کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو گر بر من کشیدی تیغ، من هم جان فدا کردم
    به قدر وسع خود دین محبت را ادا کردم
    نسیم شوق گو ضایع مگردان بوی پیراهن
    که من چون شمع از خاکستر خود توتیا کردم
    ز گلشن گل نچیدم تا نهادم داغ غم بر دل
    ز می لذت نبردم تا به خون لب آشنا کردم
    نهال بی‌غمی جز میوه حسرت نمی‌آرد
    ندیدم روز خوش تا دامن غم را رها کردم
    فریب الفت خود عاجزم دارد، نمی‌دانم
    که با بیگانه، باز این آشنایی از کجا کردم
    ز چرخ آزرده بودم، رخصت آهی به دل دادم
    چه سیل شعله‌ای در کار این مشت گیا کردم
    ز راه کعبه‌ام مانع هوای دیر شد قدسی
    ز شوق سجده بت، طاعت حق را قضا کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha