کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز درد می دل زهاد با صفا نشود

    که چشم آبله روشن به توتیا نشود

    پس از فراق، قلم نیست بر شکسته دلان

    چو نی جدا ز شکر گشت بوریا نشود

    جدا فتاده ام از کاروان در آن وادی

    که ناله جرس از کاروان جدا نشود

    گرفته ای پی طول امل به عنوانی

    که هیچ کور چنان پیرو عصا نشود

    تا ز خود گم نشود دل به هدایت نرسد

    درد درمان نشود تا به نهایت نرسد

    راه طی گشت و همان دوری منزل برجاست

    که شنیده است که منزل به نهایت نرسد؟

    ستم این است که می فهمد و می پوشد چشم

    کاش آن شوخ به مضمون شکایت نرسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha