کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در قیدم و گمان که گرفتار نیستم
    دارم هزار زخم و خبردار نیستم
    گه سینه می‌خراشم و گه ناله می‌کنم
    یک دم ز شغل عشق تو بیکار نیستم
    جایی نمی‌روم ز گلستان کوی تو
    بوی گلم، ولی به صبا یار نیستم
    یکباره گر ز من نه فراموش کرده‌ای
    کو جور، اگر به لطف سزاوار نیستم؟
    عرض دوا به چاره این خسته‌دل مبر
    انگار کن مسیح که بیمار نیستم
    ای وصل، عیش می‌دهی و درد می‌بری
    مگشا در دکان که خریدار نیستم
    غم جای خود گرفت چو دل شد ز خون تهی
    اندوهگین ز گریه بسیار نیستم
    اشکم به خون نشاند و مرا لب به خنده باز
    آبم ز سر گدشت و خبردار نیستم
    دارد به غیر لطف نمایان، به رغم من
    قدسی حریف این همه آزار نیستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha