کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دوش بر خاک درت عرض جبین می‌کردم
    وز جبین درخور آن، سجده گزین می‌کردم
    گر خیال تو به آیینه گمان می‌بردم
    در دل آینه، چون عکس، کمین می‌کردم
    من چه دانم که مثنا نشود وصل تو، کاش
    روز اول، نگه بازپسین می‌کردم
    تهمت خرمی از هر دو جهان برمی‌خاست
    گر به اندازه غم، ناله حزین می‌کردم
    گر نسیم سحری همره خویشم می‌برد
    از سر زلف بتان، غارت چین می‌کردم
    عشق می‌گویم و رخساره به خون می‌شویم
    عمرها خدمت دل بهر همین می‌کردم
    نگرفتم ز لب نوش تو بوسی، ای کاش
    تازه، کامی ز می عشق چنین می‌کردم
    فال حسرت زدم و گشت اجابت شب دوش
    کاش امروز دعایی به ازین می‌کردم
    تا نگاهی نکند سوی تو پنهان از من
    در پی دیده چو دل، دوش کمین می‌کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha