به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

صائب تبریزی

صائب تبریزیمتفرقاتشمارهٔ ۱۴۳: زلف مشکین تو سر در دامن محشر نهاد

1220عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

زلف مشکین تو سر در دامن محشر نهاد

خط گستاخ تو لب را بر لب کوثر نهاد

برنمی خیزد ز شور حشر، یارب بخت من

در کدامین ساعت سنگین به بالین سر نهاد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۴۲: شنیدم آنقدر از دوستان تلخ 2شمارهٔ ۱۴۳: زلف مشکین تو سر در دامن محشر نهاد 3شمارهٔ ۱۴۴: سرو را از جلوه مستانه از جا می بر ...4شمارهٔ ۱۴۵: عقل را از مغز بیرون داغ سودا می ب ...5شمارهٔ ۱۴۶: قسم به شمع تجلی که پرتوش ازلی است 6شمارهٔ ۱۴۷: ترا که برق بلا خوشه چین خرمن نیست 7شمارهٔ ۱۴۸: خیال طره او در دل خراب گذشت 8شمارهٔ ۱۴۹: مرا به نیم تبسم خراب کرد و گذشت 9شمارهٔ ۱۵۰: ترخنده از عرق به می ناب زد رخت 10شمارهٔ ۱۵۱: هستی نماند و در سر پوچ آرزو بجاست 11شمارهٔ ۱۵۲: ز اهل سخن مپرس مقام سخن کجاست 12شمارهٔ ۱۵۳: ما را بهشت نقد، تماشای دلبرست 13شمارهٔ ۱۵۴: چون غنچه گر زبان تو با دل موافق ا ...14شمارهٔ ۱۵۵: موج خطر سفینه اهل توکل است 15شمارهٔ ۱۵۶: یعقوب بد نکرد که در هجر چشم باخت 16شمارهٔ ۱۵۷: امروز حسن خط به رخ او مسلم است 17شمارهٔ ۱۵۸: نرمی حصار عافیت جان روشن است 18شمارهٔ ۱۵۹: ناخن به سینه ریزی حسن هلال ازوست 19شمارهٔ ۱۶۰: تا عارضت ز آتش می برفروخته است 20شمارهٔ ۱۶۱: زلفت که همچو شام غریبان گرفته است 21شمارهٔ ۱۶۲: از سرد مهری آتش شوقم فسرده است 22شمارهٔ ۱۶۳: در جوش خلق کعبه حاجات گم شده است 23شمارهٔ ۱۶۴: خال تو ریشه در شکرستان دوانده است 24شمارهٔ ۱۶۵: دل بی خیال طایر شهپر بریده است 25شمارهٔ ۱۶۶: از پسته تو شور ملاحت چکیده است 26شمارهٔ ۱۶۷: آتش ز شرم خوی تو تا سر کشیده است 27شمارهٔ ۱۶۸: دارد سری به کاکل او هر سری که هست 28شمارهٔ ۱۶۹: (در زیر آسمان دل بی اضطراب نیست 29شمارهٔ ۱۷۰: عشق ترا به رونق ما احتیاج نیست 30شمارهٔ ۱۷۱: بر حسن زود سیر بهار اعتماد نیست 31شمارهٔ ۱۷۲: در گلشن وجود ره بوالفضول نیست 32شمارهٔ ۱۷۳: بر رنگ عصمت تو می ناب دست یافت 33شمارهٔ ۱۷۴: از ما به گفتگو دل و جان می توان گ ...34شمارهٔ ۱۷۵: تا چند ز رسوا شدن راز توان سوخت 35شمارهٔ ۱۷۶: رخساره گلرنگ تو گلزار بهشت است 36شمارهٔ ۱۷۷: رخسار تو شاداب تر از لاله طورست 37شمارهٔ ۱۷۸: می بی نمک صحبت احباب حرام است 38شمارهٔ ۱۷۹: آغاز خط آن شوخ به عشاق رحیم است 39شمارهٔ ۱۸۰: از وصل، ملال دل خرم نمکین است 40شمارهٔ ۱۸۱: روی دل این خسته به آن چشم سخنگوست 41شمارهٔ ۱۸۲: (راه سخنم معنی بسیار گرفته است 42شمارهٔ ۱۸۳: ...43شمارهٔ ۱۸۴: از خموشی هر که سر در جیب فکرت می ...44شمارهٔ ۱۸۵: ناله بلبل به بال شیون ما می پرد 45شمارهٔ ۱۸۶: تا به برگ سبز، خط او چمن را یاد ک ...46شمارهٔ ۱۸۷: کاوش مژگان او از بس که دست انداز ...47شمارهٔ ۱۸۸: ناله من بزم عشرت را مصیبتخانه کرد 48شمارهٔ ۱۸۹: بوی خون از غنچه گل بر دماغم می خو ...49شمارهٔ ۱۹۰: می چسان مغز من آتش روان را پرورد 50شمارهٔ ۱۹۱: بر گل رخسار او تا زلف پیچ و تاب ز ...51شمارهٔ ۱۹۲: من کیم تا دست امیدم به آن دامن رس ...52شمارهٔ ۱۹۳: بی تو بر من شش جهت چون خانه زنبور ...53شمارهٔ ۱۹۴: تا دل از زلفش جدایی کرد از جان سی ...54شمارهٔ ۱۹۵: از فضولی چشم بستم خار و گل همرنگ ...55شمارهٔ ۱۹۶: دل فتاد از چشم مست یار تا فرزانه ...56شمارهٔ ۱۹۷: وقت شد تا لشکر خط ماه تا ماهی کشد 57شمارهٔ ۱۹۸: هر قدر نقاش نقش او به دقت می کشد 58شمارهٔ ۱۹۹: شوربختم، دل به آن کنج دهانم می کش ...59شمارهٔ ۲۰۰: خط ظالم از گل رخسار او کین می کشد 60شمارهٔ ۲۰۱: داستان عمر طی شد حرف او آخر نشد 61شمارهٔ ۲۰۲: هیچ کس بی گوشمال روزگار آدم نشد 62شمارهٔ ۲۰۳: زخم گستاخم لب تیغ شهادت می مکد 63شمارهٔ ۲۰۴: از چمن رفتی و گل با حسرت بسیار ما ...64شمارهٔ ۲۰۵: شد بهار و غنچه ما همچنان در خاک م ...65شمارهٔ ۲۰۶: یادگار عشق داغی در دل دیوانه ماند 66شمارهٔ ۲۰۷: رفت ایام جوانی، شوق در جانم نماند 67شمارهٔ ۲۰۸: روز قسمت چون ادا فهمی به ابرو داد ...68شمارهٔ ۲۰۹: وقت جمعی خوش که تخمی در ته گل کرد ...69شمارهٔ ۲۱۰: فتنه و آشوب از هر سو به من رو کرد ...70شمارهٔ ۲۱۱: زهر در پیمانه کردم انگبین پنداشتن ...71شمارهٔ ۲۱۲: نغمه و گفتار خوش ارواح را بال و پ ...72شمارهٔ ۲۱۳: پنبه از بی طالعی ناخن به داغم می ...73شمارهٔ ۲۱۴: ناله ام ناخن به داغ عندلیبان می ز ...74شمارهٔ ۲۱۵: روز روشن آه ما بر قلب گردون می زن ...75شمارهٔ ۲۱۶: اهل دعوی خط به حرف اهل معنی می کش ...76شمارهٔ ۲۱۷: گه لب لعلش دهد دشنام و گه تحسین ک ...77شمارهٔ ۲۱۸: می گذارد کفش هر کس پیش پای میهمان 78شمارهٔ ۲۱۹: روح را با تن شکم پرور برابر می کن ...79شمارهٔ ۲۲۰: میان نور و ظلمت عالمی دارم، نمی د ...80شمارهٔ ۲۲۱: ز عشق افزون تمنای دل خودکام می گر ...81شمارهٔ ۲۲۲: کدامین سینه مجروح مهمان تو می گرد ...82شمارهٔ ۲۲۳: دل عاشق به جنت قانع از دلبر نمی گ ...83شمارهٔ ۲۲۴: کسی تا کی برای رزق دل بر آسمان بن ...84شمارهٔ ۲۲۵: خطش خورشید را در دامگاه هاله می آ ...85شمارهٔ ۲۲۶: ز آب تیغ او هر بیجگر سربرنمی آرد 86شمارهٔ ۲۲۷: نهال قامت او کی مرا از خاک بردارد 87شمارهٔ ۲۲۸: خطر از قاطعان راه، رهبر بیشتر دار ...88شمارهٔ ۲۲۹: (غبارم را نسیم ناتوانی دربدر دارد 89شمارهٔ ۲۳۰: ازان فرهاد دایم جای در کوه و کمر ...90شمارهٔ ۲۳۱: خوشا دردی که مهرم از لب خاموش برد ...91شمارهٔ ۲۳۲: چه زنگ از خاطر من دیده نمناک بردا ...92شمارهٔ ۲۳۳: برای دیگران صد گل گشایش بر جبین د ...93شمارهٔ ۲۳۴: مگر شمشیر او امروز آب تازه ای دار ...94شمارهٔ ۲۳۵: خوش آن آزاده کز منت به خاطر بار ن ...95شمارهٔ ۲۳۶: کسی چون چشم ازان رخسار آتشناک برگ ...96شمارهٔ ۲۳۷: گه تبسم از لبش، گاهی سخن گل می کن ...97شمارهٔ ۲۳۸: نشأه دیوانگی تکلیف باغم می کند 98شمارهٔ ۲۳۹: داغ عاشق سازگاری کی به مرهم می کن ...99شمارهٔ ۲۴۰: چشم مستت سرمه را بیهوشدارو می کند 100شمارهٔ ۲۴۱: با دلم آتش نگاهی دستبازی می کند 101شمارهٔ ۲۴۲: (دود دل را اشک چشم تر تلافی می کن ...102شمارهٔ ۲۴۳: چند حرف بوسه او بر لب جان بشکند 103شمارهٔ ۲۴۴: رهروان چون بر میان دامان استغنا ز ...104شمارهٔ ۲۴۵: حق پرستانی که از عشق خدا دم می زن ...105شمارهٔ ۲۴۶: یکه تازان جنون چون روی در هامون ک ...106شمارهٔ ۲۴۷: چرخ در گردش بود تا دل به جای خود ...107شمارهٔ ۲۴۸: یاد ایامی که رویش را بهار شرم بود 108شمارهٔ ۲۴۹: چشم من دایم سپند آتش رخساره بود 109شمارهٔ ۲۵۰: شمع دل را روشنی در وقت خاموشی بود 110شمارهٔ ۲۵۱: در جنون عقل از سر دیوانه بیرون می ...111شمارهٔ ۲۵۲: بی تو گر ساغر زنم خون در رگم نشتر ...112شمارهٔ ۲۵۳: دل سیاه ارباب غیرت را ز منت می شو ...113شمارهٔ ۲۵۴: گنج در ویرانه من مار ارقم می شود 114شمارهٔ ۲۵۵: کی دل دیوانه من رام آهو می شود 115شمارهٔ ۲۵۶: عافیت می خواهم از گردون، ملالم می ...116شمارهٔ ۲۵۷: عشوه ها از طالع ناساز می باید کشی ...117شمارهٔ ۲۵۸: آنچه آن روی لطیف از سایه مژگان کش ...118شمارهٔ ۲۵۹: خوش بهاری می رسد فکر می و ساغر کن ...119شمارهٔ ۲۶۰: گل نشکفته من در چمن هرگز نمی خواب ...120شمارهٔ ۲۶۱: خیال زلف او در دیده خونبار می زیب ...121شمارهٔ ۲۶۲: ز شور بلبلان گل از هوای خود نمی ا ...122شمارهٔ ۲۶۳: مصفا چون شود دل در غبار تن نمی گن ...123شمارهٔ ۲۶۴: شکوه خامشی در ظرف گفت و گو نمی گن ...124شمارهٔ ۲۶۵: ز راه چشم، غم در جان غم فرسود می ...125شمارهٔ ۲۶۶: امید وقت خوش از جمع دیوان داشتم، ...126شمارهٔ ۲۶۷: چو برگ سبز کز باد خزانی زرد می گر ...127شمارهٔ ۲۶۸: ز می هرگاه روی یار عالمسوز می گرد ...128شمارهٔ ۲۶۹: به کوی عشق زاهد دشمن ناموس می گرد ...129شمارهٔ ۲۷۰: به درویش از تهیدستی گوارا مرگ می ...130شمارهٔ ۲۷۱: کم و بیش جهان در نیستی همسنگ می گ ...131شمارهٔ ۲۷۲: زمین خشک، گلزار از می گلفام می گر ...132شمارهٔ ۲۷۳: (جنون از نشأه هشیاری من ننگ می گی ...133شمارهٔ ۲۷۴: قضا تا نسخه کفر از خط جانانه می گ ...134شمارهٔ ۲۷۵: ز فکر قامتی در دل خرامان شعله ای ...135شمارهٔ ۲۷۶: نشد قسمت که چندان چشم شوخ او به م ...136شمارهٔ ۲۷۷: کسی را از بزرگان می رسد نخوت به د ...137شمارهٔ ۲۷۸: نفس را یاد رویش شعله بی باک می سا ...138شمارهٔ ۲۷۹: تماشای تو از دل سینه ها را پاک می ...139شمارهٔ ۲۸۰: نفس را صافی از کلفت خراش سینه می ...140شمارهٔ ۲۸۱: بدآموز قفس در آشیان مسکن نمی سازد 141شمارهٔ ۲۸۲: نه لاله (است) این که پای بیستون ر ...142شمارهٔ ۲۸۳: که می گفت از دل یاقوت دود عنبرین ...143شمارهٔ ۲۸۴: صفای عارضش ته جرعه بر مهتاب می ری ...144شمارهٔ ۲۸۵: کشد در خاک و خونم گر غباری در من ...145شمارهٔ ۲۸۶: ز دندان ریختن حرص کهنسالان فزونتر ...146شمارهٔ ۲۸۷: ز حیرت بهره عاشق ز خوبان بیشتر با ...147شمارهٔ ۲۸۸: جهان را تار و پود هستی از موج خطر ...148شمارهٔ ۲۸۹: رهین منت درمان شدن آسان نمی باشد 149شمارهٔ ۲۹۰: چه لذت دیدن رخسار آن مه پاره می ب ...150شمارهٔ ۲۹۱: همان خشک است مژگان گر به خوناب دگ ...151شمارهٔ ۲۹۲: گل از شرم رخ او خون به روی خویشتن ...152شمارهٔ ۲۹۳: کدامین سروقد از دامن محشر برون آم ...153شمارهٔ ۲۹۴: به قتل من چنان تیغش به استعجال می ...154شمارهٔ ۲۹۵: اگر ملک دو عالم را کند یک کاسه اق ...155شمارهٔ ۲۹۶: گرانخوابی که آه سرد را مهتاب می د ...156شمارهٔ ۲۹۷: دل سودایی من یار را اغیار می داند 157شمارهٔ ۲۹۸: گرفتار محبت دوست از دشمن نمی داند 158شمارهٔ ۲۹۹: دلم در سینه درس ناله مستانه می خو ...159شمارهٔ ۳۰۰: حجاب بی زبانم رخصت گفتار می خواهد 160شمارهٔ ۳۰۱: طبیب پست فطرت خلق را رنجور می خوا ...161شمارهٔ ۳۰۲: شود رد خلایق هر که را الله می خوا ...162شمارهٔ ۳۰۳: خوشا دردی که هر مو بر تن من در خر ...163شمارهٔ ۳۰۴: ز سبزی گر برون گردون مینارنگ می آ ...164شمارهٔ ۳۰۵: به لب از شوق صدره بیش جان نامه می ...165شمارهٔ ۳۰۶: مگر پروانه حرفی از کنار و بوس می ...166شمارهٔ ۳۰۷: (صبا در هم خبر از طره جانانه می گ ...167شمارهٔ ۳۰۸: آن که چشمان ترا نشأه بیهوشی داد 168شمارهٔ ۳۰۹: (یک ادای نمکین در همه عمر نکرد 169شمارهٔ ۳۱۰: زلف او کی به خیال من غمناک افتد 170شمارهٔ ۳۱۱: گر چنین سرو ز بالای تو درهم گردد 171شمارهٔ ۳۱۲: اگر ابروی تو محراب نمازم گردد 172شمارهٔ ۳۱۳: حسن خط پرده فهمیدن مضمون گردد 173شمارهٔ ۳۱۴: عیب در چشم و دل پاک هنر می گردد 174شمارهٔ ۳۱۵: شبنم از روی لطیف تو نظر می دزدد 175شمارهٔ ۳۱۶: بوی گل مژده آشوب جنون می آرد 176شمارهٔ ۳۱۷: شوربختی ز دو چشم تر ما می بارد 177شمارهٔ ۳۱۸: هر که را می نگری شکوه ز قسمت دارد 178شمارهٔ ۳۱۹: ناله ام کاوش ازان خنجر مژگان دارد 179شمارهٔ ۳۲۰: نمک لعل تو کی چشمه حیوان دارد 180شمارهٔ ۳۲۱: اشک ما آتش حل کرده به دامن دارد 181شمارهٔ ۳۲۲: چمن خلد کی این لاله و نسرین دارد 182شمارهٔ ۳۲۳: با رخت آینه خوش عیش تمامی دارد 183شمارهٔ ۳۲۴: خنک آن دل که ز وسواس تمنا گذرد 184شمارهٔ ۳۲۵: رهنوردی که مدارش به توکل گذرد 185شمارهٔ ۳۲۶: داغم از خنده بیهوده خود، می ترسم 186شمارهٔ ۳۲۷: قطع امید ازان زلف دوتا نتوان کرد 187شمارهٔ ۳۲۸: برو ای غیر به ما داغ محبت مفروش 188شمارهٔ ۳۲۹: هر که شبها ز سر زانوی خود بالین ک ...189شمارهٔ ۳۳۰: هر کجا از خط سبز تو سخن می خیزد 190شمارهٔ ۳۳۱: مرغ من در بغل بیضه هم آزاد نبود 191شمارهٔ ۳۳۲: نکشم ناز بتی را که جفاجو نبود 192شمارهٔ ۳۳۳: مصر روشن ز جمال مه کنعان نشود 193شمارهٔ ۳۳۴: رام عاشق نشدن، کام زلیخا دادن 194شمارهٔ ۳۳۵: سخنی کز دهن تنگ تو برمی آید 195شمارهٔ ۳۳۶: خون به جوشم ز خط غالیه گون می آید 196شمارهٔ ۳۳۷: مگر از ناله بلبل دل ما بگشاید 197شمارهٔ ۳۳۸: گلی از عیش نچیدم که ملالی نرسید 198شمارهٔ ۳۳۹: دو دل شوم چو به زلفش مرا نگاه افت ...199شمارهٔ ۳۴۰: کجا دماغ تو گرم از شراب می گردد 200شمارهٔ ۳۴۱: درین ریاض کسی خوشه اش دو سر دارد 201شمارهٔ ۳۴۲: کسی که کاوش عشقی درون خود دارد 202شمارهٔ ۳۴۳: چو دست خود به دعا می پرست بردارد 203شمارهٔ ۳۴۴: لبش به ظاهر اگر حرف شکرین دارد 204شمارهٔ ۳۴۵: شراب روز دل لاله را سیه دارد 205شمارهٔ ۳۴۶: ز خط صفا لب میگون یار پیدا کرد 206شمارهٔ ۳۴۷: به حسن، خیرگی ما چه می تواند کرد 207شمارهٔ ۳۴۸: به آه سرد دل خود دو نیم باید کرد 208شمارهٔ ۳۴۹: ز سرنوشت قضا احتراز نتوان کرد 209شمارهٔ ۳۵۰: سخن چو هر دو لب او به یکدگر می خو ...210شمارهٔ ۳۵۱: سبکروی به صف دشمنان شبیخون زد 211شمارهٔ ۳۵۲: چو شبنم آن که دل خویش با صفا سازد 212شمارهٔ ۳۵۳: غریب کوی تو در هر کجا وطن سازد 213شمارهٔ ۳۵۴: دل رمیده به این خاکدان نمی سازد 214شمارهٔ ۳۵۵: غبار خط چو به عزم نبرد می خیزد 215شمارهٔ ۳۵۶: به دل علاقه نداریم تا به جان چه ر ...216شمارهٔ ۳۵۷: مس وجود مرا درد کیمیا باشد 217شمارهٔ ۳۵۸: شکسته بند قناعت مرا دهان بسته است 218شمارهٔ ۳۵۹: کجا به سیر چمن با رخ گشاده نشد 219شمارهٔ ۳۶۰: رخ تو روی نگاه از پری بگرداند 220شمارهٔ ۳۶۱: سحر که پرده ز رخ گلرخان براندازند 221شمارهٔ ۳۶۲: درست سازد اگر شیشه شیشه گر شکند 222شمارهٔ ۳۶۳: دلاوران که صف کارزار می شکنند 223شمارهٔ ۳۶۴: ترا که چتر زراندود آفتاب بود 224شمارهٔ ۳۶۵: ز هر نهال به قد سرو اگر زیاده بود 225شمارهٔ ۳۶۶: به تیغ هر که شود کشته پایدار شود 226شمارهٔ ۳۶۷: ز درد می دل زهاد با صفا نشود 227شمارهٔ ۳۶۸: محنت مردم آزاده فزونتر باشد 228شمارهٔ ۳۶۹: فیض در دامن صحرای جنون می باشد 229شمارهٔ ۳۷۰: آب بر آتش هر بی سر و پا افشاند 230شمارهٔ ۳۷۱: ساده لوحان که بدآموز به صحبت شده ...231شمارهٔ ۳۷۲: سرزلف سخن آن روز به دستم دادند 232شمارهٔ ۳۷۳: نی اگر از دل پررخنه صدایی نزند 233شمارهٔ ۳۷۴: دل چو آرایش مژگان تر خویش کند 234شمارهٔ ۳۷۵: عشق چون شعله کشد اشک دمادم چه کند 235شمارهٔ ۳۷۶: آه را یاد سر زلف تو پیچیده کند 236شمارهٔ ۳۷۷: خلد تسخیر دل اهل محبت نکند 237شمارهٔ ۳۷۸: باده ای را نپرستم که خرابم نکند 238شمارهٔ ۳۷۹: عاشقانی که دل از گریه سبکبار کنند 239شمارهٔ ۳۸۰: عشقبازان چو جلای نظر پاک دهند 240شمارهٔ ۳۸۱: داغ سودای ترا بر دل بی کینه نهند 241شمارهٔ ۳۸۲: دل به خال تو عبث چشم طمع دوخته بو ...242شمارهٔ ۳۸۳: می خرامید و صبوح از می بی غش زده ...243شمارهٔ ۳۸۴: پیش ازین سینه ام از چاک گلستانی ب ...244شمارهٔ ۳۸۵: (چشمت که راه توبه احباب می زند 245شمارهٔ ۳۸۶: چون لاله هر که باده حمرا نمی زند 246شمارهٔ ۳۸۷: دم گر چه پیش آینه عالم نمی زند 247شمارهٔ ۳۸۸: ماه از حجاب روی تو پروین عرق کند 248شمارهٔ ۳۸۹: تا چند رخ ز باده کسی لاله گون کند 249شمارهٔ ۳۹۰: چندان که ممکن است کسی مردمی کند 250شمارهٔ ۳۹۱: اول به ظالمان اثر ظلم می رسد 251شمارهٔ ۳۹۲: در خشت خم به چشم حقارت نظر مکن 252شمارهٔ ۳۹۳: این ناقصان که فخر به انساب می کنن ...253شمارهٔ ۳۹۴: تیر از فراق شست تو می کرد ناله دو ...254شمارهٔ ۳۹۵: مژگان من ز اشک دمی بی گهر نبود 255شمارهٔ ۳۹۶: خطت ز پیش چشم سوادم نمی رود 256شمارهٔ ۳۹۷: دل روبرو به خنجر مژگان چرا شود 257شمارهٔ ۳۹۸: آنجا که عارض تو ز می لاله گون شود 258شمارهٔ ۳۹۹: عمرم به تلخکامی مل خرج می شود 259شمارهٔ ۴۰۰: ای سنگدل عقیق تو بدنام می شود 260شمارهٔ ۴۰۱: از خواب، چشم شوخ تو سنگین نمی شود 261شمارهٔ ۴۰۲: هر کس که از رخ تو نظر آب می دهد 262شمارهٔ ۴۰۳: گل بوی بی وفایی ارواح می دهد 263شمارهٔ ۴۰۴: آیینه ات ز چشم بدان بی صفا شده اس ...264شمارهٔ ۴۰۵: عاشق عنان به چرخ مقوس نمی دهد 265شمارهٔ ۴۰۶: هرگز کسی ز قافله دل نشان ندید 266شمارهٔ ۴۰۷: به جای قطره باران به کشت طالع ما 267شمارهٔ ۴۰۸: تبسمی پی دشنام تلخ در کارست 268شمارهٔ ۴۰۹: چه شد دگر که فغان از دلم خروش کشی ...269شمارهٔ ۴۱۰: مرا در آتش بی رحمی عتاب مسوز 270شمارهٔ ۴۱۱: نسیم از چمن و مشک از ختن گوید 271شمارهٔ ۴۱۲: رونق ز لاله زار تو خط سیاه برد 272شمارهٔ ۴۱۳: گفتار او غم از دل ناکام می برد 273شمارهٔ ۴۱۴: تا چند ناگواری از اندازه بگذرد 274شمارهٔ ۴۱۵: تنها نه کار من به نگاه نخست کرد 275شمارهٔ ۴۱۶: کی دیدمش که گریه سر حرف وا نکرد 276شمارهٔ ۴۱۷: تا عشق هست ناله به فریاد می رسد 277شمارهٔ ۴۱۸: جان چون کمال یافت به جانانه می رس ...278شمارهٔ ۴۱۹: از بس ادب که یافت دل ما ادیب شد 279شمارهٔ ۴۲۰: آخر غبار خط تو گرد کساد شد 280شمارهٔ ۴۲۱: خالش بلای جان ز خط مشکبار شد 281شمارهٔ ۴۲۲: بال و پر محیط ز موج آشکاره شد 282شمارهٔ ۴۲۳: آثار عشق در دل چون سنگ من نماند 283شمارهٔ ۴۲۴: گردنکشی مکن که ضعیفان به آه سرد 284شمارهٔ ۴۲۵: مردم ز حد خویش برون پا نهاده اند 285شمارهٔ ۴۲۶: روشندلان که آینه جان زدوده اند 286شمارهٔ ۴۲۷: این ریش پروران که گرفتار شانه اند 287شمارهٔ ۴۲۸: جوش سخن من بود از جذبه مردان 288شمارهٔ ۴۲۹: رخسار تو با خط سیه کار چه سازد 289شمارهٔ ۴۳۰: می بی خبر از نرگس شهلای تو ریزد 290شمارهٔ ۴۳۱: از دیده حیرت زده چون آب نریزد 291شمارهٔ ۴۳۲: در دور خط آن سیم ذقن تلخ سخن شد 292شمارهٔ ۴۳۳: لب تشنه تو، سوخته ای نیست نباشد 293شمارهٔ ۴۳۴: توفیق، مرا رخت به منزل نرساند 294شمارهٔ ۴۳۵: ترسم که مرا عشق به مردی نرساند 295شمارهٔ ۴۳۶: چون حرف زند، غنچه ز گفتار بماند 296شمارهٔ ۴۳۷: جمعی که سر خویش به فتراک تو بستند 297شمارهٔ ۴۳۸: کی در تن خاکی دل آگاه گذارند 298شمارهٔ ۴۳۹: جویای تو آسودگی از مرگ نبیند 299شمارهٔ ۴۴۰: تا صدق طلب خضر من آبله پا بود 300شمارهٔ ۴۴۱: احوال دل خسته به اغیار مگویید 301شمارهٔ ۴۴۲: (شکست حال پریشان ما چه فایده دارد 302شمارهٔ ۴۴۳: کدام شوخ که با من سر عتاب ندارد 303شمارهٔ ۴۴۴: عجب نباشد اگر دل ز آسمان بگریزد 304شمارهٔ ۴۴۵: خراب شو که به ملک خراب باج نباشد 305شمارهٔ ۴۴۶: همت عالی نظر به پست ندارد 306شمارهٔ ۴۴۷: دور قدح را مه تمام ندارد 307شمارهٔ ۴۴۸: ره به فروغ رخش نقاب نگیرد 308شمارهٔ ۴۴۹: طالع ما عیش را غم می کند 309شمارهٔ ۴۵۰: گریه ما دل به طوفان می دهد 310شمارهٔ ۴۵۱: نه هر دل جای سودای تو باشد 311شمارهٔ ۴۵۲: هر که نبرد آب خود چشمه کوثر شود 312شمارهٔ ۴۵۳: خار پیراهن مشو آسودگان خاک را 313شمارهٔ ۴۵۴: غم مرا در جان بی حاصل نمی گیرد قر ...314شمارهٔ ۴۵۵: آشیان بلبلان پر گل شد از جوش بهار 315شمارهٔ ۴۵۶: باز دارم نعل در آتش ز پیکان دگر 316شمارهٔ ۴۵۷: ای ز رویت هر نظر محو تماشای دگر 317شمارهٔ ۴۵۸: نوازش می کند بی حاصلان را آسمان ک ...318شمارهٔ ۴۵۹: با بخت تیره کوکب ما را چه اعتبار 319شمارهٔ ۴۶۰: درویش خامش است ز مبرم کشنده تر 320شمارهٔ ۴۶۱: اقبال، گلی از چمن نیت خیرست 321شمارهٔ ۴۶۲: ای دل بی تاب زاری واگذار 322شمارهٔ ۴۶۳: رزق نزدیکان حق آید به پای خویشتن 323شمارهٔ ۴۶۴: رنگ من کرده به بال و پر عنقا پروا ...324شمارهٔ ۴۶۵: سرو از قد تو کسب رعونت کند هنوز 325شمارهٔ ۴۶۶: چون مسیحا فرد شو دل زنده جاوید با ...326شمارهٔ ۴۶۷: مست ناز من چنین مغرور و بی پروا م ...327شمارهٔ ۴۶۸: یوسف من از زلیخا مشربان دامن بکش 328شمارهٔ ۴۶۹: سرمه یعقوب را مالیده گرد دامنش 329شمارهٔ ۴۷۰: کاکل او درهم است از شورش سودای خو ...330شمارهٔ ۴۷۱: فصل گل می گذرد بی قدح و جام مباش 331شمارهٔ ۴۷۲: آن که از چاک دل خویش بود محرابش 332شمارهٔ ۴۷۳: آه کان سرو گل اندام ز رعنایی ها 333شمارهٔ ۴۷۴: موجه ای کو که ز دریا نبود ما و من ...334شمارهٔ ۴۷۵: خرقه ای دوختم از داغ جنون بر تن خ ...335شمارهٔ ۴۷۶: به گوشه قفس از آشیانه قانع باش 336شمارهٔ ۴۷۷: از عشق اگر لاف زنی دشمن کین باش 337شمارهٔ ۴۷۸: خطی که دمید گرد رخسارش 338شمارهٔ ۴۷۹: تیغی که غمزه تو کند سایه پرورش 339شمارهٔ ۴۸۰: در گرد خط نهان شد روی عرق فشانش 340شمارهٔ ۴۸۱: هر که پیش از مرگ مرد از یک جهان غ ...341شمارهٔ ۴۸۲: لاله آتش زبان افروخت در گلشن چراغ 342شمارهٔ ۴۸۳: هر کس که چون صدف دهن خویش کرد پاک 343شمارهٔ ۴۸۴: زلفت ز کجا و ز کجا سلسله مشک 344شمارهٔ ۴۸۵: بازآ که بی تو رنگ نیاید به روی گل 345شمارهٔ ۴۸۶: گر چه زنگ خاطر تن پروران چون روزه ...346شمارهٔ ۴۸۷: می تراود وحشت از بوم و بر کاشانه ...347شمارهٔ ۴۸۸: دیده از صورت پرستی بسته بود آیینه ...348شمارهٔ ۴۸۹: من که بودم رونق کوی خرابات، این ز ...349شمارهٔ ۴۹۰: جلوه ای مستانه زان گلگون قبا می خ ...350شمارهٔ ۴۹۱: چند زور آرد جنون بر من، گریبان نی ...351شمارهٔ ۴۹۲: تیغ کوه همتم، دامن ز صحرا می کشم 352شمارهٔ ۴۹۳: پرده بر حسن عمل از دامن تر می کشم 353شمارهٔ ۴۹۴: در لباس از سینه تفسیده آهی می کشم 354شمارهٔ ۴۹۵: چون نظر بر روی آن دشمن مروت می کن ...355شمارهٔ ۴۹۶: گریه را بی طاقتی آموختن حق من است 356شمارهٔ ۴۹۷: نیست ناخن در کف و مشکل گشایی می ک ...357شمارهٔ ۴۹۸: (تا به چند از گریه آزار دل جیحون ...358شمارهٔ ۴۹۹: در دل است آن کس که از نادیدنش دیو ...359شمارهٔ ۵۰۰: ما به زور اشک، موج از روی جیحون م ...360شمارهٔ ۵۰۱: چون به دریا روی با این دیده پر نم ...361شمارهٔ ۵۰۲: ز کویت رفتم و الماس طاقت بر جگر ب ...362شمارهٔ ۵۰۳: به می گرد ملال از چهره دل پاک می ...363شمارهٔ ۵۰۴: من آن بخت از کجا دارم که با او هم ...364شمارهٔ ۵۰۵: به بوسی قانع از لبهای شکربار چون ...365شمارهٔ ۵۰۶: نمی کردم به نیرنگ خزان ترک وفادار ...366شمارهٔ ۵۰۷: فضای چرخ تنگی می کند بر مغز پرشور ...367شمارهٔ ۵۰۸: من آن رندم که راز دل ز لوح سینه م ...368شمارهٔ ۵۰۹: بر سر خوان امل دست هوس می بندم 369شمارهٔ ۵۱۰: نتوان کرد به زندان بدن محصورم 370شمارهٔ ۵۱۱: جذبه ای کو که ازین نشأه به پرواز ...371شمارهٔ ۵۱۲: گر چه خاکیم پذیرای دل و جان شده ا ...372شمارهٔ ۵۱۳: اگر سیاه دلم داغ لاله زار توام 373شمارهٔ ۵۱۴: دلی گرفته تر از غنچه در بغل دارم 374شمارهٔ ۵۱۵: خدنگ او نظری دوخته است بر بالم 375شمارهٔ ۵۱۶: شکار جذبه توفیق شد گریبانم 376شمارهٔ ۵۱۷: ستم به خویش ز کوتاهی زبان کردیم 377شمارهٔ ۵۱۸: برون ز شیشه افلاک همچو رنگ زدیم 378شمارهٔ ۵۱۹: کمند زلف ترا چون به خویش رام کنیم 379شمارهٔ ۵۲۰: به هفت آب، دهن از شراب می شویم 380شمارهٔ ۵۲۱: فرهادم و ثبات قدم هست پیشه ام 381شمارهٔ ۵۲۲: صد خنده واکشم ز تو تا ترک جان کنم 382شمارهٔ ۵۲۳: در کار عشق سعی چو فرهاد می کنم 383شمارهٔ ۵۲۴: گاهی به کوه و گاه به صحرا نمی روم 384شمارهٔ ۵۲۵: کو می که اختیار خرد را به او دهم 385شمارهٔ ۵۲۶: دل را به زلف حسن شمایل نمی دهم 386شمارهٔ ۵۲۷: حاشا که دل به ناز و نعیم جهان نهم 387شمارهٔ ۵۲۸: از شرم عشق دیده خونبار بسته ایم 388شمارهٔ ۵۲۹: پیش قضا طلسم ز تدبیر بسته ایم 389شمارهٔ ۵۳۰: دام امید در ره ایام بسته ایم 390شمارهٔ ۵۳۱: راه نشاط بر دل دیوانه بسته ایم 391شمارهٔ ۵۳۲: از خط به مهربانی ما بدگمان مشو 392شمارهٔ ۵۳۳: رفتیم و کوی او به رقیبان گذاشتیم 393شمارهٔ ۵۳۴: گرم نصیحت دل دیوانه خودیم 394شمارهٔ ۵۳۵: چون گل پی رنگینی دستار نباشم 395شمارهٔ ۵۳۶: ما را به تو شد راهنما راهبر چشم 396شمارهٔ ۵۳۷: ما حسرت دیدار تو در سینه شکستیم 397شمارهٔ ۵۳۸: دلبستگیی با دل بی کینه نداریم 398شمارهٔ ۵۳۹: ما داغ جنون را به سویدا نفروشیم 399شمارهٔ ۵۴۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 400شمارهٔ ۵۴۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...401شمارهٔ ۵۴۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...402شمارهٔ ۵۴۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 403شمارهٔ ۵۴۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 404شمارهٔ ۵۴۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 405شمارهٔ ۵۴۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 406شمارهٔ ۵۴۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...407شمارهٔ ۵۴۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 408شمارهٔ ۵۴۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...409شمارهٔ ۵۵۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...410شمارهٔ ۵۵۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...411شمارهٔ ۵۵۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...412شمارهٔ ۵۵۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...413شمارهٔ ۵۵۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...414شمارهٔ ۵۵۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...415شمارهٔ ۵۵۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 416شمارهٔ ۵۵۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 417شمارهٔ ۵۵۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 418شمارهٔ ۵۵۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 419شمارهٔ ۵۶۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 420شمارهٔ ۵۶۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 421شمارهٔ ۵۶۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 422شمارهٔ ۵۶۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...423شمارهٔ ۵۶۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 424شمارهٔ ۵۶۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...425شمارهٔ ۵۶۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...426شمارهٔ ۵۶۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...427شمارهٔ ۵۶۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...428شمارهٔ ۵۶۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...429شمارهٔ ۵۷۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...430شمارهٔ ۵۷۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 431شمارهٔ ۵۷۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...432شمارهٔ ۵۷۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 433شمارهٔ ۵۷۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 434شمارهٔ ۵۷۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 435شمارهٔ ۵۷۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 436شمارهٔ ۵۷۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 437شمارهٔ ۵۷۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 438شمارهٔ ۵۷۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 439شمارهٔ ۵۸۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 440شمارهٔ ۵۸۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 441شمارهٔ ۵۸۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 442شمارهٔ ۵۸۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 443شمارهٔ ۵۸۴: محبت چون کند زورآزمایی 444شمارهٔ ۵۸۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 445شمارهٔ ۵۸۶: باز رنگت شکسته است امروز 446شمارهٔ ۵۸۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 447شمارهٔ ۵۸۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 448شمارهٔ ۵۸۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 449شمارهٔ ۵۹۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 450شمارهٔ ۵۹۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 451شمارهٔ ۵۹۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 452شمارهٔ ۵۹۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 453شمارهٔ ۵۹۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 454شمارهٔ ۵۹۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 455شمارهٔ ۵۹۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 456شمارهٔ ۵۹۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 457شمارهٔ ۵۹۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 458شمارهٔ ۵۹۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...459شمارهٔ ۶۰۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 460شمارهٔ ۶۰۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...461شمارهٔ ۶۰۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 462شمارهٔ ۶۰۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 463شمارهٔ ۶۰۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 464شمارهٔ ۶۰۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...465شمارهٔ ۶۰۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...466شمارهٔ ۶۰۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 467شمارهٔ ۶۰۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو 468شمارهٔ ۶۰۹: ...469شمارهٔ ۶۱۰: به کویش مشت خاکی می فرستم 470شمارهٔ ۶۱۱: گر تو با هر خار و خس خواهی چو گل ...471شمارهٔ ۶۱۲: مردم از افسردگی ای بخت چشمی باز ک ...472شمارهٔ ۶۱۳: درگذشت از خاکساری دشمن از آزار من 473شمارهٔ ۶۱۴: از نصیحت دم مزن با خاطر افگار من 474شمارهٔ ۶۱۵: خیره گردد دیده صبح از جلای داغ من 475شمارهٔ ۶۱۶: نیست غیری در حریم دیده نمناک من 476شمارهٔ ۶۱۷: منقلب گشته است از دور فلک احوال م ...477شمارهٔ ۶۱۸: خون ز چشم عاشقان بیگناه آمد برون 478شمارهٔ ۶۱۹: زبان شانه را از حرف زلفش کی توان ...479شمارهٔ ۶۲۰: ز رخسار تو خونها در دل گل می توان ...480شمارهٔ ۶۲۱: کجا طی راه حق با جان غافل می توان ...481شمارهٔ ۶۲۲: به تنهایی گل از وصل گلستان می توا ...482شمارهٔ ۶۲۳: بیا ای عشق جان پای در گل را به را ...483شمارهٔ ۶۲۴: نمی آیی، نمی خوانی، نمی جویی خبر ...484شمارهٔ ۶۲۵: به فکر از عقده افلاک نتوان کرد سر ...485شمارهٔ ۶۲۶: راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون 486شمارهٔ ۶۲۷: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 487شمارهٔ ۶۲۸: ز عشق بی مژه تر نمی توان بودن 488شمارهٔ ۶۲۹: خوش است چاشنی سود در زیان دیدن 489شمارهٔ ۶۳۰: ای غنچه زر خرید گلستان بوی تو 490شمارهٔ ۶۳۱: در مجلس شراب رخ شرمگین مجو 491شمارهٔ ۶۳۲: می بده ساقی که از فیض شراب صبحگاه 492شمارهٔ ۶۳۳: چه شیرینی است با لبهای آن شیرین پ ...493شمارهٔ ۶۳۴: دستی که ریزشی نکند زیر خشت به 494شمارهٔ ۶۳۵: از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده ...495شمارهٔ ۶۳۶: پا چو مجنون جمع اگر در دامن صحرا ...496شمارهٔ ۶۳۷: با خموشی هستی از نیکان عالم بی سخ ...497شمارهٔ ۶۳۸: ازان رخسار حیرت آفرین تا پرده واک ...498شمارهٔ ۶۳۹: ندارد حسن خط چون من غلام حلقه در ...499شمارهٔ ۶۴۰: دل هر کس که از خورشید ایمان گشت ن ...500شمارهٔ ۶۴۱: عرق آلود ز می طرف جبین ساخته ای 501شمارهٔ ۶۴۲: بی سبب بر سرم ای عربده ساز آمده ا ...502شمارهٔ ۶۴۳: از کجی ناخنه دیده انور گردی 503شمارهٔ ۶۴۴: از سخن چند چو سی پاره پریشان گردی 504شمارهٔ ۶۴۵: کند چه نشو و نما دانه زمین گیری 505شمارهٔ ۶۴۶: زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی 506شمارهٔ ۶۴۷: ز چهره تو چو خوشید نور می بارد 507شمارهٔ ۶۴۸: غافل ز سیر عالم انوار مانده ای 508شمارهٔ ۶۴۹: در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای 509شمارهٔ ۶۵۰: آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای 510شمارهٔ ۶۵۱: زهاد را به حلقه رندان چه می بری 511شمارهٔ ۶۵۲: ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی 512شمارهٔ ۶۵۳: صبر مرا حواله به سیماب می کنی 513شمارهٔ ۶۵۴: محبت چون کند زورآزمایی 514شمارهٔ ۶۵۵: مرا چون نیست طالع ز آشنایی 515شمارهٔ ۶۵۶: باز رنگت شکسته است امروز 516شمارهٔ ۶۵۷: تا چو سرزلف صد شکست نیابی 517شمارهٔ ۶۵۸: نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی 518شمارهٔ ۶۵۹: بهار می گذرد، سیر گلستانی کن 519شمارهٔ ۶۶۰: به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن 520شمارهٔ ۶۶۱: یکی هزار شد از عشق ناتمامی من 521شمارهٔ ۶۶۲: ختم است بر خرام تو راه نظر زدن 522شمارهٔ ۶۶۳: اول علاج ما به نگاه کشند کن 523شمارهٔ ۶۶۴: خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن 524شمارهٔ ۶۶۵: تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من 525شمارهٔ ۶۶۶: هر نغمه طرازی نرباید دل مستان 526شمارهٔ ۶۶۷: ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن 527شمارهٔ ۶۶۸: دل ز مهر بوالهوس آزاد کن 528شمارهٔ ۶۶۹: برد تا رنگ حیا را باده از رخسار ا ...529شمارهٔ ۶۷۰: نیست هر آیینه را تاب رخ گلرنگ او 530شمارهٔ ۶۷۱: عمر را سازد دو بالا، دیدن بالای ا ...531شمارهٔ ۶۷۲: می به جامم می کند چشم خمارآلود تو 532شمارهٔ ۶۷۳: ای قیامت نخل بند قامت رعنای تو 533شمارهٔ ۶۷۴: ای صبا احوال ما با پاسبان او بگو 534شمارهٔ ۶۷۵: مگر ذوق خودآرایی براندازد نقابش ر ...535شمارهٔ ۶۷۶: قیامت را به رفتار آورد سرو روان ت ...536شمارهٔ ۶۷۷: یکی هزار شد از خط سبز، شهرت او 537شمارهٔ ۶۷۸: اگر ز تیغ کند روزگار افسر تو

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ