کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هستیم با تو بر سر عهد قدیم خویش
    ما گم نکرده‌ایم ره مستقیم خویش
    در بیخودی ز جور تو کردم شکایتی
    شرمنده‌ام بسی ز گناه عظیم خویش
    هرگز به بخت تیره خود برنیامدم
    کافر زبون مباد به دست غنیم خویش
    گر دیر کرد پرسش ما یار، عیب نیست
    بیمار عشق، ناز کشد از حکیم خویش
    شکر خدا که کوی خرابات منزل است
    گر کعبه ره نداد مرا در حریم خویش
    در حیرتم که از چه مرا کشت نکهتش
    آن گل که مرده زنده کند از شمیم خویش
    از ما مدار نکهت پیراهنی دریغ
    گل کی کند مضایقه‌ای در نسیم خویش
    از قرب و بعد، شکر و شکایت نمی‌کنم
    شستم در آب، دفتر امید و بیم خویش
    زان توبه کرده‌ای که شرابت نمی‌دهند
    قدسی مباش غره به نفس سلیم خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha