کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز رشک، باد صبا گرچه سوخت جان مرا
    ولی ز برگ گل آراست آشیان مرا
    مراست جذبه شوقی که هر کجا می‌رم
    هما به کوی تو می‌آرد استخوان مرا
    خوشم به گریه خونین که فرق نتوان کرد
    به وقت چیدن گل، از گل آشیان مرا
    هزار شکر از آن عقده جبین دارم
    که گاه شکوه گره می‌زند زبان مرا
    سری ز قصه عاشق برون نمی‌آرند
    کسی چرا کند آغاز داستان مرا
    چه گریه‌ها که کند بر بضاعت کم خویش
    چو ابر یاد کند چشم خون‌فشان مرا
    خوشم که تا ز سر کوی عافیت رفتم
    کسی ندیده چو قدسی دگر نشان مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha