کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آغشته‌ام چو پنبه ز خوناب داغ خویش
    منت ز شاخ گل نپذیرم به باغ خویش
    چون آفتاب با همه کس گرمخون مباش
    پروانه را دلیر مکن بر چراغ خویش
    بوی گلم دماغ خراشد درین چمن
    در باغم و چو غنچه بگیرم دماغ خویش
    ما را چو کرد دستخوش خویش درد عشق
    خود آستین زنیم به شمع و چراغ خویش
    ایام گل گذشت و شراب طرب نماند
    شد وقت آنکه پر کنم از خون ایاغ خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha