کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز هجر کرد خبردار وصل یار مرا
    صلای گشت خزان می‌دهد بهار مرا
    سواد زلف بتان است نسخه بختم
    سفیدبخت ندیده است روزگار مرا
    ز عشق تا شدم آسوده زارتر گشتم
    فزود نشئه این باده از خمار مرا
    فغان که سوختم و آستین لطف کسی
    نرفت آینه خاطر از غبار مرا
    ز قدر مردمک چشم آفتاب شوم
    به قدر ذره اگر بخشی اعتبار مرا
    چو گفتمش ز چه بستی کمر به خونم گفت
    کمر برای همین بسته روزگار مرا
    نماند آرزویی در دلم که مردم چشم
    به سعی گریه نیاورد در کنار مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha