به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صائب تبریزی

صائب تبریزیمتفرقاتشمارهٔ ۵۷۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی

1180عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی؟

مهر زن بر لب گفتار که قرآن گردی

جگر خود مخور از حسرت گلزار خلیل

آتش خشم فروخور که گلستان گردی

باش واله که درین دایره بی سر و پا

می شوی مرکز اگر دیده حیران گردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۷۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 2شمارهٔ ۵۷۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 3شمارهٔ ۵۷۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 4شمارهٔ ۵۷۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 5شمارهٔ ۵۷۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 6شمارهٔ ۵۷۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 7شمارهٔ ۵۷۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 8شمارهٔ ۵۸۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 9شمارهٔ ۵۸۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 10شمارهٔ ۵۸۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 11شمارهٔ ۵۸۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 12شمارهٔ ۵۸۴: محبت چون کند زورآزمایی 13شمارهٔ ۵۸۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 14شمارهٔ ۵۸۶: باز رنگت شکسته است امروز 15شمارهٔ ۵۸۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 16شمارهٔ ۵۸۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 17شمارهٔ ۵۸۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 18شمارهٔ ۵۹۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 19شمارهٔ ۵۹۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 20شمارهٔ ۵۹۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 21شمارهٔ ۵۹۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 22شمارهٔ ۵۹۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 23شمارهٔ ۵۹۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 24شمارهٔ ۵۹۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 25شمارهٔ ۵۹۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 26شمارهٔ ۵۹۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 27شمارهٔ ۵۹۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...28شمارهٔ ۶۰۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 29شمارهٔ ۶۰۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...30شمارهٔ ۶۰۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 31شمارهٔ ۶۰۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 32شمارهٔ ۶۰۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 33شمارهٔ ۶۰۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...34شمارهٔ ۶۰۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...35شمارهٔ ۶۰۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 36شمارهٔ ۶۰۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو 37شمارهٔ ۶۰۹: ...38شمارهٔ ۶۱۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 39شمارهٔ ۶۱۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...40شمارهٔ ۶۱۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...41شمارهٔ ۶۱۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 42شمارهٔ ۶۱۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 43شمارهٔ ۶۱۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 44شمارهٔ ۶۱۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 45شمارهٔ ۶۱۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...46شمارهٔ ۶۱۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 47شمارهٔ ۶۱۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...48شمارهٔ ۶۲۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...49شمارهٔ ۶۲۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...50شمارهٔ ۶۲۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...51شمارهٔ ۶۲۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...52شمارهٔ ۶۲۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...53شمارهٔ ۶۲۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...54شمارهٔ ۶۲۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 55شمارهٔ ۶۲۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 56شمارهٔ ۶۲۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 57شمارهٔ ۶۲۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 58شمارهٔ ۶۳۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 59شمارهٔ ۶۳۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 60شمارهٔ ۶۳۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 61شمارهٔ ۶۳۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...62شمارهٔ ۶۳۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 63شمارهٔ ۶۳۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...64شمارهٔ ۶۳۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...65شمارهٔ ۶۳۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...66شمارهٔ ۶۳۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...67شمارهٔ ۶۳۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...68شمارهٔ ۶۴۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...69شمارهٔ ۶۴۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 70شمارهٔ ۶۴۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...71شمارهٔ ۶۴۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 72شمارهٔ ۶۴۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 73شمارهٔ ۶۴۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 74شمارهٔ ۶۴۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 75شمارهٔ ۶۴۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 76شمارهٔ ۶۴۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 77شمارهٔ ۶۴۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 78شمارهٔ ۶۵۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 79شمارهٔ ۶۵۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 80شمارهٔ ۶۵۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 81شمارهٔ ۶۵۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 82شمارهٔ ۶۵۴: محبت چون کند زورآزمایی 83شمارهٔ ۶۵۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 84شمارهٔ ۶۵۶: باز رنگت شکسته است امروز 85شمارهٔ ۶۵۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 86شمارهٔ ۶۵۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 87شمارهٔ ۶۵۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 88شمارهٔ ۶۶۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 89شمارهٔ ۶۶۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 90شمارهٔ ۶۶۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 91شمارهٔ ۶۶۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 92شمارهٔ ۶۶۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 93شمارهٔ ۶۶۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 94شمارهٔ ۶۶۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 95شمارهٔ ۶۶۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 96شمارهٔ ۶۶۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 97شمارهٔ ۶۶۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...98شمارهٔ ۶۷۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 99شمارهٔ ۶۷۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...100شمارهٔ ۶۷۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 101شمارهٔ ۶۷۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 102شمارهٔ ۶۷۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 103شمارهٔ ۶۷۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...104شمارهٔ ۶۷۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...105شمارهٔ ۶۷۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 106شمارهٔ ۶۷۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ