به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صائب تبریزی

صائب تبریزیمتفرقاتشمارهٔ ۲۲۶: ز آب تیغ او هر بیجگر سربرنمی آرد

1210عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ز آب تیغ او هر بیجگر سربرنمی آرد

ز سر تا نگذرد غواص، گوهر برنمی آرد

مگردان صرف در تن پروری عمر گرامی را

که عیسی را به گردون از زمین خر برنمی آرد

ترا چشم قیامت بین ندارد روشنی، ورنه

کدامین صبح سر از جیب محشر برنمی آرد؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۲۶: ز آب تیغ او هر بیجگر سربرنمی آرد 2شمارهٔ ۲۲۷: نهال قامت او کی مرا از خاک بردارد 3شمارهٔ ۲۲۸: خطر از قاطعان راه، رهبر بیشتر دار ...4شمارهٔ ۲۲۹: (غبارم را نسیم ناتوانی دربدر دارد 5شمارهٔ ۲۳۰: ازان فرهاد دایم جای در کوه و کمر ...6شمارهٔ ۲۳۱: خوشا دردی که مهرم از لب خاموش برد ...7شمارهٔ ۲۳۲: چه زنگ از خاطر من دیده نمناک بردا ...8شمارهٔ ۲۳۳: برای دیگران صد گل گشایش بر جبین د ...9شمارهٔ ۲۳۴: مگر شمشیر او امروز آب تازه ای دار ...10شمارهٔ ۲۳۵: خوش آن آزاده کز منت به خاطر بار ن ...11شمارهٔ ۲۳۶: کسی چون چشم ازان رخسار آتشناک برگ ...12شمارهٔ ۲۳۷: گه تبسم از لبش، گاهی سخن گل می کن ...13شمارهٔ ۲۳۸: نشأه دیوانگی تکلیف باغم می کند 14شمارهٔ ۲۳۹: داغ عاشق سازگاری کی به مرهم می کن ...15شمارهٔ ۲۴۰: چشم مستت سرمه را بیهوشدارو می کند 16شمارهٔ ۲۴۱: با دلم آتش نگاهی دستبازی می کند 17شمارهٔ ۲۴۲: (دود دل را اشک چشم تر تلافی می کن ...18شمارهٔ ۲۴۳: چند حرف بوسه او بر لب جان بشکند 19شمارهٔ ۲۴۴: رهروان چون بر میان دامان استغنا ز ...20شمارهٔ ۲۴۵: حق پرستانی که از عشق خدا دم می زن ...21شمارهٔ ۲۴۶: یکه تازان جنون چون روی در هامون ک ...22شمارهٔ ۲۴۷: چرخ در گردش بود تا دل به جای خود ...23شمارهٔ ۲۴۸: یاد ایامی که رویش را بهار شرم بود 24شمارهٔ ۲۴۹: چشم من دایم سپند آتش رخساره بود 25شمارهٔ ۲۵۰: شمع دل را روشنی در وقت خاموشی بود 26شمارهٔ ۲۵۱: در جنون عقل از سر دیوانه بیرون می ...27شمارهٔ ۲۵۲: بی تو گر ساغر زنم خون در رگم نشتر ...28شمارهٔ ۲۵۳: دل سیاه ارباب غیرت را ز منت می شو ...29شمارهٔ ۲۵۴: گنج در ویرانه من مار ارقم می شود 30شمارهٔ ۲۵۵: کی دل دیوانه من رام آهو می شود 31شمارهٔ ۲۵۶: عافیت می خواهم از گردون، ملالم می ...32شمارهٔ ۲۵۷: عشوه ها از طالع ناساز می باید کشی ...33شمارهٔ ۲۵۸: آنچه آن روی لطیف از سایه مژگان کش ...34شمارهٔ ۲۵۹: خوش بهاری می رسد فکر می و ساغر کن ...35شمارهٔ ۲۶۰: گل نشکفته من در چمن هرگز نمی خواب ...36شمارهٔ ۲۶۱: خیال زلف او در دیده خونبار می زیب ...37شمارهٔ ۲۶۲: ز شور بلبلان گل از هوای خود نمی ا ...38شمارهٔ ۲۶۳: مصفا چون شود دل در غبار تن نمی گن ...39شمارهٔ ۲۶۴: شکوه خامشی در ظرف گفت و گو نمی گن ...40شمارهٔ ۲۶۵: ز راه چشم، غم در جان غم فرسود می ...41شمارهٔ ۲۶۶: امید وقت خوش از جمع دیوان داشتم، ...42شمارهٔ ۲۶۷: چو برگ سبز کز باد خزانی زرد می گر ...43شمارهٔ ۲۶۸: ز می هرگاه روی یار عالمسوز می گرد ...44شمارهٔ ۲۶۹: به کوی عشق زاهد دشمن ناموس می گرد ...45شمارهٔ ۲۷۰: به درویش از تهیدستی گوارا مرگ می ...46شمارهٔ ۲۷۱: کم و بیش جهان در نیستی همسنگ می گ ...47شمارهٔ ۲۷۲: زمین خشک، گلزار از می گلفام می گر ...48شمارهٔ ۲۷۳: (جنون از نشأه هشیاری من ننگ می گی ...49شمارهٔ ۲۷۴: قضا تا نسخه کفر از خط جانانه می گ ...50شمارهٔ ۲۷۵: ز فکر قامتی در دل خرامان شعله ای ...51شمارهٔ ۲۷۶: نشد قسمت که چندان چشم شوخ او به م ...52شمارهٔ ۲۷۷: کسی را از بزرگان می رسد نخوت به د ...53شمارهٔ ۲۷۸: نفس را یاد رویش شعله بی باک می سا ...54شمارهٔ ۲۷۹: تماشای تو از دل سینه ها را پاک می ...55شمارهٔ ۲۸۰: نفس را صافی از کلفت خراش سینه می ...56شمارهٔ ۲۸۱: بدآموز قفس در آشیان مسکن نمی سازد 57شمارهٔ ۲۸۲: نه لاله (است) این که پای بیستون ر ...58شمارهٔ ۲۸۳: که می گفت از دل یاقوت دود عنبرین ...59شمارهٔ ۲۸۴: صفای عارضش ته جرعه بر مهتاب می ری ...60شمارهٔ ۲۸۵: کشد در خاک و خونم گر غباری در من ...61شمارهٔ ۲۸۶: ز دندان ریختن حرص کهنسالان فزونتر ...62شمارهٔ ۲۸۷: ز حیرت بهره عاشق ز خوبان بیشتر با ...63شمارهٔ ۲۸۸: جهان را تار و پود هستی از موج خطر ...64شمارهٔ ۲۸۹: رهین منت درمان شدن آسان نمی باشد 65شمارهٔ ۲۹۰: چه لذت دیدن رخسار آن مه پاره می ب ...66شمارهٔ ۲۹۱: همان خشک است مژگان گر به خوناب دگ ...67شمارهٔ ۲۹۲: گل از شرم رخ او خون به روی خویشتن ...68شمارهٔ ۲۹۳: کدامین سروقد از دامن محشر برون آم ...69شمارهٔ ۲۹۴: به قتل من چنان تیغش به استعجال می ...70شمارهٔ ۲۹۵: اگر ملک دو عالم را کند یک کاسه اق ...71شمارهٔ ۲۹۶: گرانخوابی که آه سرد را مهتاب می د ...72شمارهٔ ۲۹۷: دل سودایی من یار را اغیار می داند 73شمارهٔ ۲۹۸: گرفتار محبت دوست از دشمن نمی داند 74شمارهٔ ۲۹۹: دلم در سینه درس ناله مستانه می خو ...75شمارهٔ ۳۰۰: حجاب بی زبانم رخصت گفتار می خواهد 76شمارهٔ ۳۰۱: طبیب پست فطرت خلق را رنجور می خوا ...77شمارهٔ ۳۰۲: شود رد خلایق هر که را الله می خوا ...78شمارهٔ ۳۰۳: خوشا دردی که هر مو بر تن من در خر ...79شمارهٔ ۳۰۴: ز سبزی گر برون گردون مینارنگ می آ ...80شمارهٔ ۳۰۵: به لب از شوق صدره بیش جان نامه می ...81شمارهٔ ۳۰۶: مگر پروانه حرفی از کنار و بوس می ...82شمارهٔ ۳۰۷: (صبا در هم خبر از طره جانانه می گ ...83شمارهٔ ۳۰۸: آن که چشمان ترا نشأه بیهوشی داد 84شمارهٔ ۳۰۹: (یک ادای نمکین در همه عمر نکرد 85شمارهٔ ۳۱۰: زلف او کی به خیال من غمناک افتد 86شمارهٔ ۳۱۱: گر چنین سرو ز بالای تو درهم گردد 87شمارهٔ ۳۱۲: اگر ابروی تو محراب نمازم گردد 88شمارهٔ ۳۱۳: حسن خط پرده فهمیدن مضمون گردد 89شمارهٔ ۳۱۴: عیب در چشم و دل پاک هنر می گردد 90شمارهٔ ۳۱۵: شبنم از روی لطیف تو نظر می دزدد 91شمارهٔ ۳۱۶: بوی گل مژده آشوب جنون می آرد 92شمارهٔ ۳۱۷: شوربختی ز دو چشم تر ما می بارد 93شمارهٔ ۳۱۸: هر که را می نگری شکوه ز قسمت دارد 94شمارهٔ ۳۱۹: ناله ام کاوش ازان خنجر مژگان دارد 95شمارهٔ ۳۲۰: نمک لعل تو کی چشمه حیوان دارد 96شمارهٔ ۳۲۱: اشک ما آتش حل کرده به دامن دارد 97شمارهٔ ۳۲۲: چمن خلد کی این لاله و نسرین دارد 98شمارهٔ ۳۲۳: با رخت آینه خوش عیش تمامی دارد 99شمارهٔ ۳۲۴: خنک آن دل که ز وسواس تمنا گذرد 100شمارهٔ ۳۲۵: رهنوردی که مدارش به توکل گذرد 101شمارهٔ ۳۲۶: داغم از خنده بیهوده خود، می ترسم 102شمارهٔ ۳۲۷: قطع امید ازان زلف دوتا نتوان کرد 103شمارهٔ ۳۲۸: برو ای غیر به ما داغ محبت مفروش 104شمارهٔ ۳۲۹: هر که شبها ز سر زانوی خود بالین ک ...105شمارهٔ ۳۳۰: هر کجا از خط سبز تو سخن می خیزد 106شمارهٔ ۳۳۱: مرغ من در بغل بیضه هم آزاد نبود 107شمارهٔ ۳۳۲: نکشم ناز بتی را که جفاجو نبود 108شمارهٔ ۳۳۳: مصر روشن ز جمال مه کنعان نشود 109شمارهٔ ۳۳۴: رام عاشق نشدن، کام زلیخا دادن 110شمارهٔ ۳۳۵: سخنی کز دهن تنگ تو برمی آید 111شمارهٔ ۳۳۶: خون به جوشم ز خط غالیه گون می آید 112شمارهٔ ۳۳۷: مگر از ناله بلبل دل ما بگشاید 113شمارهٔ ۳۳۸: گلی از عیش نچیدم که ملالی نرسید 114شمارهٔ ۳۳۹: دو دل شوم چو به زلفش مرا نگاه افت ...115شمارهٔ ۳۴۰: کجا دماغ تو گرم از شراب می گردد 116شمارهٔ ۳۴۱: درین ریاض کسی خوشه اش دو سر دارد 117شمارهٔ ۳۴۲: کسی که کاوش عشقی درون خود دارد 118شمارهٔ ۳۴۳: چو دست خود به دعا می پرست بردارد 119شمارهٔ ۳۴۴: لبش به ظاهر اگر حرف شکرین دارد 120شمارهٔ ۳۴۵: شراب روز دل لاله را سیه دارد 121شمارهٔ ۳۴۶: ز خط صفا لب میگون یار پیدا کرد 122شمارهٔ ۳۴۷: به حسن، خیرگی ما چه می تواند کرد 123شمارهٔ ۳۴۸: به آه سرد دل خود دو نیم باید کرد 124شمارهٔ ۳۴۹: ز سرنوشت قضا احتراز نتوان کرد 125شمارهٔ ۳۵۰: سخن چو هر دو لب او به یکدگر می خو ...126شمارهٔ ۳۵۱: سبکروی به صف دشمنان شبیخون زد 127شمارهٔ ۳۵۲: چو شبنم آن که دل خویش با صفا سازد 128شمارهٔ ۳۵۳: غریب کوی تو در هر کجا وطن سازد 129شمارهٔ ۳۵۴: دل رمیده به این خاکدان نمی سازد 130شمارهٔ ۳۵۵: غبار خط چو به عزم نبرد می خیزد 131شمارهٔ ۳۵۶: به دل علاقه نداریم تا به جان چه ر ...132شمارهٔ ۳۵۷: مس وجود مرا درد کیمیا باشد 133شمارهٔ ۳۵۸: شکسته بند قناعت مرا دهان بسته است 134شمارهٔ ۳۵۹: کجا به سیر چمن با رخ گشاده نشد 135شمارهٔ ۳۶۰: رخ تو روی نگاه از پری بگرداند 136شمارهٔ ۳۶۱: سحر که پرده ز رخ گلرخان براندازند 137شمارهٔ ۳۶۲: درست سازد اگر شیشه شیشه گر شکند 138شمارهٔ ۳۶۳: دلاوران که صف کارزار می شکنند 139شمارهٔ ۳۶۴: ترا که چتر زراندود آفتاب بود 140شمارهٔ ۳۶۵: ز هر نهال به قد سرو اگر زیاده بود 141شمارهٔ ۳۶۶: به تیغ هر که شود کشته پایدار شود 142شمارهٔ ۳۶۷: ز درد می دل زهاد با صفا نشود 143شمارهٔ ۳۶۸: محنت مردم آزاده فزونتر باشد 144شمارهٔ ۳۶۹: فیض در دامن صحرای جنون می باشد 145شمارهٔ ۳۷۰: آب بر آتش هر بی سر و پا افشاند 146شمارهٔ ۳۷۱: ساده لوحان که بدآموز به صحبت شده ...147شمارهٔ ۳۷۲: سرزلف سخن آن روز به دستم دادند 148شمارهٔ ۳۷۳: نی اگر از دل پررخنه صدایی نزند 149شمارهٔ ۳۷۴: دل چو آرایش مژگان تر خویش کند 150شمارهٔ ۳۷۵: عشق چون شعله کشد اشک دمادم چه کند 151شمارهٔ ۳۷۶: آه را یاد سر زلف تو پیچیده کند 152شمارهٔ ۳۷۷: خلد تسخیر دل اهل محبت نکند 153شمارهٔ ۳۷۸: باده ای را نپرستم که خرابم نکند 154شمارهٔ ۳۷۹: عاشقانی که دل از گریه سبکبار کنند 155شمارهٔ ۳۸۰: عشقبازان چو جلای نظر پاک دهند 156شمارهٔ ۳۸۱: داغ سودای ترا بر دل بی کینه نهند 157شمارهٔ ۳۸۲: دل به خال تو عبث چشم طمع دوخته بو ...158شمارهٔ ۳۸۳: می خرامید و صبوح از می بی غش زده ...159شمارهٔ ۳۸۴: پیش ازین سینه ام از چاک گلستانی ب ...160شمارهٔ ۳۸۵: (چشمت که راه توبه احباب می زند 161شمارهٔ ۳۸۶: چون لاله هر که باده حمرا نمی زند 162شمارهٔ ۳۸۷: دم گر چه پیش آینه عالم نمی زند 163شمارهٔ ۳۸۸: ماه از حجاب روی تو پروین عرق کند 164شمارهٔ ۳۸۹: تا چند رخ ز باده کسی لاله گون کند 165شمارهٔ ۳۹۰: چندان که ممکن است کسی مردمی کند 166شمارهٔ ۳۹۱: اول به ظالمان اثر ظلم می رسد 167شمارهٔ ۳۹۲: در خشت خم به چشم حقارت نظر مکن 168شمارهٔ ۳۹۳: این ناقصان که فخر به انساب می کنن ...169شمارهٔ ۳۹۴: تیر از فراق شست تو می کرد ناله دو ...170شمارهٔ ۳۹۵: مژگان من ز اشک دمی بی گهر نبود 171شمارهٔ ۳۹۶: خطت ز پیش چشم سوادم نمی رود 172شمارهٔ ۳۹۷: دل روبرو به خنجر مژگان چرا شود 173شمارهٔ ۳۹۸: آنجا که عارض تو ز می لاله گون شود 174شمارهٔ ۳۹۹: عمرم به تلخکامی مل خرج می شود 175شمارهٔ ۴۰۰: ای سنگدل عقیق تو بدنام می شود 176شمارهٔ ۴۰۱: از خواب، چشم شوخ تو سنگین نمی شود 177شمارهٔ ۴۰۲: هر کس که از رخ تو نظر آب می دهد 178شمارهٔ ۴۰۳: گل بوی بی وفایی ارواح می دهد 179شمارهٔ ۴۰۴: آیینه ات ز چشم بدان بی صفا شده اس ...180شمارهٔ ۴۰۵: عاشق عنان به چرخ مقوس نمی دهد 181شمارهٔ ۴۰۶: هرگز کسی ز قافله دل نشان ندید 182شمارهٔ ۴۰۷: به جای قطره باران به کشت طالع ما 183شمارهٔ ۴۰۸: تبسمی پی دشنام تلخ در کارست 184شمارهٔ ۴۰۹: چه شد دگر که فغان از دلم خروش کشی ...185شمارهٔ ۴۱۰: مرا در آتش بی رحمی عتاب مسوز 186شمارهٔ ۴۱۱: نسیم از چمن و مشک از ختن گوید 187شمارهٔ ۴۱۲: رونق ز لاله زار تو خط سیاه برد 188شمارهٔ ۴۱۳: گفتار او غم از دل ناکام می برد 189شمارهٔ ۴۱۴: تا چند ناگواری از اندازه بگذرد 190شمارهٔ ۴۱۵: تنها نه کار من به نگاه نخست کرد 191شمارهٔ ۴۱۶: کی دیدمش که گریه سر حرف وا نکرد 192شمارهٔ ۴۱۷: تا عشق هست ناله به فریاد می رسد 193شمارهٔ ۴۱۸: جان چون کمال یافت به جانانه می رس ...194شمارهٔ ۴۱۹: از بس ادب که یافت دل ما ادیب شد 195شمارهٔ ۴۲۰: آخر غبار خط تو گرد کساد شد 196شمارهٔ ۴۲۱: خالش بلای جان ز خط مشکبار شد 197شمارهٔ ۴۲۲: بال و پر محیط ز موج آشکاره شد 198شمارهٔ ۴۲۳: آثار عشق در دل چون سنگ من نماند 199شمارهٔ ۴۲۴: گردنکشی مکن که ضعیفان به آه سرد 200شمارهٔ ۴۲۵: مردم ز حد خویش برون پا نهاده اند 201شمارهٔ ۴۲۶: روشندلان که آینه جان زدوده اند 202شمارهٔ ۴۲۷: این ریش پروران که گرفتار شانه اند 203شمارهٔ ۴۲۸: جوش سخن من بود از جذبه مردان 204شمارهٔ ۴۲۹: رخسار تو با خط سیه کار چه سازد 205شمارهٔ ۴۳۰: می بی خبر از نرگس شهلای تو ریزد 206شمارهٔ ۴۳۱: از دیده حیرت زده چون آب نریزد 207شمارهٔ ۴۳۲: در دور خط آن سیم ذقن تلخ سخن شد 208شمارهٔ ۴۳۳: لب تشنه تو، سوخته ای نیست نباشد 209شمارهٔ ۴۳۴: توفیق، مرا رخت به منزل نرساند 210شمارهٔ ۴۳۵: ترسم که مرا عشق به مردی نرساند 211شمارهٔ ۴۳۶: چون حرف زند، غنچه ز گفتار بماند 212شمارهٔ ۴۳۷: جمعی که سر خویش به فتراک تو بستند 213شمارهٔ ۴۳۸: کی در تن خاکی دل آگاه گذارند 214شمارهٔ ۴۳۹: جویای تو آسودگی از مرگ نبیند 215شمارهٔ ۴۴۰: تا صدق طلب خضر من آبله پا بود 216شمارهٔ ۴۴۱: احوال دل خسته به اغیار مگویید 217شمارهٔ ۴۴۲: (شکست حال پریشان ما چه فایده دارد 218شمارهٔ ۴۴۳: کدام شوخ که با من سر عتاب ندارد 219شمارهٔ ۴۴۴: عجب نباشد اگر دل ز آسمان بگریزد 220شمارهٔ ۴۴۵: خراب شو که به ملک خراب باج نباشد 221شمارهٔ ۴۴۶: همت عالی نظر به پست ندارد 222شمارهٔ ۴۴۷: دور قدح را مه تمام ندارد 223شمارهٔ ۴۴۸: ره به فروغ رخش نقاب نگیرد 224شمارهٔ ۴۴۹: طالع ما عیش را غم می کند 225شمارهٔ ۴۵۰: گریه ما دل به طوفان می دهد 226شمارهٔ ۴۵۱: نه هر دل جای سودای تو باشد 227شمارهٔ ۴۵۲: هر که نبرد آب خود چشمه کوثر شود 228شمارهٔ ۴۵۳: خار پیراهن مشو آسودگان خاک را 229شمارهٔ ۴۵۴: غم مرا در جان بی حاصل نمی گیرد قر ...230شمارهٔ ۴۵۵: آشیان بلبلان پر گل شد از جوش بهار 231شمارهٔ ۴۵۶: باز دارم نعل در آتش ز پیکان دگر 232شمارهٔ ۴۵۷: ای ز رویت هر نظر محو تماشای دگر 233شمارهٔ ۴۵۸: نوازش می کند بی حاصلان را آسمان ک ...234شمارهٔ ۴۵۹: با بخت تیره کوکب ما را چه اعتبار 235شمارهٔ ۴۶۰: درویش خامش است ز مبرم کشنده تر 236شمارهٔ ۴۶۱: اقبال، گلی از چمن نیت خیرست 237شمارهٔ ۴۶۲: ای دل بی تاب زاری واگذار 238شمارهٔ ۴۶۳: رزق نزدیکان حق آید به پای خویشتن 239شمارهٔ ۴۶۴: رنگ من کرده به بال و پر عنقا پروا ...240شمارهٔ ۴۶۵: سرو از قد تو کسب رعونت کند هنوز 241شمارهٔ ۴۶۶: چون مسیحا فرد شو دل زنده جاوید با ...242شمارهٔ ۴۶۷: مست ناز من چنین مغرور و بی پروا م ...243شمارهٔ ۴۶۸: یوسف من از زلیخا مشربان دامن بکش 244شمارهٔ ۴۶۹: سرمه یعقوب را مالیده گرد دامنش 245شمارهٔ ۴۷۰: کاکل او درهم است از شورش سودای خو ...246شمارهٔ ۴۷۱: فصل گل می گذرد بی قدح و جام مباش 247شمارهٔ ۴۷۲: آن که از چاک دل خویش بود محرابش 248شمارهٔ ۴۷۳: آه کان سرو گل اندام ز رعنایی ها 249شمارهٔ ۴۷۴: موجه ای کو که ز دریا نبود ما و من ...250شمارهٔ ۴۷۵: خرقه ای دوختم از داغ جنون بر تن خ ...251شمارهٔ ۴۷۶: به گوشه قفس از آشیانه قانع باش 252شمارهٔ ۴۷۷: از عشق اگر لاف زنی دشمن کین باش 253شمارهٔ ۴۷۸: خطی که دمید گرد رخسارش 254شمارهٔ ۴۷۹: تیغی که غمزه تو کند سایه پرورش 255شمارهٔ ۴۸۰: در گرد خط نهان شد روی عرق فشانش 256شمارهٔ ۴۸۱: هر که پیش از مرگ مرد از یک جهان غ ...257شمارهٔ ۴۸۲: لاله آتش زبان افروخت در گلشن چراغ 258شمارهٔ ۴۸۳: هر کس که چون صدف دهن خویش کرد پاک 259شمارهٔ ۴۸۴: زلفت ز کجا و ز کجا سلسله مشک 260شمارهٔ ۴۸۵: بازآ که بی تو رنگ نیاید به روی گل 261شمارهٔ ۴۸۶: گر چه زنگ خاطر تن پروران چون روزه ...262شمارهٔ ۴۸۷: می تراود وحشت از بوم و بر کاشانه ...263شمارهٔ ۴۸۸: دیده از صورت پرستی بسته بود آیینه ...264شمارهٔ ۴۸۹: من که بودم رونق کوی خرابات، این ز ...265شمارهٔ ۴۹۰: جلوه ای مستانه زان گلگون قبا می خ ...266شمارهٔ ۴۹۱: چند زور آرد جنون بر من، گریبان نی ...267شمارهٔ ۴۹۲: تیغ کوه همتم، دامن ز صحرا می کشم 268شمارهٔ ۴۹۳: پرده بر حسن عمل از دامن تر می کشم 269شمارهٔ ۴۹۴: در لباس از سینه تفسیده آهی می کشم 270شمارهٔ ۴۹۵: چون نظر بر روی آن دشمن مروت می کن ...271شمارهٔ ۴۹۶: گریه را بی طاقتی آموختن حق من است 272شمارهٔ ۴۹۷: نیست ناخن در کف و مشکل گشایی می ک ...273شمارهٔ ۴۹۸: (تا به چند از گریه آزار دل جیحون ...274شمارهٔ ۴۹۹: در دل است آن کس که از نادیدنش دیو ...275شمارهٔ ۵۰۰: ما به زور اشک، موج از روی جیحون م ...276شمارهٔ ۵۰۱: چون به دریا روی با این دیده پر نم ...277شمارهٔ ۵۰۲: ز کویت رفتم و الماس طاقت بر جگر ب ...278شمارهٔ ۵۰۳: به می گرد ملال از چهره دل پاک می ...279شمارهٔ ۵۰۴: من آن بخت از کجا دارم که با او هم ...280شمارهٔ ۵۰۵: به بوسی قانع از لبهای شکربار چون ...281شمارهٔ ۵۰۶: نمی کردم به نیرنگ خزان ترک وفادار ...282شمارهٔ ۵۰۷: فضای چرخ تنگی می کند بر مغز پرشور ...283شمارهٔ ۵۰۸: من آن رندم که راز دل ز لوح سینه م ...284شمارهٔ ۵۰۹: بر سر خوان امل دست هوس می بندم 285شمارهٔ ۵۱۰: نتوان کرد به زندان بدن محصورم 286شمارهٔ ۵۱۱: جذبه ای کو که ازین نشأه به پرواز ...287شمارهٔ ۵۱۲: گر چه خاکیم پذیرای دل و جان شده ا ...288شمارهٔ ۵۱۳: اگر سیاه دلم داغ لاله زار توام 289شمارهٔ ۵۱۴: دلی گرفته تر از غنچه در بغل دارم 290شمارهٔ ۵۱۵: خدنگ او نظری دوخته است بر بالم 291شمارهٔ ۵۱۶: شکار جذبه توفیق شد گریبانم 292شمارهٔ ۵۱۷: ستم به خویش ز کوتاهی زبان کردیم 293شمارهٔ ۵۱۸: برون ز شیشه افلاک همچو رنگ زدیم 294شمارهٔ ۵۱۹: کمند زلف ترا چون به خویش رام کنیم 295شمارهٔ ۵۲۰: به هفت آب، دهن از شراب می شویم 296شمارهٔ ۵۲۱: فرهادم و ثبات قدم هست پیشه ام 297شمارهٔ ۵۲۲: صد خنده واکشم ز تو تا ترک جان کنم 298شمارهٔ ۵۲۳: در کار عشق سعی چو فرهاد می کنم 299شمارهٔ ۵۲۴: گاهی به کوه و گاه به صحرا نمی روم 300شمارهٔ ۵۲۵: کو می که اختیار خرد را به او دهم 301شمارهٔ ۵۲۶: دل را به زلف حسن شمایل نمی دهم 302شمارهٔ ۵۲۷: حاشا که دل به ناز و نعیم جهان نهم 303شمارهٔ ۵۲۸: از شرم عشق دیده خونبار بسته ایم 304شمارهٔ ۵۲۹: پیش قضا طلسم ز تدبیر بسته ایم 305شمارهٔ ۵۳۰: دام امید در ره ایام بسته ایم 306شمارهٔ ۵۳۱: راه نشاط بر دل دیوانه بسته ایم 307شمارهٔ ۵۳۲: از خط به مهربانی ما بدگمان مشو 308شمارهٔ ۵۳۳: رفتیم و کوی او به رقیبان گذاشتیم 309شمارهٔ ۵۳۴: گرم نصیحت دل دیوانه خودیم 310شمارهٔ ۵۳۵: چون گل پی رنگینی دستار نباشم 311شمارهٔ ۵۳۶: ما را به تو شد راهنما راهبر چشم 312شمارهٔ ۵۳۷: ما حسرت دیدار تو در سینه شکستیم 313شمارهٔ ۵۳۸: دلبستگیی با دل بی کینه نداریم 314شمارهٔ ۵۳۹: ما داغ جنون را به سویدا نفروشیم 315شمارهٔ ۵۴۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 316شمارهٔ ۵۴۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...317شمارهٔ ۵۴۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...318شمارهٔ ۵۴۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 319شمارهٔ ۵۴۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 320شمارهٔ ۵۴۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 321شمارهٔ ۵۴۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 322شمارهٔ ۵۴۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...323شمارهٔ ۵۴۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 324شمارهٔ ۵۴۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...325شمارهٔ ۵۵۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...326شمارهٔ ۵۵۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...327شمارهٔ ۵۵۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...328شمارهٔ ۵۵۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...329شمارهٔ ۵۵۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...330شمارهٔ ۵۵۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...331شمارهٔ ۵۵۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 332شمارهٔ ۵۵۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 333شمارهٔ ۵۵۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 334شمارهٔ ۵۵۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 335شمارهٔ ۵۶۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 336شمارهٔ ۵۶۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 337شمارهٔ ۵۶۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 338شمارهٔ ۵۶۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...339شمارهٔ ۵۶۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 340شمارهٔ ۵۶۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...341شمارهٔ ۵۶۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...342شمارهٔ ۵۶۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...343شمارهٔ ۵۶۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...344شمارهٔ ۵۶۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...345شمارهٔ ۵۷۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...346شمارهٔ ۵۷۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 347شمارهٔ ۵۷۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...348شمارهٔ ۵۷۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 349شمارهٔ ۵۷۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 350شمارهٔ ۵۷۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 351شمارهٔ ۵۷۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 352شمارهٔ ۵۷۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 353شمارهٔ ۵۷۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 354شمارهٔ ۵۷۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 355شمارهٔ ۵۸۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 356شمارهٔ ۵۸۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 357شمارهٔ ۵۸۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 358شمارهٔ ۵۸۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 359شمارهٔ ۵۸۴: محبت چون کند زورآزمایی 360شمارهٔ ۵۸۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 361شمارهٔ ۵۸۶: باز رنگت شکسته است امروز 362شمارهٔ ۵۸۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 363شمارهٔ ۵۸۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 364شمارهٔ ۵۸۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 365شمارهٔ ۵۹۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 366شمارهٔ ۵۹۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 367شمارهٔ ۵۹۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 368شمارهٔ ۵۹۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 369شمارهٔ ۵۹۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 370شمارهٔ ۵۹۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 371شمارهٔ ۵۹۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 372شمارهٔ ۵۹۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 373شمارهٔ ۵۹۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 374شمارهٔ ۵۹۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...375شمارهٔ ۶۰۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 376شمارهٔ ۶۰۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...377شمارهٔ ۶۰۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 378شمارهٔ ۶۰۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 379شمارهٔ ۶۰۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 380شمارهٔ ۶۰۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...381شمارهٔ ۶۰۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...382شمارهٔ ۶۰۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 383شمارهٔ ۶۰۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو 384شمارهٔ ۶۰۹: ...385شمارهٔ ۶۱۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 386شمارهٔ ۶۱۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...387شمارهٔ ۶۱۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...388شمارهٔ ۶۱۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 389شمارهٔ ۶۱۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 390شمارهٔ ۶۱۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 391شمارهٔ ۶۱۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 392شمارهٔ ۶۱۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...393شمارهٔ ۶۱۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 394شمارهٔ ۶۱۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...395شمارهٔ ۶۲۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...396شمارهٔ ۶۲۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...397شمارهٔ ۶۲۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...398شمارهٔ ۶۲۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...399شمارهٔ ۶۲۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...400شمارهٔ ۶۲۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...401شمارهٔ ۶۲۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 402شمارهٔ ۶۲۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 403شمارهٔ ۶۲۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 404شمارهٔ ۶۲۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 405شمارهٔ ۶۳۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 406شمارهٔ ۶۳۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 407شمارهٔ ۶۳۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 408شمارهٔ ۶۳۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...409شمارهٔ ۶۳۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 410شمارهٔ ۶۳۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...411شمارهٔ ۶۳۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...412شمارهٔ ۶۳۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...413شمارهٔ ۶۳۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...414شمارهٔ ۶۳۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...415شمارهٔ ۶۴۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...416شمارهٔ ۶۴۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 417شمارهٔ ۶۴۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...418شمارهٔ ۶۴۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 419شمارهٔ ۶۴۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 420شمارهٔ ۶۴۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 421شمارهٔ ۶۴۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 422شمارهٔ ۶۴۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 423شمارهٔ ۶۴۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 424شمارهٔ ۶۴۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 425شمارهٔ ۶۵۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 426شمارهٔ ۶۵۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 427شمارهٔ ۶۵۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 428شمارهٔ ۶۵۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 429شمارهٔ ۶۵۴: محبت چون کند زورآزمایی 430شمارهٔ ۶۵۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 431شمارهٔ ۶۵۶: باز رنگت شکسته است امروز 432شمارهٔ ۶۵۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 433شمارهٔ ۶۵۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 434شمارهٔ ۶۵۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 435شمارهٔ ۶۶۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 436شمارهٔ ۶۶۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 437شمارهٔ ۶۶۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 438شمارهٔ ۶۶۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 439شمارهٔ ۶۶۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 440شمارهٔ ۶۶۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 441شمارهٔ ۶۶۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 442شمارهٔ ۶۶۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 443شمارهٔ ۶۶۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 444شمارهٔ ۶۶۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...445شمارهٔ ۶۷۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 446شمارهٔ ۶۷۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...447شمارهٔ ۶۷۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 448شمارهٔ ۶۷۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 449شمارهٔ ۶۷۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 450شمارهٔ ۶۷۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...451شمارهٔ ۶۷۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...452شمارهٔ ۶۷۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 453شمارهٔ ۶۷۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ