کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دزدم ز بس حدیث ترا از زبان خویش
    دارم چو غنچه، مهر ابد بر دهان خویش
    ز آمیزش صبا نبود غنچه را گریز
    بلبل به شکوه چند گشاید زبان خویش؟
    در گلشن آرمیده روم چون نسیم صبح
    تا عندلیب رم نکند ز آشیان خویش
    با آنکه آب دیده‌ام از آسمان گذشت
    بختم نشست دیده ز خواب گران خویش
    هرجا که رفته‌ام، پی خود رُفته‌ام چو باد
    دزدیده‌ام ز دیده مردم نشان خویش
    در منع خون دیده فشردم به دیده دست
    انداختم به دست خود آتش به دهان خویش
    نه برگ عیش ماند مرا، نه دماغ غم
    آسوده شد دلم ز بهار و خزان خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha