به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صائب تبریزی

صائب تبریزیمتفرقاتشمارهٔ ۴۷۷: از عشق اگر لاف زنی دشمن کین باش

1170عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از عشق اگر لاف زنی دشمن کین باش

با بخت سیه همچو سیاهی و نگین باش

ای صبح مزن خنده بیجا، شب وصل است

گر روشنی چشم منی پرده نشین باش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴۷۶: به گوشه قفس از آشیانه قانع باش 2شمارهٔ ۴۷۷: از عشق اگر لاف زنی دشمن کین باش 3شمارهٔ ۴۷۸: خطی که دمید گرد رخسارش 4شمارهٔ ۴۷۹: تیغی که غمزه تو کند سایه پرورش 5شمارهٔ ۴۸۰: در گرد خط نهان شد روی عرق فشانش 6شمارهٔ ۴۸۱: هر که پیش از مرگ مرد از یک جهان غ ...7شمارهٔ ۴۸۲: لاله آتش زبان افروخت در گلشن چراغ 8شمارهٔ ۴۸۳: هر کس که چون صدف دهن خویش کرد پاک 9شمارهٔ ۴۸۴: زلفت ز کجا و ز کجا سلسله مشک 10شمارهٔ ۴۸۵: بازآ که بی تو رنگ نیاید به روی گل 11شمارهٔ ۴۸۶: گر چه زنگ خاطر تن پروران چون روزه ...12شمارهٔ ۴۸۷: می تراود وحشت از بوم و بر کاشانه ...13شمارهٔ ۴۸۸: دیده از صورت پرستی بسته بود آیینه ...14شمارهٔ ۴۸۹: من که بودم رونق کوی خرابات، این ز ...15شمارهٔ ۴۹۰: جلوه ای مستانه زان گلگون قبا می خ ...16شمارهٔ ۴۹۱: چند زور آرد جنون بر من، گریبان نی ...17شمارهٔ ۴۹۲: تیغ کوه همتم، دامن ز صحرا می کشم 18شمارهٔ ۴۹۳: پرده بر حسن عمل از دامن تر می کشم 19شمارهٔ ۴۹۴: در لباس از سینه تفسیده آهی می کشم 20شمارهٔ ۴۹۵: چون نظر بر روی آن دشمن مروت می کن ...21شمارهٔ ۴۹۶: گریه را بی طاقتی آموختن حق من است 22شمارهٔ ۴۹۷: نیست ناخن در کف و مشکل گشایی می ک ...23شمارهٔ ۴۹۸: (تا به چند از گریه آزار دل جیحون ...24شمارهٔ ۴۹۹: در دل است آن کس که از نادیدنش دیو ...25شمارهٔ ۵۰۰: ما به زور اشک، موج از روی جیحون م ...26شمارهٔ ۵۰۱: چون به دریا روی با این دیده پر نم ...27شمارهٔ ۵۰۲: ز کویت رفتم و الماس طاقت بر جگر ب ...28شمارهٔ ۵۰۳: به می گرد ملال از چهره دل پاک می ...29شمارهٔ ۵۰۴: من آن بخت از کجا دارم که با او هم ...30شمارهٔ ۵۰۵: به بوسی قانع از لبهای شکربار چون ...31شمارهٔ ۵۰۶: نمی کردم به نیرنگ خزان ترک وفادار ...32شمارهٔ ۵۰۷: فضای چرخ تنگی می کند بر مغز پرشور ...33شمارهٔ ۵۰۸: من آن رندم که راز دل ز لوح سینه م ...34شمارهٔ ۵۰۹: بر سر خوان امل دست هوس می بندم 35شمارهٔ ۵۱۰: نتوان کرد به زندان بدن محصورم 36شمارهٔ ۵۱۱: جذبه ای کو که ازین نشأه به پرواز ...37شمارهٔ ۵۱۲: گر چه خاکیم پذیرای دل و جان شده ا ...38شمارهٔ ۵۱۳: اگر سیاه دلم داغ لاله زار توام 39شمارهٔ ۵۱۴: دلی گرفته تر از غنچه در بغل دارم 40شمارهٔ ۵۱۵: خدنگ او نظری دوخته است بر بالم 41شمارهٔ ۵۱۶: شکار جذبه توفیق شد گریبانم 42شمارهٔ ۵۱۷: ستم به خویش ز کوتاهی زبان کردیم 43شمارهٔ ۵۱۸: برون ز شیشه افلاک همچو رنگ زدیم 44شمارهٔ ۵۱۹: کمند زلف ترا چون به خویش رام کنیم 45شمارهٔ ۵۲۰: به هفت آب، دهن از شراب می شویم 46شمارهٔ ۵۲۱: فرهادم و ثبات قدم هست پیشه ام 47شمارهٔ ۵۲۲: صد خنده واکشم ز تو تا ترک جان کنم 48شمارهٔ ۵۲۳: در کار عشق سعی چو فرهاد می کنم 49شمارهٔ ۵۲۴: گاهی به کوه و گاه به صحرا نمی روم 50شمارهٔ ۵۲۵: کو می که اختیار خرد را به او دهم 51شمارهٔ ۵۲۶: دل را به زلف حسن شمایل نمی دهم 52شمارهٔ ۵۲۷: حاشا که دل به ناز و نعیم جهان نهم 53شمارهٔ ۵۲۸: از شرم عشق دیده خونبار بسته ایم 54شمارهٔ ۵۲۹: پیش قضا طلسم ز تدبیر بسته ایم 55شمارهٔ ۵۳۰: دام امید در ره ایام بسته ایم 56شمارهٔ ۵۳۱: راه نشاط بر دل دیوانه بسته ایم 57شمارهٔ ۵۳۲: از خط به مهربانی ما بدگمان مشو 58شمارهٔ ۵۳۳: رفتیم و کوی او به رقیبان گذاشتیم 59شمارهٔ ۵۳۴: گرم نصیحت دل دیوانه خودیم 60شمارهٔ ۵۳۵: چون گل پی رنگینی دستار نباشم 61شمارهٔ ۵۳۶: ما را به تو شد راهنما راهبر چشم 62شمارهٔ ۵۳۷: ما حسرت دیدار تو در سینه شکستیم 63شمارهٔ ۵۳۸: دلبستگیی با دل بی کینه نداریم 64شمارهٔ ۵۳۹: ما داغ جنون را به سویدا نفروشیم 65شمارهٔ ۵۴۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 66شمارهٔ ۵۴۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...67شمارهٔ ۵۴۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...68شمارهٔ ۵۴۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 69شمارهٔ ۵۴۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 70شمارهٔ ۵۴۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 71شمارهٔ ۵۴۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 72شمارهٔ ۵۴۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...73شمارهٔ ۵۴۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 74شمارهٔ ۵۴۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...75شمارهٔ ۵۵۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...76شمارهٔ ۵۵۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...77شمارهٔ ۵۵۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...78شمارهٔ ۵۵۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...79شمارهٔ ۵۵۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...80شمارهٔ ۵۵۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...81شمارهٔ ۵۵۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 82شمارهٔ ۵۵۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 83شمارهٔ ۵۵۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 84شمارهٔ ۵۵۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 85شمارهٔ ۵۶۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 86شمارهٔ ۵۶۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 87شمارهٔ ۵۶۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 88شمارهٔ ۵۶۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...89شمارهٔ ۵۶۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 90شمارهٔ ۵۶۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...91شمارهٔ ۵۶۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...92شمارهٔ ۵۶۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...93شمارهٔ ۵۶۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...94شمارهٔ ۵۶۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...95شمارهٔ ۵۷۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...96شمارهٔ ۵۷۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 97شمارهٔ ۵۷۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...98شمارهٔ ۵۷۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 99شمارهٔ ۵۷۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 100شمارهٔ ۵۷۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 101شمارهٔ ۵۷۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 102شمارهٔ ۵۷۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 103شمارهٔ ۵۷۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 104شمارهٔ ۵۷۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 105شمارهٔ ۵۸۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 106شمارهٔ ۵۸۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 107شمارهٔ ۵۸۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 108شمارهٔ ۵۸۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 109شمارهٔ ۵۸۴: محبت چون کند زورآزمایی 110شمارهٔ ۵۸۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 111شمارهٔ ۵۸۶: باز رنگت شکسته است امروز 112شمارهٔ ۵۸۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 113شمارهٔ ۵۸۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 114شمارهٔ ۵۸۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 115شمارهٔ ۵۹۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 116شمارهٔ ۵۹۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 117شمارهٔ ۵۹۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 118شمارهٔ ۵۹۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 119شمارهٔ ۵۹۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 120شمارهٔ ۵۹۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 121شمارهٔ ۵۹۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 122شمارهٔ ۵۹۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 123شمارهٔ ۵۹۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 124شمارهٔ ۵۹۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...125شمارهٔ ۶۰۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 126شمارهٔ ۶۰۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...127شمارهٔ ۶۰۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 128شمارهٔ ۶۰۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 129شمارهٔ ۶۰۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 130شمارهٔ ۶۰۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...131شمارهٔ ۶۰۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...132شمارهٔ ۶۰۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 133شمارهٔ ۶۰۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو 134شمارهٔ ۶۰۹: ...135شمارهٔ ۶۱۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 136شمارهٔ ۶۱۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...137شمارهٔ ۶۱۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...138شمارهٔ ۶۱۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 139شمارهٔ ۶۱۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 140شمارهٔ ۶۱۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 141شمارهٔ ۶۱۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 142شمارهٔ ۶۱۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...143شمارهٔ ۶۱۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 144شمارهٔ ۶۱۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...145شمارهٔ ۶۲۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...146شمارهٔ ۶۲۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...147شمارهٔ ۶۲۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...148شمارهٔ ۶۲۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...149شمارهٔ ۶۲۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...150شمارهٔ ۶۲۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...151شمارهٔ ۶۲۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 152شمارهٔ ۶۲۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 153شمارهٔ ۶۲۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 154شمارهٔ ۶۲۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 155شمارهٔ ۶۳۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 156شمارهٔ ۶۳۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 157شمارهٔ ۶۳۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 158شمارهٔ ۶۳۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...159شمارهٔ ۶۳۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 160شمارهٔ ۶۳۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...161شمارهٔ ۶۳۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...162شمارهٔ ۶۳۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...163شمارهٔ ۶۳۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...164شمارهٔ ۶۳۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...165شمارهٔ ۶۴۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...166شمارهٔ ۶۴۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 167شمارهٔ ۶۴۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...168شمارهٔ ۶۴۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 169شمارهٔ ۶۴۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 170شمارهٔ ۶۴۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 171شمارهٔ ۶۴۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 172شمارهٔ ۶۴۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 173شمارهٔ ۶۴۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 174شمارهٔ ۶۴۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 175شمارهٔ ۶۵۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 176شمارهٔ ۶۵۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 177شمارهٔ ۶۵۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 178شمارهٔ ۶۵۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 179شمارهٔ ۶۵۴: محبت چون کند زورآزمایی 180شمارهٔ ۶۵۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 181شمارهٔ ۶۵۶: باز رنگت شکسته است امروز 182شمارهٔ ۶۵۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 183شمارهٔ ۶۵۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 184شمارهٔ ۶۵۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 185شمارهٔ ۶۶۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 186شمارهٔ ۶۶۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 187شمارهٔ ۶۶۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 188شمارهٔ ۶۶۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 189شمارهٔ ۶۶۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 190شمارهٔ ۶۶۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 191شمارهٔ ۶۶۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 192شمارهٔ ۶۶۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 193شمارهٔ ۶۶۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 194شمارهٔ ۶۶۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...195شمارهٔ ۶۷۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 196شمارهٔ ۶۷۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...197شمارهٔ ۶۷۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 198شمارهٔ ۶۷۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 199شمارهٔ ۶۷۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 200شمارهٔ ۶۷۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...201شمارهٔ ۶۷۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...202شمارهٔ ۶۷۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 203شمارهٔ ۶۷۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ