به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صائب تبریزی

صائب تبریزیمتفرقاتشمارهٔ ۵۸۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی

1160عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

صبر مرا حواله به سیماب می کنی

دلداری سفینه به گرداب می کنی

ما همچو داغ لاله سیه روزگار و تو

سیر سمن فشانی مهتاب می کنی

بیدار می کنند به آواز بوسه ات

در دامن فرشته اگر خواب می کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۸۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 2شمارهٔ ۵۸۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 3شمارهٔ ۵۸۴: محبت چون کند زورآزمایی 4شمارهٔ ۵۸۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 5شمارهٔ ۵۸۶: باز رنگت شکسته است امروز 6شمارهٔ ۵۸۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 7شمارهٔ ۵۸۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 8شمارهٔ ۵۸۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 9شمارهٔ ۵۹۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 10شمارهٔ ۵۹۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 11شمارهٔ ۵۹۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 12شمارهٔ ۵۹۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 13شمارهٔ ۵۹۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 14شمارهٔ ۵۹۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 15شمارهٔ ۵۹۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 16شمارهٔ ۵۹۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 17شمارهٔ ۵۹۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 18شمارهٔ ۵۹۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...19شمارهٔ ۶۰۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 20شمارهٔ ۶۰۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...21شمارهٔ ۶۰۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 22شمارهٔ ۶۰۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 23شمارهٔ ۶۰۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 24شمارهٔ ۶۰۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...25شمارهٔ ۶۰۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...26شمارهٔ ۶۰۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 27شمارهٔ ۶۰۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو 28شمارهٔ ۶۰۹: ...29شمارهٔ ۶۱۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 30شمارهٔ ۶۱۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...31شمارهٔ ۶۱۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...32شمارهٔ ۶۱۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 33شمارهٔ ۶۱۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 34شمارهٔ ۶۱۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 35شمارهٔ ۶۱۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 36شمارهٔ ۶۱۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...37شمارهٔ ۶۱۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 38شمارهٔ ۶۱۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...39شمارهٔ ۶۲۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...40شمارهٔ ۶۲۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...41شمارهٔ ۶۲۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...42شمارهٔ ۶۲۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...43شمارهٔ ۶۲۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...44شمارهٔ ۶۲۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...45شمارهٔ ۶۲۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 46شمارهٔ ۶۲۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 47شمارهٔ ۶۲۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 48شمارهٔ ۶۲۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 49شمارهٔ ۶۳۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 50شمارهٔ ۶۳۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 51شمارهٔ ۶۳۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 52شمارهٔ ۶۳۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...53شمارهٔ ۶۳۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 54شمارهٔ ۶۳۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...55شمارهٔ ۶۳۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...56شمارهٔ ۶۳۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...57شمارهٔ ۶۳۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...58شمارهٔ ۶۳۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...59شمارهٔ ۶۴۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...60شمارهٔ ۶۴۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 61شمارهٔ ۶۴۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...62شمارهٔ ۶۴۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 63شمارهٔ ۶۴۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 64شمارهٔ ۶۴۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 65شمارهٔ ۶۴۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 66شمارهٔ ۶۴۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 67شمارهٔ ۶۴۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 68شمارهٔ ۶۴۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 69شمارهٔ ۶۵۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 70شمارهٔ ۶۵۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 71شمارهٔ ۶۵۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 72شمارهٔ ۶۵۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 73شمارهٔ ۶۵۴: محبت چون کند زورآزمایی 74شمارهٔ ۶۵۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 75شمارهٔ ۶۵۶: باز رنگت شکسته است امروز 76شمارهٔ ۶۵۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 77شمارهٔ ۶۵۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 78شمارهٔ ۶۵۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 79شمارهٔ ۶۶۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 80شمارهٔ ۶۶۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 81شمارهٔ ۶۶۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 82شمارهٔ ۶۶۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 83شمارهٔ ۶۶۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 84شمارهٔ ۶۶۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 85شمارهٔ ۶۶۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 86شمارهٔ ۶۶۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 87شمارهٔ ۶۶۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 88شمارهٔ ۶۶۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...89شمارهٔ ۶۷۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 90شمارهٔ ۶۷۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...91شمارهٔ ۶۷۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 92شمارهٔ ۶۷۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 93شمارهٔ ۶۷۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 94شمارهٔ ۶۷۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...95شمارهٔ ۶۷۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...96شمارهٔ ۶۷۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 97شمارهٔ ۶۷۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ