به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قدسی مشهدی

قدسی مشهدیغزل هاشمارهٔ ۳۴۵: همه جانب قدم مرحله‌پیما دارم

1290عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

همه جانب قدم مرحله‌پیما دارم
روشناس غم عشقم، همه‌جا جا دارم
غیرتم با تو چنان است که شبها به خیال
جنگ پهلوی تو با صورت دیبا دارم
از پی نقش پی ناقه نیم سرگردان
داغی از لاله درین دشت، تمنا دارم
نروم سوی وی آهسته ز ترسیدن جان
حذر از همرهی آبله پا دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۴۴: شمعیم و تن ز اشک دمادم گداختیم 2شمارهٔ ۳۴۵: همه جانب قدم مرحله‌پیما دارم 3شمارهٔ ۳۴۶: ما چشم سیه بر شجر طور نداریم 4شمارهٔ ۳۴۷: لبی از زمزمه عشق، خروشان دارم 5شمارهٔ ۳۴۸: شود هر موی بر تن شعله، گر پاس فغا ...6شمارهٔ ۳۴۹: سر تا قدم ز داغ تمنا در آتشم 7شمارهٔ ۳۵۰: از لعل لبت جز طمع خام ندارم 8شمارهٔ ۳۵۱: شب که بی روی تو از اشک دمادم سوخت ...9شمارهٔ ۳۵۲: عافیت غم را مداوا کرد و زین غم سو ...10شمارهٔ ۳۵۳: شکل گردابی به گرد خود ز مژگان می‌ ...11شمارهٔ ۳۵۴: داغ سودایم، به سوی سینه‌ریشان می‌ ...12شمارهٔ ۳۵۵: دایم چو غنچه سر به گریبان گریستم 13شمارهٔ ۳۵۶: روزی که ناخنی نزند عشق بر دلم 14شمارهٔ ۳۵۷: تلخ است زبان در دهن از تلخی کامم 15شمارهٔ ۳۵۸: به آشنایی چشم تو ناتوان شده‌ام 16شمارهٔ ۳۵۹: ما در صبح طرب، ز آب و گل غم بسته‌ ...17شمارهٔ ۳۶۰: در بزم طرب، باده نابی نکشیدیم 18شمارهٔ ۳۶۱: ما رخت دل ز کعبه به بتخانه برده‌ا ...19شمارهٔ ۳۶۲: زخم ناخن کی برآرد مدعای سینه‌ام 20شمارهٔ ۳۶۳: اگر نه صید کسی گشته مرغ نامه‌برم 21شمارهٔ ۳۶۴: چند چون ابر بر اطراف گلستان گریم 22شمارهٔ ۳۶۵: چون به سوی تو گشایم در کاشانه چشم 23شمارهٔ ۳۶۶: قسمت نگر که نوشم، می از ایاغ مردم 24شمارهٔ ۳۶۷: تا دل بر آتش غم جانانه سوختیم 25شمارهٔ ۳۶۸: امشب ز دیده از قدح افزون گریستم 26شمارهٔ ۳۶۹: خضر اگر آب حیات آورد، خون دانسته‌ ...27شمارهٔ ۳۷۰: بر سر کوی تو عمری شد که ما افتاده ...28شمارهٔ ۳۷۱: دیده را در عشق ازین به، مبتلا می‌ ...29شمارهٔ ۳۷۲: اگر دور از دلارای خود افتم 30شمارهٔ ۳۷۳: من تیره‌دل و نورفشان شعله آهم 31شمارهٔ ۳۷۴: من صید زخم‌خورده از پا فتاده‌ام 32شمارهٔ ۳۷۵: گمان مبر که ز روی تو دیده بردارم 33شمارهٔ ۳۷۶: با یارم و در دفع غم اسباب ندارم 34شمارهٔ ۳۷۷: کرده تا عشق تو چون نقش قدم پامالم 35شمارهٔ ۳۷۸: کی به غیر از دیدنش اندیشه دیگر کن ...36شمارهٔ ۳۷۹: خون می‌چکد از دیده ز نظاره داغم 37شمارهٔ ۳۸۰: دل به تیغ غمزه آن شوخ قاتل بسته‌ا ...38شمارهٔ ۳۸۱: در غمت با گریه شام و سحر خو کرده‌ ...39شمارهٔ ۳۸۲: از ازل کشته آن طرز نگاه آمده‌ایم 40شمارهٔ ۳۸۳: تا آفرین شست تو گوید زبان زخم 41شمارهٔ ۳۸۴: هرگز به بزم وصل، شبی جا نکرده‌ام 42شمارهٔ ۳۸۵: ما جهان را رخ ز آب چشم گریان شسته ...43شمارهٔ ۳۸۶: به خون خوردن جدا زان لعل شکربار م ...44شمارهٔ ۳۸۷: من لذت درد تو به درمان نفروشم 45شمارهٔ ۳۸۸: عمری چو جاهلان پی چون و چرا شدم 46شمارهٔ ۳۸۹: دلی از قید آسایش چو عشق آزاد می‌خ ...47شمارهٔ ۳۹۰: سپندوار بر آتش چو اضطراب کنم 48شمارهٔ ۳۹۱: زبان گداختم و راز عشق سر کردم 49شمارهٔ ۳۹۲: چو درد عشق تو کرد آشنای خویشتنم 50شمارهٔ ۳۹۳: در انتظار تو شد عمرها که چشم به ر ...51شمارهٔ ۳۹۴: رخ تو تا شده غایب به صورت از نظرم 52شمارهٔ ۳۹۵: دردت به دل رسیده و از دل به داغ ه ...53شمارهٔ ۳۹۶: گر ز چنگ شحنه هجران امان می‌یافتم 54شمارهٔ ۳۹۷: تا شد زبان گره چو جرس، بر فغان زد ...55شمارهٔ ۳۹۸: نهال دوستی را ریشه در خون پرورش د ...56شمارهٔ ۳۹۹: ما حرف سود خویش برای زیان زدیم 57شمارهٔ ۴۰۰: دوش بر خاک درت عرض جبین می‌کردم 58شمارهٔ ۴۰۱: در خون دل از دیده خونبار نشستیم 59شمارهٔ ۴۰۲: ...60شمارهٔ ۴۰۳: در میان بیخودی، آرامش دل یافتم 61شمارهٔ ۴۰۴: ز بس که دشمن نظّاره پریشانم 62شمارهٔ ۴۰۵: اگر به عشق نباشد درست، پیمانم 63شمارهٔ ۴۰۶: از وصل هر گل در چمن، چون غنچه دام ...64شمارهٔ ۴۰۷: چو باد سوی تو آید، ز غیرت آب شوم 65شمارهٔ ۴۰۸: کم خمار بگیرد، اگر شراب شوم 66شمارهٔ ۴۰۹: ...67شمارهٔ ۴۱۰: حیرانم از افسردگی، در کار و بار خ ...68شمارهٔ ۴۱۱: مباش غره به عهد قدیم و یار کهن 69شمارهٔ ۴۱۲: شرط بود کفر و دین، هر دو به هم دا ...70شمارهٔ ۴۱۳: توان غم تو ز جان خراب دزدیدن 71شمارهٔ ۴۱۴: بیا ای عشق، ننگ عافیت از سرم وا ک ...72شمارهٔ ۴۱۵: در کوه و دشت، پهن شود تا نشان من 73شمارهٔ ۴۱۶: سینه پیش غم جانانه چه خواهد بودن 74شمارهٔ ۴۱۷: تا به کی چون ماه در مشکین نقاب اف ...75شمارهٔ ۴۱۸: چرخ چون کشتی رود بر روی آب از چشم ...76شمارهٔ ۴۱۹: خموش می‌کند دلیر تماشای ماه من 77شمارهٔ ۴۲۰: من نمی‌گویم به چشمم نه قدم، یا بر ...78شمارهٔ ۴۲۱: می‌شود هر دم پریشان زلف بر رخسار ...79شمارهٔ ۴۲۲: مردم ز تیرگی، نفسی بی‌نقاب شو 80شمارهٔ ۴۲۳: جان چیست کش فدا نکنم از برای تو 81شمارهٔ ۴۲۴: فتنه‌ای هر لحظه برمی‌خیزد از مژگا ...82شمارهٔ ۴۲۵: ...83شمارهٔ ۴۲۶: به دل غمی چو نداری، به سینه داغ م ...84شمارهٔ ۴۲۷: خوی تو در جفا شکسته 85شمارهٔ ۴۲۸: در سینه دل غمین فتاده 86شمارهٔ ۴۲۹: عاشقی، بر بستر آسودگی پهلو منه 87شمارهٔ ۴۳۰: شاد باش ای دل که خود را خوب رسوا ...88شمارهٔ ۴۳۱: از تو دلها همه ناشاد و تو هم شاد ...89شمارهٔ ۴۳۲: کشته‌ای اول به نازم، باز خندان کر ...90شمارهٔ ۴۳۳: یار بی‌پروا و ما را آرزوی دل بسی 91شمارهٔ ۴۳۴: به نومیدی خوشم، ناکامی‌ام کام است ...92شمارهٔ ۴۳۵: ای عندلیب وصل، هم‌آواز کیستی 93شمارهٔ ۴۳۶: بهار رفت و نچیدم گل از بر رویی 94شمارهٔ ۴۳۷: ز مو ضعیف‌ترم از غم میان کسی 95شمارهٔ ۴۳۸: هزار حیف که در بوستان رعنایی 96شمارهٔ ۴۳۹: چو شمع امشب مرا در محفلش بار است ...97شمارهٔ ۴۴۰: به هوای صید یک ره، به گذار ما نیا ...98شمارهٔ ۴۴۱: ما چو پروانه نسوزیم به داغ غلطی 99شمارهٔ ۴۴۲: از ره به خواهش دل شیدا چه می‌روی 100شمارهٔ ۴۴۳: گر چو شمع آتش برآید از گریبان کسی 101شمارهٔ ۴۴۴: نخیزد از دل مرغان باغ، افغانی 102شمارهٔ ۴۴۵: تا چند از پی دل شیدا رود کسی 103شمارهٔ ۴۴۶: تاوان قتل صید زبون نیست بر کسی 104شمارهٔ ۴۴۷: سرم شد باز گرم از مژده بیجای سودا ...105شمارهٔ ۴۴۸: من و تا روز، هر شب در فراق چشم می ...106شمارهٔ ۴۴۹: نوشم ز بس چو باده، ز پیمانه، دوست ...107شمارهٔ ۴۵۰: چند جفا شیوه و عادت کنی 108شمارهٔ ۴۵۱: آرزوی ما کند با مدعا بیگانگی 109شمارهٔ ۴۵۲: نماند در بدنم جان ز جستجوی گلی 110شمارهٔ ۴۵۳: چنان افتاده‌ام از کار، بهر لاله ر ...111شمارهٔ ۴۵۴: نکردم از سر کویت به هیچ گلشن روی 112شمارهٔ ۴۵۵: دل ز بیداد تو رو کرد به آبادانی 113شمارهٔ ۴۵۶: می‌کنم در بوستان با عندلیبان شیون ...114شمارهٔ ۴۵۷: چو باد صبح گذشتم به گرد هر چمنی 115شمارهٔ ۴۵۸: هرگوشه چو مینا، صنم حور سرشتی 116شمارهٔ ۴۵۹: چون سراپا همه را هست به سوداش سری 117شمارهٔ ۴۶۰: به دل نمی‌گذری، تا کجا گذر داری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ