کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هزار حیف که در بوستان رعنایی
    شریک نکهت گل شد نسیم هرجایی
    به چشم مرغ چمن، داغ سنگ بر پهلو
    نکوترست بر سر گل ز تماشایی
    نماند از مژه محروم، دیده ساغر
    کند چو حسن تمام تو، مجلس‌آرایی
    هزاربار فزون آزموده‌ام دل را
    نمی‌کند نفسی بی بتان شکیبایی
    بتان شهر نهادند داغ بر دل من
    چو لاله نیست مرا داغ سینه، صحرایی
    به آفتاب پس از صبح کس نپردازد
    ز خانه پیشتر از صبح اگر برون آیی
    پیام من همه شب ناله می‌برد به درش
    چه احتیاج پی نامه، خامه فرسایی؟
    رفیق من نشود غیر غم کسی قدسی
    کجاست غم که به جان آمدم ز تنهایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha