین نمی شود 217شمارهٔ ۴۰۲: هر کس که از رخ تو نظر آب می دهد 218شمارهٔ ۴۰۳: گل بوی بی وفایی ارواح می دهد 219شمارهٔ ۴۰۴: آیینه ات ز چشم بدان بی صفا شده اس ...220شمارهٔ ۴۰۵: عاشق عنان به چرخ مقوس نمی دهد 221شمارهٔ ۴۰۶: هرگز کسی ز قافله دل نشان ندید 222شمارهٔ ۴۰۷: به جای قطره باران به کشت طالع ما 223شمارهٔ ۴۰۸: تبسمی پی دشنام تلخ در کارست 224شمارهٔ ۴۰۹: چه شد دگر که فغان از دلم خروش کشی ...225شمارهٔ ۴۱۰: مرا در آتش بی رحمی عتاب مسوز 226شمارهٔ ۴۱۱: نسیم از چمن و مشک از ختن گوید 227شمارهٔ ۴۱۲: رونق ز لاله زار تو خط سیاه برد 228شمارهٔ ۴۱۳: گفتار او غم از دل ناکام می برد 229شمارهٔ ۴۱۴: تا چند ناگواری از اندازه بگذرد 230شمارهٔ ۴۱۵: تنها نه کار من به نگاه نخست کرد 231شمارهٔ ۴۱۶: کی دیدمش که گریه سر حرف وا نکرد 232شمارهٔ ۴۱۷: تا عشق هست ناله به فریاد می رسد 233شمارهٔ ۴۱۸: جان چون کمال یافت به جانانه می رس ...234شمارهٔ ۴۱۹: از بس ادب که یافت دل ما ادیب شد 235شمارهٔ ۴۲۰: آخر غبار خط تو گرد کساد شد 236شمارهٔ ۴۲۱: خالش بلای جان ز خط مشکبار شد 237شمارهٔ ۴۲۲: بال و پر محیط ز موج آشکاره شد 238شمارهٔ ۴۲۳: آثار عشق در دل چون سنگ من نماند 239شمارهٔ ۴۲۴: گردنکشی مکن که ضعیفان به آه سرد 240شمارهٔ ۴۲۵: مردم ز حد خویش برون پا نهاده اند 241شمارهٔ ۴۲۶: روشندلان که آینه جان زدوده اند 242شمارهٔ ۴۲۷: این ریش پروران که گرفتار شانه اند 243شمارهٔ ۴۲۸: جوش سخن من بود از جذبه مردان 244شمارهٔ ۴۲۹: رخسار تو با خط سیه کار چه سازد 245شمارهٔ ۴۳۰: می بی خبر از نرگس شهلای تو ریزد 246شمارهٔ ۴۳۱: از دیده حیرت زده چون آب نریزد 247شمارهٔ ۴۳۲: در دور خط آن سیم ذقن تلخ سخن شد 248شمارهٔ ۴۳۳: لب تشنه تو، سوخته ای نیست نباشد 249شمارهٔ ۴۳۴: توفیق، مرا رخت به منزل نرساند 250شمارهٔ ۴۳۵: ترسم که مرا عشق به مردی نرساند 251شمارهٔ ۴۳۶: چون حرف زند، غنچه ز گفتار بماند 252شمارهٔ ۴۳۷: جمعی که سر خویش به فتراک تو بستند 253شمارهٔ ۴۳۸: کی در تن خاکی دل آگاه گذارند 254شمارهٔ ۴۳۹: جویای تو آسودگی از مرگ نبیند 255شمارهٔ ۴۴۰: تا صدق طلب خضر من آبله پا بود 256شمارهٔ ۴۴۱: احوال دل خسته به اغیار مگویید 257شمارهٔ ۴۴۲: (شکست حال پریشان ما چه فایده دارد 258شمارهٔ ۴۴۳: کدام شوخ که با من سر عتاب ندارد 259شمارهٔ ۴۴۴: عجب نباشد اگر دل ز آسمان بگریزد 260شمارهٔ ۴۴۵: خراب شو که به ملک خراب باج نباشد 261شمارهٔ ۴۴۶: همت عالی نظر به پست ندارد 262شمارهٔ ۴۴۷: دور قدح را مه تمام ندارد 263شمارهٔ ۴۴۸: ره به فروغ رخش نقاب نگیرد 264شمارهٔ ۴۴۹: طالع ما عیش را غم می کند 265شمارهٔ ۴۵۰: گریه ما دل به طوفان می دهد 266شمارهٔ ۴۵۱: نه هر دل جای سودای تو باشد 267شمارهٔ ۴۵۲: هر که نبرد آب خود چشمه کوثر شود 268شمارهٔ ۴۵۳: خار پیراهن مشو آسودگان خاک را 269شمارهٔ ۴۵۴: غم مرا در جان بی حاصل نمی گیرد قر ...270شمارهٔ ۴۵۵: آشیان بلبلان پر گل شد از جوش بهار 271شمارهٔ ۴۵۶: باز دارم نعل در آتش ز پیکان دگر 272شمارهٔ ۴۵۷: ای ز رویت هر نظر محو تماشای دگر 273شمارهٔ ۴۵۸: نوازش می کند بی حاصلان را آسمان ک ...274شمارهٔ ۴۵۹: با بخت تیره کوکب ما را چه اعتبار 275شمارهٔ ۴۶۰: درویش خامش است ز مبرم کشنده تر 276شمارهٔ ۴۶۱: اقبال، گلی از چمن نیت خیرست 277شمارهٔ ۴۶۲: ای دل بی تاب زاری واگذار 278شمارهٔ ۴۶۳: رزق نزدیکان حق آید به پای خویشتن 279شمارهٔ ۴۶۴: رنگ من کرده به بال و پر عنقا پروا ...280شمارهٔ ۴۶۵: سرو از قد تو کسب رعونت کند هنوز 281شمارهٔ ۴۶۶: چون مسیحا فرد شو دل زنده جاوید با ...282شمارهٔ ۴۶۷: مست ناز من چنین مغرور و بی پروا م ...283شمارهٔ ۴۶۸: یوسف من از زلیخا مشربان دامن بکش 284شمارهٔ ۴۶۹: سرمه یعقوب را مالیده گرد دامنش 285شمارهٔ ۴۷۰: کاکل او درهم است از شورش سودای خو ...286شمارهٔ ۴۷۱: فصل گل می گذرد بی قدح و جام مباش 287شمارهٔ ۴۷۲: آن که از چاک دل خویش بود محرابش 288شمارهٔ ۴۷۳: آه کان سرو گل اندام ز رعنایی ها 289شمارهٔ ۴۷۴: موجه ای کو که ز دریا نبود ما و من ...290شمارهٔ ۴۷۵: خرقه ای دوختم از داغ جنون بر تن خ ...291شمارهٔ ۴۷۶: به گوشه قفس از آشیانه قانع باش 292شمارهٔ ۴۷۷: از عشق اگر لاف زنی دشمن کین باش 293شمارهٔ ۴۷۸: خطی که دمید گرد رخسارش 294شمارهٔ ۴۷۹: تیغی که غمزه تو کند سایه پرورش 295شمارهٔ ۴۸۰: در گرد خط نهان شد روی عرق فشانش 296شمارهٔ ۴۸۱: هر که پیش از مرگ مرد از یک جهان غ ...297شمارهٔ ۴۸۲: لاله آتش زبان افروخت در گلشن چراغ 298شمارهٔ ۴۸۳: هر کس که چون صدف دهن خویش کرد پاک 299شمارهٔ ۴۸۴: زلفت ز کجا و ز کجا سلسله مشک 300شمارهٔ ۴۸۵: بازآ که بی تو رنگ نیاید به روی گل 301شمارهٔ ۴۸۶: گر چه زنگ خاطر تن پروران چون روزه ...302شمارهٔ ۴۸۷: می تراود وحشت از بوم و بر کاشانه ...303شمارهٔ ۴۸۸: دیده از صورت پرستی بسته بود آیینه ...304شمارهٔ ۴۸۹: من که بودم رونق کوی خرابات، این ز ...305شمارهٔ ۴۹۰: جلوه ای مستانه زان گلگون قبا می خ ...306شمارهٔ ۴۹۱: چند زور آرد جنون بر من، گریبان نی ...307شمارهٔ ۴۹۲: تیغ کوه همتم، دامن ز صحرا می کشم 308شمارهٔ ۴۹۳: پرده بر حسن عمل از دامن تر می کشم 309شمارهٔ ۴۹۴: در لباس از سینه تفسیده آهی می کشم 310شمارهٔ ۴۹۵: چون نظر بر روی آن دشمن مروت می کن ...311شمارهٔ ۴۹۶: گریه را بی طاقتی آموختن حق من است 312شمارهٔ ۴۹۷: نیست ناخن در کف و مشکل گشایی می ک ...313شمارهٔ ۴۹۸: (تا به چند از گریه آزار دل جیحون ...314شمارهٔ ۴۹۹: در دل است آن کس که از نادیدنش دیو ...315شمارهٔ ۵۰۰: ما به زور اشک، موج از روی جیحون م ...316شمارهٔ ۵۰۱: چون به دریا روی با این دیده پر نم ...317شمارهٔ ۵۰۲: ز کویت رفتم و الماس طاقت بر جگر ب ...318شمارهٔ ۵۰۳: به می گرد ملال از چهره دل پاک می ...319شمارهٔ ۵۰۴: من آن بخت از کجا دارم که با او هم ...320شمارهٔ ۵۰۵: به بوسی قانع از لبهای شکربار چون ...321شمارهٔ ۵۰۶: نمی کردم به نیرنگ خزان ترک وفادار ...322شمارهٔ ۵۰۷: فضای چرخ تنگی می کند بر مغز پرشور ...323شمارهٔ ۵۰۸: من آن رندم که راز دل ز لوح سینه م ...324شمارهٔ ۵۰۹: بر سر خوان امل دست هوس می بندم 325شمارهٔ ۵۱۰: نتوان کرد به زندان بدن محصورم 326شمارهٔ ۵۱۱: جذبه ای کو که ازین نشأه به پرواز ...327شمارهٔ ۵۱۲: گر چه خاکیم پذیرای دل و جان شده ا ...328شمارهٔ ۵۱۳: اگر سیاه دلم داغ لاله زار توام 329شمارهٔ ۵۱۴: دلی گرفته تر از غنچه در بغل دارم 330شمارهٔ ۵۱۵: خدنگ او نظری دوخته است بر بالم 331شمارهٔ ۵۱۶: شکار جذبه توفیق شد گریبانم 332شمارهٔ ۵۱۷: ستم به خویش ز کوتاهی زبان کردیم 333شمارهٔ ۵۱۸: برون ز شیشه افلاک همچو رنگ زدیم 334شمارهٔ ۵۱۹: کمند زلف ترا چون به خویش رام کنیم 335شمارهٔ ۵۲۰: به هفت آب، دهن از شراب می شویم 336شمارهٔ ۵۲۱: فرهادم و ثبات قدم هست پیشه ام 337شمارهٔ ۵۲۲: صد خنده واکشم ز تو تا ترک جان کنم 338شمارهٔ ۵۲۳: در کار عشق سعی چو فرهاد می کنم 339شمارهٔ ۵۲۴: گاهی به کوه و گاه به صحرا نمی روم 340شمارهٔ ۵۲۵: کو می که اختیار خرد را به او دهم 341شمارهٔ ۵۲۶: دل را به زلف حسن شمایل نمی دهم 342شمارهٔ ۵۲۷: حاشا که دل به ناز و نعیم جهان نهم 343شمارهٔ ۵۲۸: از شرم عشق دیده خونبار بسته ایم 344شمارهٔ ۵۲۹: پیش قضا طلسم ز تدبیر بسته ایم 345شمارهٔ ۵۳۰: دام امید در ره ایام بسته ایم 346شمارهٔ ۵۳۱: راه نشاط بر دل دیوانه بسته ایم 347شمارهٔ ۵۳۲: از خط به مهربانی ما بدگمان مشو 348شمارهٔ ۵۳۳: رفتیم و کوی او به رقیبان گذاشتیم 349شمارهٔ ۵۳۴: گرم نصیحت دل دیوانه خودیم 350شمارهٔ ۵۳۵: چون گل پی رنگینی دستار نباشم 351شمارهٔ ۵۳۶: ما را به تو شد راهنما راهبر چشم 352شمارهٔ ۵۳۷: ما حسرت دیدار تو در سینه شکستیم 353شمارهٔ ۵۳۸: دلبستگیی با دل بی کینه نداریم 354شمارهٔ ۵۳۹: ما داغ جنون را به سویدا نفروشیم 355شمارهٔ ۵۴۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 356شمارهٔ ۵۴۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...357شمارهٔ ۵۴۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...358شمارهٔ ۵۴۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 359شمارهٔ ۵۴۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 360شمارهٔ ۵۴۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 361شمارهٔ ۵۴۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 362شمارهٔ ۵۴۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...363شمارهٔ ۵۴۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 364شمارهٔ ۵۴۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...365شمارهٔ ۵۵۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...366شمارهٔ ۵۵۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...367شمارهٔ ۵۵۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...368شمارهٔ ۵۵۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...369شمارهٔ ۵۵۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...370شمارهٔ ۵۵۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...371شمارهٔ ۵۵۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 372شمارهٔ ۵۵۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 373شمارهٔ ۵۵۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 374شمارهٔ ۵۵۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 375شمارهٔ ۵۶۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 376شمارهٔ ۵۶۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 377شمارهٔ ۵۶۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 378شمارهٔ ۵۶۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...379شمارهٔ ۵۶۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 380شمارهٔ ۵۶۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...381شمارهٔ ۵۶۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...382شمارهٔ ۵۶۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...383شمارهٔ ۵۶۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...384شمارهٔ ۵۶۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...385شمارهٔ ۵۷۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...386شمارهٔ ۵۷۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 387شمارهٔ ۵۷۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...388شمارهٔ ۵۷۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 389شمارهٔ ۵۷۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 390شمارهٔ ۵۷۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 391شمارهٔ ۵۷۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 392شمارهٔ ۵۷۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 393شمارهٔ ۵۷۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 394شمارهٔ ۵۷۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 395شمارهٔ ۵۸۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 396شمارهٔ ۵۸۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 397شمارهٔ ۵۸۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 398شمارهٔ ۵۸۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 399شمارهٔ ۵۸۴: محبت چون کند زورآزمایی 400شمارهٔ ۵۸۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 401شمارهٔ ۵۸۶: باز رنگت شکسته است امروز 402شمارهٔ ۵۸۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 403شمارهٔ ۵۸۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 404شمارهٔ ۵۸۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 405شمارهٔ ۵۹۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 406شمارهٔ ۵۹۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 407شمارهٔ ۵۹۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 408شمارهٔ ۵۹۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 409شمارهٔ ۵۹۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 410شمارهٔ ۵۹۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 411شمارهٔ ۵۹۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 412شمارهٔ ۵۹۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 413شمارهٔ ۵۹۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 414شمارهٔ ۵۹۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...415شمارهٔ ۶۰۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 416شمارهٔ ۶۰۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...417شمارهٔ ۶۰۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 418شمارهٔ ۶۰۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 419شمارهٔ ۶۰۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 420شمارهٔ ۶۰۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...421شمارهٔ ۶۰۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...422شمارهٔ ۶۰۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 423شمارهٔ ۶۰۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو 424شمارهٔ ۶۰۹: ...425شمارهٔ ۶۱۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 426شمارهٔ ۶۱۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...427شمارهٔ ۶۱۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...428شمارهٔ ۶۱۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 429شمارهٔ ۶۱۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 430شمارهٔ ۶۱۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 431شمارهٔ ۶۱۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 432شمارهٔ ۶۱۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...433شمارهٔ ۶۱۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 434شمارهٔ ۶۱۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...435شمارهٔ ۶۲۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...436شمارهٔ ۶۲۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...437شمارهٔ ۶۲۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...438شمارهٔ ۶۲۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...439شمارهٔ ۶۲۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...440شمارهٔ ۶۲۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...441شمارهٔ ۶۲۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 442شمارهٔ ۶۲۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 443شمارهٔ ۶۲۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 444شمارهٔ ۶۲۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 445شمارهٔ ۶۳۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 446شمارهٔ ۶۳۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 447شمارهٔ ۶۳۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 448شمارهٔ ۶۳۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...449شمارهٔ ۶۳۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 450شمارهٔ ۶۳۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...451شمارهٔ ۶۳۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...452شمارهٔ ۶۳۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...453شمارهٔ ۶۳۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...454شمارهٔ ۶۳۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...455شمارهٔ ۶۴۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...456شمارهٔ ۶۴۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 457شمارهٔ ۶۴۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...458شمارهٔ ۶۴۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 459شمارهٔ ۶۴۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 460شمارهٔ ۶۴۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 461شمارهٔ ۶۴۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 462شمارهٔ ۶۴۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 463شمارهٔ ۶۴۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 464شمارهٔ ۶۴۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 465شمارهٔ ۶۵۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 466شمارهٔ ۶۵۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 467شمارهٔ ۶۵۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 468شمارهٔ ۶۵۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 469شمارهٔ ۶۵۴: محبت چون کند زورآزمایی 470شمارهٔ ۶۵۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 471شمارهٔ ۶۵۶: باز رنگت شکسته است امروز 472شمارهٔ ۶۵۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 473شمارهٔ ۶۵۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 474شمارهٔ ۶۵۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 475شمارهٔ ۶۶۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 476شمارهٔ ۶۶۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 477شمارهٔ ۶۶۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 478شمارهٔ ۶۶۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 479شمارهٔ ۶۶۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 480شمارهٔ ۶۶۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 481شمارهٔ ۶۶۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 482شمارهٔ ۶۶۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 483شمارهٔ ۶۶۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 484شمارهٔ ۶۶۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...485شمارهٔ ۶۷۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 486شمارهٔ ۶۷۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...487شمارهٔ ۶۷۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 488شمارهٔ ۶۷۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 489شمارهٔ ۶۷۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 490شمارهٔ ۶۷۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...491شمارهٔ ۶۷۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...492شمارهٔ ۶۷۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 493شمارهٔ ۶۷۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ