به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صائب تبریزی

صائب تبریزیمتفرقاتشمارهٔ ۳۰۷: (صبا در هم خبر از طره جانانه می گوید

1030عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

(صبا در هم خبر از طره جانانه می گوید

سخن های پریشان با من دیوانه می گوید)

(سری خم کرده ابرویت به سوی چشم، می دانم

که حرف کشتنم با نرگس مستانه می گوید)

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۰۶: مگر پروانه حرفی از کنار و بوس می ...2شمارهٔ ۳۰۷: (صبا در هم خبر از طره جانانه می گ ...3شمارهٔ ۳۰۸: آن که چشمان ترا نشأه بیهوشی داد 4شمارهٔ ۳۰۹: (یک ادای نمکین در همه عمر نکرد 5شمارهٔ ۳۱۰: زلف او کی به خیال من غمناک افتد 6شمارهٔ ۳۱۱: گر چنین سرو ز بالای تو درهم گردد 7شمارهٔ ۳۱۲: اگر ابروی تو محراب نمازم گردد 8شمارهٔ ۳۱۳: حسن خط پرده فهمیدن مضمون گردد 9شمارهٔ ۳۱۴: عیب در چشم و دل پاک هنر می گردد 10شمارهٔ ۳۱۵: شبنم از روی لطیف تو نظر می دزدد 11شمارهٔ ۳۱۶: بوی گل مژده آشوب جنون می آرد 12شمارهٔ ۳۱۷: شوربختی ز دو چشم تر ما می بارد 13شمارهٔ ۳۱۸: هر که را می نگری شکوه ز قسمت دارد 14شمارهٔ ۳۱۹: ناله ام کاوش ازان خنجر مژگان دارد 15شمارهٔ ۳۲۰: نمک لعل تو کی چشمه حیوان دارد 16شمارهٔ ۳۲۱: اشک ما آتش حل کرده به دامن دارد 17شمارهٔ ۳۲۲: چمن خلد کی این لاله و نسرین دارد 18شمارهٔ ۳۲۳: با رخت آینه خوش عیش تمامی دارد 19شمارهٔ ۳۲۴: خنک آن دل که ز وسواس تمنا گذرد 20شمارهٔ ۳۲۵: رهنوردی که مدارش به توکل گذرد 21شمارهٔ ۳۲۶: داغم از خنده بیهوده خود، می ترسم 22شمارهٔ ۳۲۷: قطع امید ازان زلف دوتا نتوان کرد 23شمارهٔ ۳۲۸: برو ای غیر به ما داغ محبت مفروش 24شمارهٔ ۳۲۹: هر که شبها ز سر زانوی خود بالین ک ...25شمارهٔ ۳۳۰: هر کجا از خط سبز تو سخن می خیزد 26شمارهٔ ۳۳۱: مرغ من در بغل بیضه هم آزاد نبود 27شمارهٔ ۳۳۲: نکشم ناز بتی را که جفاجو نبود 28شمارهٔ ۳۳۳: مصر روشن ز جمال مه کنعان نشود 29شمارهٔ ۳۳۴: رام عاشق نشدن، کام زلیخا دادن 30شمارهٔ ۳۳۵: سخنی کز دهن تنگ تو برمی آید 31شمارهٔ ۳۳۶: خون به جوشم ز خط غالیه گون می آید 32شمارهٔ ۳۳۷: مگر از ناله بلبل دل ما بگشاید 33شمارهٔ ۳۳۸: گلی از عیش نچیدم که ملالی نرسید 34شمارهٔ ۳۳۹: دو دل شوم چو به زلفش مرا نگاه افت ...35شمارهٔ ۳۴۰: کجا دماغ تو گرم از شراب می گردد 36شمارهٔ ۳۴۱: درین ریاض کسی خوشه اش دو سر دارد 37شمارهٔ ۳۴۲: کسی که کاوش عشقی درون خود دارد 38شمارهٔ ۳۴۳: چو دست خود به دعا می پرست بردارد 39شمارهٔ ۳۴۴: لبش به ظاهر اگر حرف شکرین دارد 40شمارهٔ ۳۴۵: شراب روز دل لاله را سیه دارد 41شمارهٔ ۳۴۶: ز خط صفا لب میگون یار پیدا کرد 42شمارهٔ ۳۴۷: به حسن، خیرگی ما چه می تواند کرد 43شمارهٔ ۳۴۸: به آه سرد دل خود دو نیم باید کرد 44شمارهٔ ۳۴۹: ز سرنوشت قضا احتراز نتوان کرد 45شمارهٔ ۳۵۰: سخن چو هر دو لب او به یکدگر می خو ...46شمارهٔ ۳۵۱: سبکروی به صف دشمنان شبیخون زد 47شمارهٔ ۳۵۲: چو شبنم آن که دل خویش با صفا سازد 48شمارهٔ ۳۵۳: غریب کوی تو در هر کجا وطن سازد 49شمارهٔ ۳۵۴: دل رمیده به این خاکدان نمی سازد 50شمارهٔ ۳۵۵: غبار خط چو به عزم نبرد می خیزد 51شمارهٔ ۳۵۶: به دل علاقه نداریم تا به جان چه ر ...52شمارهٔ ۳۵۷: مس وجود مرا درد کیمیا باشد 53شمارهٔ ۳۵۸: شکسته بند قناعت مرا دهان بسته است 54شمارهٔ ۳۵۹: کجا به سیر چمن با رخ گشاده نشد 55شمارهٔ ۳۶۰: رخ تو روی نگاه از پری بگرداند 56شمارهٔ ۳۶۱: سحر که پرده ز رخ گلرخان براندازند 57شمارهٔ ۳۶۲: درست سازد اگر شیشه شیشه گر شکند 58شمارهٔ ۳۶۳: دلاوران که صف کارزار می شکنند 59شمارهٔ ۳۶۴: ترا که چتر زراندود آفتاب بود 60شمارهٔ ۳۶۵: ز هر نهال به قد سرو اگر زیاده بود 61شمارهٔ ۳۶۶: به تیغ هر که شود کشته پایدار شود 62شمارهٔ ۳۶۷: ز درد می دل زهاد با صفا نشود 63شمارهٔ ۳۶۸: محنت مردم آزاده فزونتر باشد 64شمارهٔ ۳۶۹: فیض در دامن صحرای جنون می باشد 65شمارهٔ ۳۷۰: آب بر آتش هر بی سر و پا افشاند 66شمارهٔ ۳۷۱: ساده لوحان که بدآموز به صحبت شده ...67شمارهٔ ۳۷۲: سرزلف سخن آن روز به دستم دادند 68شمارهٔ ۳۷۳: نی اگر از دل پررخنه صدایی نزند 69شمارهٔ ۳۷۴: دل چو آرایش مژگان تر خویش کند 70شمارهٔ ۳۷۵: عشق چون شعله کشد اشک دمادم چه کند 71شمارهٔ ۳۷۶: آه را یاد سر زلف تو پیچیده کند 72شمارهٔ ۳۷۷: خلد تسخیر دل اهل محبت نکند 73شمارهٔ ۳۷۸: باده ای را نپرستم که خرابم نکند 74شمارهٔ ۳۷۹: عاشقانی که دل از گریه سبکبار کنند 75شمارهٔ ۳۸۰: عشقبازان چو جلای نظر پاک دهند 76شمارهٔ ۳۸۱: داغ سودای ترا بر دل بی کینه نهند 77شمارهٔ ۳۸۲: دل به خال تو عبث چشم طمع دوخته بو ...78شمارهٔ ۳۸۳: می خرامید و صبوح از می بی غش زده ...79شمارهٔ ۳۸۴: پیش ازین سینه ام از چاک گلستانی ب ...80شمارهٔ ۳۸۵: (چشمت که راه توبه احباب می زند 81شمارهٔ ۳۸۶: چون لاله هر که باده حمرا نمی زند 82شمارهٔ ۳۸۷: دم گر چه پیش آینه عالم نمی زند 83شمارهٔ ۳۸۸: ماه از حجاب روی تو پروین عرق کند 84شمارهٔ ۳۸۹: تا چند رخ ز باده کسی لاله گون کند 85شمارهٔ ۳۹۰: چندان که ممکن است کسی مردمی کند 86شمارهٔ ۳۹۱: اول به ظالمان اثر ظلم می رسد 87شمارهٔ ۳۹۲: در خشت خم به چشم حقارت نظر مکن 88شمارهٔ ۳۹۳: این ناقصان که فخر به انساب می کنن ...89شمارهٔ ۳۹۴: تیر از فراق شست تو می کرد ناله دو ...90شمارهٔ ۳۹۵: مژگان من ز اشک دمی بی گهر نبود 91شمارهٔ ۳۹۶: خطت ز پیش چشم سوادم نمی رود 92شمارهٔ ۳۹۷: دل روبرو به خنجر مژگان چرا شود 93شمارهٔ ۳۹۸: آنجا که عارض تو ز می لاله گون شود 94شمارهٔ ۳۹۹: عمرم به تلخکامی مل خرج می شود 95شمارهٔ ۴۰۰: ای سنگدل عقیق تو بدنام می شود 96شمارهٔ ۴۰۱: از خواب، چشم شوخ تو سنگین نمی شود 97شمارهٔ ۴۰۲: هر کس که از رخ تو نظر آب می دهد 98شمارهٔ ۴۰۳: گل بوی بی وفایی ارواح می دهد 99شمارهٔ ۴۰۴: آیینه ات ز چشم بدان بی صفا شده اس ...100شمارهٔ ۴۰۵: عاشق عنان به چرخ مقوس نمی دهد 101شمارهٔ ۴۰۶: هرگز کسی ز قافله دل نشان ندید 102شمارهٔ ۴۰۷: به جای قطره باران به کشت طالع ما 103شمارهٔ ۴۰۸: تبسمی پی دشنام تلخ در کارست 104شمارهٔ ۴۰۹: چه شد دگر که فغان از دلم خروش کشی ...105شمارهٔ ۴۱۰: مرا در آتش بی رحمی عتاب مسوز 106شمارهٔ ۴۱۱: نسیم از چمن و مشک از ختن گوید 107شمارهٔ ۴۱۲: رونق ز لاله زار تو خط سیاه برد 108شمارهٔ ۴۱۳: گفتار او غم از دل ناکام می برد 109شمارهٔ ۴۱۴: تا چند ناگواری از اندازه بگذرد 110شمارهٔ ۴۱۵: تنها نه کار من به نگاه نخست کرد 111شمارهٔ ۴۱۶: کی دیدمش که گریه سر حرف وا نکرد 112شمارهٔ ۴۱۷: تا عشق هست ناله به فریاد می رسد 113شمارهٔ ۴۱۸: جان چون کمال یافت به جانانه می رس ...114شمارهٔ ۴۱۹: از بس ادب که یافت دل ما ادیب شد 115شمارهٔ ۴۲۰: آخر غبار خط تو گرد کساد شد 116شمارهٔ ۴۲۱: خالش بلای جان ز خط مشکبار شد 117شمارهٔ ۴۲۲: بال و پر محیط ز موج آشکاره شد 118شمارهٔ ۴۲۳: آثار عشق در دل چون سنگ من نماند 119شمارهٔ ۴۲۴: گردنکشی مکن که ضعیفان به آه سرد 120شمارهٔ ۴۲۵: مردم ز حد خویش برون پا نهاده اند 121شمارهٔ ۴۲۶: روشندلان که آینه جان زدوده اند 122شمارهٔ ۴۲۷: این ریش پروران که گرفتار شانه اند 123شمارهٔ ۴۲۸: جوش سخن من بود از جذبه مردان 124شمارهٔ ۴۲۹: رخسار تو با خط سیه کار چه سازد 125شمارهٔ ۴۳۰: می بی خبر از نرگس شهلای تو ریزد 126شمارهٔ ۴۳۱: از دیده حیرت زده چون آب نریزد 127شمارهٔ ۴۳۲: در دور خط آن سیم ذقن تلخ سخن شد 128شمارهٔ ۴۳۳: لب تشنه تو، سوخته ای نیست نباشد 129شمارهٔ ۴۳۴: توفیق، مرا رخت به منزل نرساند 130شمارهٔ ۴۳۵: ترسم که مرا عشق به مردی نرساند 131شمارهٔ ۴۳۶: چون حرف زند، غنچه ز گفتار بماند 132شمارهٔ ۴۳۷: جمعی که سر خویش به فتراک تو بستند 133شمارهٔ ۴۳۸: کی در تن خاکی دل آگاه گذارند 134شمارهٔ ۴۳۹: جویای تو آسودگی از مرگ نبیند 135شمارهٔ ۴۴۰: تا صدق طلب خضر من آبله پا بود 136شمارهٔ ۴۴۱: احوال دل خسته به اغیار مگویید 137شمارهٔ ۴۴۲: (شکست حال پریشان ما چه فایده دارد 138شمارهٔ ۴۴۳: کدام شوخ که با من سر عتاب ندارد 139شمارهٔ ۴۴۴: عجب نباشد اگر دل ز آسمان بگریزد 140شمارهٔ ۴۴۵: خراب شو که به ملک خراب باج نباشد 141شمارهٔ ۴۴۶: همت عالی نظر به پست ندارد 142شمارهٔ ۴۴۷: دور قدح را مه تمام ندارد 143شمارهٔ ۴۴۸: ره به فروغ رخش نقاب نگیرد 144شمارهٔ ۴۴۹: طالع ما عیش را غم می کند 145شمارهٔ ۴۵۰: گریه ما دل به طوفان می دهد 146شمارهٔ ۴۵۱: نه هر دل جای سودای تو باشد 147شمارهٔ ۴۵۲: هر که نبرد آب خود چشمه کوثر شود 148شمارهٔ ۴۵۳: خار پیراهن مشو آسودگان خاک را 149شمارهٔ ۴۵۴: غم مرا در جان بی حاصل نمی گیرد قر ...150شمارهٔ ۴۵۵: آشیان بلبلان پر گل شد از جوش بهار 151شمارهٔ ۴۵۶: باز دارم نعل در آتش ز پیکان دگر 152شمارهٔ ۴۵۷: ای ز رویت هر نظر محو تماشای دگر 153شمارهٔ ۴۵۸: نوازش می کند بی حاصلان را آسمان ک ...154شمارهٔ ۴۵۹: با بخت تیره کوکب ما را چه اعتبار 155شمارهٔ ۴۶۰: درویش خامش است ز مبرم کشنده تر 156شمارهٔ ۴۶۱: اقبال، گلی از چمن نیت خیرست 157شمارهٔ ۴۶۲: ای دل بی تاب زاری واگذار 158شمارهٔ ۴۶۳: رزق نزدیکان حق آید به پای خویشتن 159شمارهٔ ۴۶۴: رنگ من کرده به بال و پر عنقا پروا ...160شمارهٔ ۴۶۵: سرو از قد تو کسب رعونت کند هنوز 161شمارهٔ ۴۶۶: چون مسیحا فرد شو دل زنده جاوید با ...162شمارهٔ ۴۶۷: مست ناز من چنین مغرور و بی پروا م ...163شمارهٔ ۴۶۸: یوسف من از زلیخا مشربان دامن بکش 164شمارهٔ ۴۶۹: سرمه یعقوب را مالیده گرد دامنش 165شمارهٔ ۴۷۰: کاکل او درهم است از شورش سودای خو ...166شمارهٔ ۴۷۱: فصل گل می گذرد بی قدح و جام مباش 167شمارهٔ ۴۷۲: آن که از چاک دل خویش بود محرابش 168شمارهٔ ۴۷۳: آه کان سرو گل اندام ز رعنایی ها 169شمارهٔ ۴۷۴: موجه ای کو که ز دریا نبود ما و من ...170شمارهٔ ۴۷۵: خرقه ای دوختم از داغ جنون بر تن خ ...171شمارهٔ ۴۷۶: به گوشه قفس از آشیانه قانع باش 172شمارهٔ ۴۷۷: از عشق اگر لاف زنی دشمن کین باش 173شمارهٔ ۴۷۸: خطی که دمید گرد رخسارش 174شمارهٔ ۴۷۹: تیغی که غمزه تو کند سایه پرورش 175شمارهٔ ۴۸۰: در گرد خط نهان شد روی عرق فشانش 176شمارهٔ ۴۸۱: هر که پیش از مرگ مرد از یک جهان غ ...177شمارهٔ ۴۸۲: لاله آتش زبان افروخت در گلشن چراغ 178شمارهٔ ۴۸۳: هر کس که چون صدف دهن خویش کرد پاک 179شمارهٔ ۴۸۴: زلفت ز کجا و ز کجا سلسله مشک 180شمارهٔ ۴۸۵: بازآ که بی تو رنگ نیاید به روی گل 181شمارهٔ ۴۸۶: گر چه زنگ خاطر تن پروران چون روزه ...182شمارهٔ ۴۸۷: می تراود وحشت از بوم و بر کاشانه ...183شمارهٔ ۴۸۸: دیده از صورت پرستی بسته بود آیینه ...184شمارهٔ ۴۸۹: من که بودم رونق کوی خرابات، این ز ...185شمارهٔ ۴۹۰: جلوه ای مستانه زان گلگون قبا می خ ...186شمارهٔ ۴۹۱: چند زور آرد جنون بر من، گریبان نی ...187شمارهٔ ۴۹۲: تیغ کوه همتم، دامن ز صحرا می کشم 188شمارهٔ ۴۹۳: پرده بر حسن عمل از دامن تر می کشم 189شمارهٔ ۴۹۴: در لباس از سینه تفسیده آهی می کشم 190شمارهٔ ۴۹۵: چون نظر بر روی آن دشمن مروت می کن ...191شمارهٔ ۴۹۶: گریه را بی طاقتی آموختن حق من است 192شمارهٔ ۴۹۷: نیست ناخن در کف و مشکل گشایی می ک ...193شمارهٔ ۴۹۸: (تا به چند از گریه آزار دل جیحون ...194شمارهٔ ۴۹۹: در دل است آن کس که از نادیدنش دیو ...195شمارهٔ ۵۰۰: ما به زور اشک، موج از روی جیحون م ...196شمارهٔ ۵۰۱: چون به دریا روی با این دیده پر نم ...197شمارهٔ ۵۰۲: ز کویت رفتم و الماس طاقت بر جگر ب ...198شمارهٔ ۵۰۳: به می گرد ملال از چهره دل پاک می ...199شمارهٔ ۵۰۴: من آن بخت از کجا دارم که با او هم ...200شمارهٔ ۵۰۵: به بوسی قانع از لبهای شکربار چون ...201شمارهٔ ۵۰۶: نمی کردم به نیرنگ خزان ترک وفادار ...202شمارهٔ ۵۰۷: فضای چرخ تنگی می کند بر مغز پرشور ...203شمارهٔ ۵۰۸: من آن رندم که راز دل ز لوح سینه م ...204شمارهٔ ۵۰۹: بر سر خوان امل دست هوس می بندم 205شمارهٔ ۵۱۰: نتوان کرد به زندان بدن محصورم 206شمارهٔ ۵۱۱: جذبه ای کو که ازین نشأه به پرواز ...207شمارهٔ ۵۱۲: گر چه خاکیم پذیرای دل و جان شده ا ...208شمارهٔ ۵۱۳: اگر سیاه دلم داغ لاله زار توام 209شمارهٔ ۵۱۴: دلی گرفته تر از غنچه در بغل دارم 210شمارهٔ ۵۱۵: خدنگ او نظری دوخته است بر بالم 211شمارهٔ ۵۱۶: شکار جذبه توفیق شد گریبانم 212شمارهٔ ۵۱۷: ستم به خویش ز کوتاهی زبان کردیم 213شمارهٔ ۵۱۸: برون ز شیشه افلاک همچو رنگ زدیم 214شمارهٔ ۵۱۹: کمند زلف ترا چون به خویش رام کنیم 215شمارهٔ ۵۲۰: به هفت آب، دهن از شراب می شویم 216شمارهٔ ۵۲۱: فرهادم و ثبات قدم هست پیشه ام 217شمارهٔ ۵۲۲: صد خنده واکشم ز تو تا ترک جان کنم 218شمارهٔ ۵۲۳: در کار عشق سعی چو فرهاد می کنم 219شمارهٔ ۵۲۴: گاهی به کوه و گاه به صحرا نمی روم 220شمارهٔ ۵۲۵: کو می که اختیار خرد را به او دهم 221شمارهٔ ۵۲۶: دل را به زلف حسن شمایل نمی دهم 222شمارهٔ ۵۲۷: حاشا که دل به ناز و نعیم جهان نهم 223شمارهٔ ۵۲۸: از شرم عشق دیده خونبار بسته ایم 224شمارهٔ ۵۲۹: پیش قضا طلسم ز تدبیر بسته ایم 225شمارهٔ ۵۳۰: دام امید در ره ایام بسته ایم 226شمارهٔ ۵۳۱: راه نشاط بر دل دیوانه بسته ایم 227شمارهٔ ۵۳۲: از خط به مهربانی ما بدگمان مشو 228شمارهٔ ۵۳۳: رفتیم و کوی او به رقیبان گذاشتیم 229شمارهٔ ۵۳۴: گرم نصیحت دل دیوانه خودیم 230شمارهٔ ۵۳۵: چون گل پی رنگینی دستار نباشم 231شمارهٔ ۵۳۶: ما را به تو شد راهنما راهبر چشم 232شمارهٔ ۵۳۷: ما حسرت دیدار تو در سینه شکستیم 233شمارهٔ ۵۳۸: دلبستگیی با دل بی کینه نداریم 234شمارهٔ ۵۳۹: ما داغ جنون را به سویدا نفروشیم 235شمارهٔ ۵۴۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 236شمارهٔ ۵۴۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...237شمارهٔ ۵۴۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...238شمارهٔ ۵۴۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 239شمارهٔ ۵۴۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 240شمارهٔ ۵۴۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 241شمارهٔ ۵۴۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 242شمارهٔ ۵۴۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...243شمارهٔ ۵۴۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 244شمارهٔ ۵۴۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...245شمارهٔ ۵۵۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...246شمارهٔ ۵۵۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...247شمارهٔ ۵۵۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...248شمارهٔ ۵۵۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...249شمارهٔ ۵۵۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...250شمارهٔ ۵۵۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...251شمارهٔ ۵۵۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 252شمارهٔ ۵۵۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 253شمارهٔ ۵۵۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 254شمارهٔ ۵۵۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 255شمارهٔ ۵۶۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 256شمارهٔ ۵۶۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 257شمارهٔ ۵۶۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 258شمارهٔ ۵۶۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...259شمارهٔ ۵۶۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 260شمارهٔ ۵۶۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...261شمارهٔ ۵۶۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...262شمارهٔ ۵۶۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...263شمارهٔ ۵۶۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...264شمارهٔ ۵۶۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...265شمارهٔ ۵۷۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...266شمارهٔ ۵۷۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 267شمارهٔ ۵۷۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...268شمارهٔ ۵۷۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 269شمارهٔ ۵۷۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 270شمارهٔ ۵۷۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 271شمارهٔ ۵۷۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 272شمارهٔ ۵۷۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 273شمارهٔ ۵۷۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 274شمارهٔ ۵۷۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 275شمارهٔ ۵۸۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 276شمارهٔ ۵۸۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 277شمارهٔ ۵۸۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 278شمارهٔ ۵۸۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 279شمارهٔ ۵۸۴: محبت چون کند زورآزمایی 280شمارهٔ ۵۸۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 281شمارهٔ ۵۸۶: باز رنگت شکسته است امروز 282شمارهٔ ۵۸۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 283شمارهٔ ۵۸۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 284شمارهٔ ۵۸۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 285شمارهٔ ۵۹۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 286شمارهٔ ۵۹۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 287شمارهٔ ۵۹۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 288شمارهٔ ۵۹۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 289شمارهٔ ۵۹۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 290شمارهٔ ۵۹۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 291شمارهٔ ۵۹۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 292شمارهٔ ۵۹۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 293شمارهٔ ۵۹۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 294شمارهٔ ۵۹۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...295شمارهٔ ۶۰۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 296شمارهٔ ۶۰۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...297شمارهٔ ۶۰۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 298شمارهٔ ۶۰۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 299شمارهٔ ۶۰۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 300شمارهٔ ۶۰۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...301شمارهٔ ۶۰۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...302شمارهٔ ۶۰۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 303شمارهٔ ۶۰۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو 304شمارهٔ ۶۰۹: ...305شمارهٔ ۶۱۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 306شمارهٔ ۶۱۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...307شمارهٔ ۶۱۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...308شمارهٔ ۶۱۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 309شمارهٔ ۶۱۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 310شمارهٔ ۶۱۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 311شمارهٔ ۶۱۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 312شمارهٔ ۶۱۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...313شمارهٔ ۶۱۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 314شمارهٔ ۶۱۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...315شمارهٔ ۶۲۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...316شمارهٔ ۶۲۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...317شمارهٔ ۶۲۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...318شمارهٔ ۶۲۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...319شمارهٔ ۶۲۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...320شمارهٔ ۶۲۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...321شمارهٔ ۶۲۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 322شمارهٔ ۶۲۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 323شمارهٔ ۶۲۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 324شمارهٔ ۶۲۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 325شمارهٔ ۶۳۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 326شمارهٔ ۶۳۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 327شمارهٔ ۶۳۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 328شمارهٔ ۶۳۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...329شمارهٔ ۶۳۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 330شمارهٔ ۶۳۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...331شمارهٔ ۶۳۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...332شمارهٔ ۶۳۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...333شمارهٔ ۶۳۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...334شمارهٔ ۶۳۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...335شمارهٔ ۶۴۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...336شمارهٔ ۶۴۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 337شمارهٔ ۶۴۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...338شمارهٔ ۶۴۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 339شمارهٔ ۶۴۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 340شمارهٔ ۶۴۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 341شمارهٔ ۶۴۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 342شمارهٔ ۶۴۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 343شمارهٔ ۶۴۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 344شمارهٔ ۶۴۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 345شمارهٔ ۶۵۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 346شمارهٔ ۶۵۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 347شمارهٔ ۶۵۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 348شمارهٔ ۶۵۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 349شمارهٔ ۶۵۴: محبت چون کند زورآزمایی 350شمارهٔ ۶۵۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 351شمارهٔ ۶۵۶: باز رنگت شکسته است امروز 352شمارهٔ ۶۵۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 353شمارهٔ ۶۵۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 354شمارهٔ ۶۵۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 355شمارهٔ ۶۶۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 356شمارهٔ ۶۶۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 357شمارهٔ ۶۶۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 358شمارهٔ ۶۶۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 359شمارهٔ ۶۶۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 360شمارهٔ ۶۶۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 361شمارهٔ ۶۶۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 362شمارهٔ ۶۶۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 363شمارهٔ ۶۶۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 364شمارهٔ ۶۶۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...365شمارهٔ ۶۷۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 366شمارهٔ ۶۷۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...367شمارهٔ ۶۷۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 368شمارهٔ ۶۷۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 369شمارهٔ ۶۷۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 370شمارهٔ ۶۷۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...371شمارهٔ ۶۷۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...372شمارهٔ ۶۷۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 373شمارهٔ ۶۷۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ