کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه شعله‌ها زده سر ز آتشی که من دارم
    هزار نشاه نو زین می کهن دارم
    به آن رسیده که عشقم به غربت اندازد
    ازین ملال غریبی که در وطن دارم
    به هر کجا که تو باشی، فغان من آنجاست
    اگرچه در قفسم، ناله در چمن دارم
    رسید وعده رفتن، مرو ز بالینم
    که مانده یک نفس و با تو صد سخن دارم
    بیا و سینه تنگم شکاف ساز و ببین
    چو غنچه جز دل پرخون چه در کفن دارم
    به کوی او همه شب روشن است دیده من
    بود به خانه مه، روزنی که من دارم
    اگر به سینه زنم صد شکاف، معذورم
    دلی فتاده در آن چاک پیرهن دارم
    ز کوی او به جفا پا نمی‌کشم قدسی
    نظر ز همت مجنون و کوهکن دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha