به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قدسی مشهدی

قدسی مشهدیغزل هاشمارهٔ ۳۰۷: دیدم به چشم آینه بسیار سوی خویش

680عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دیدم به چشم آینه بسیار سوی خویش
خالی نیافتم ز تو یک تار موی خویش
با خویش هم ز غیرت عشق تو دشمنم
در عاشقی نمی‌رود آبم به جوی خویش
خود را اگر به دوست نکردم غلط، چرا
در پیرهن چو غنچه ببالم به بوی خویش؟
نازم به چشم خود، که چو دیدار واپسین
در یک نظر نهفته همه آرزوی خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۳۰۶: کرد آه من از اثر فراموش 2شمارهٔ ۳۰۷: دیدم به چشم آینه بسیار سوی خویش 3شمارهٔ ۳۰۸: گیرم ز دل به بادیه غم، سراغ خویش 4شمارهٔ ۳۰۹: نگار من که بود ترک و غمزه چندانش 5شمارهٔ ۳۱۰: مردم از غیرت، جدا از صحبت اغیار ب ...6شمارهٔ ۳۱۱: دوش آمد ز سفر مژده که یار آمد پیش 7شمارهٔ ۳۱۲: عشق، هرکس را ز باغی کرده گل در دا ...8شمارهٔ ۳۱۳: سوزم همیشه از نفس آتشین خویش 9شمارهٔ ۳۱۴: هرکسی شاد به سال نو و نوروزی خویش 10شمارهٔ ۳۱۵: کَنم به ناخن حسرت، بدن من درویش 11شمارهٔ ۳۱۶: بسی چون سایه افتادم به پای سرو آز ...12شمارهٔ ۳۱۷: روشن شود ز دود دماغم چراغ فیض 13شمارهٔ ۳۱۸: تازه شد با شعله در بزم تو پیمانم ...14شمارهٔ ۳۱۹: نیافت منصب پروانه چراغم شمع 15شمارهٔ ۳۲۰: غیر آه و اشک حسرت نیست در بارم چو ...16شمارهٔ ۳۲۱: فسرده صحبتم از انتظار گریه شمع 17شمارهٔ ۳۲۲: دارم دلی، اما چه دل، صدگونه حرمان ...18شمارهٔ ۳۲۳: دامان عشقِ سلسله مویی گرفته دل 19شمارهٔ ۳۲۴: تا کی کنی به گریه، طلب آرزوی دل 20شمارهٔ ۳۲۵: می‌آیم از طوف حرم، بتخانه پنهان د ...21شمارهٔ ۳۲۶: تماشای گلی کرد آنچنان محو گلستانم 22شمارهٔ ۳۲۷: چو سایه در ره عشق از قفای خویشتنم 23شمارهٔ ۳۲۸: به گلشن تنگدل چون غنچه زادم، شادم ...24شمارهٔ ۳۲۹: دلم بهر قفس پرواز می‌کرد، از چمن ...25شمارهٔ ۳۳۰: بر نیامد یک نوای غم‌فزا از خانه‌ا ...26شمارهٔ ۳۳۱: تا نشمرد آزاد، کسی بعد هلاکم 27شمارهٔ ۳۳۲: آن بلبلم که ناله بهر قفس کشم 28شمارهٔ ۳۳۳: نپیماید کسی راه حرم، گر من ز پا ا ...29شمارهٔ ۳۳۴: یاد باد آن کز گلی در سینه خاری دا ...30شمارهٔ ۳۳۵: تو گر بر من کشیدی تیغ، من هم جان ...31شمارهٔ ۳۳۶: چه شعله‌ها زده سر ز آتشی که من دا ...32شمارهٔ ۳۳۷: گر شرم وصالت نبود قفل زبانم 33شمارهٔ ۳۳۸: ما شکست دل خود را ز خدا خواسته‌ای ...34شمارهٔ ۳۳۹: در قیدم و گمان که گرفتار نیستم 35شمارهٔ ۳۴۰: بسی منزل بریدم تا شب غم را سحر کر ...36شمارهٔ ۳۴۱: چون غنچه بجز پرده دل نیست پناهم 37شمارهٔ ۳۴۲: ز چاک سینه اشکم سر کند گر چشم تر ...38شمارهٔ ۳۴۳: چه حیرت، گر به چشم محرمانش در نمی ...39شمارهٔ ۳۴۴: شمعیم و تن ز اشک دمادم گداختیم 40شمارهٔ ۳۴۵: همه جانب قدم مرحله‌پیما دارم 41شمارهٔ ۳۴۶: ما چشم سیه بر شجر طور نداریم 42شمارهٔ ۳۴۷: لبی از زمزمه عشق، خروشان دارم 43شمارهٔ ۳۴۸: شود هر موی بر تن شعله، گر پاس فغا ...44شمارهٔ ۳۴۹: سر تا قدم ز داغ تمنا در آتشم 45شمارهٔ ۳۵۰: از لعل لبت جز طمع خام ندارم 46شمارهٔ ۳۵۱: شب که بی روی تو از اشک دمادم سوخت ...47شمارهٔ ۳۵۲: عافیت غم را مداوا کرد و زین غم سو ...48شمارهٔ ۳۵۳: شکل گردابی به گرد خود ز مژگان می‌ ...49شمارهٔ ۳۵۴: داغ سودایم، به سوی سینه‌ریشان می‌ ...50شمارهٔ ۳۵۵: دایم چو غنچه سر به گریبان گریستم 51شمارهٔ ۳۵۶: روزی که ناخنی نزند عشق بر دلم 52شمارهٔ ۳۵۷: تلخ است زبان در دهن از تلخی کامم 53شمارهٔ ۳۵۸: به آشنایی چشم تو ناتوان شده‌ام 54شمارهٔ ۳۵۹: ما در صبح طرب، ز آب و گل غم بسته‌ ...55شمارهٔ ۳۶۰: در بزم طرب، باده نابی نکشیدیم 56شمارهٔ ۳۶۱: ما رخت دل ز کعبه به بتخانه برده‌ا ...57شمارهٔ ۳۶۲: زخم ناخن کی برآرد مدعای سینه‌ام 58شمارهٔ ۳۶۳: اگر نه صید کسی گشته مرغ نامه‌برم 59شمارهٔ ۳۶۴: چند چون ابر بر اطراف گلستان گریم 60شمارهٔ ۳۶۵: چون به سوی تو گشایم در کاشانه چشم 61شمارهٔ ۳۶۶: قسمت نگر که نوشم، می از ایاغ مردم 62شمارهٔ ۳۶۷: تا دل بر آتش غم جانانه سوختیم 63شمارهٔ ۳۶۸: امشب ز دیده از قدح افزون گریستم 64شمارهٔ ۳۶۹: خضر اگر آب حیات آورد، خون دانسته‌ ...65شمارهٔ ۳۷۰: بر سر کوی تو عمری شد که ما افتاده ...66شمارهٔ ۳۷۱: دیده را در عشق ازین به، مبتلا می‌ ...67شمارهٔ ۳۷۲: اگر دور از دلارای خود افتم 68شمارهٔ ۳۷۳: من تیره‌دل و نورفشان شعله آهم 69شمارهٔ ۳۷۴: من صید زخم‌خورده از پا فتاده‌ام 70شمارهٔ ۳۷۵: گمان مبر که ز روی تو دیده بردارم 71شمارهٔ ۳۷۶: با یارم و در دفع غم اسباب ندارم 72شمارهٔ ۳۷۷: کرده تا عشق تو چون نقش قدم پامالم 73شمارهٔ ۳۷۸: کی به غیر از دیدنش اندیشه دیگر کن ...74شمارهٔ ۳۷۹: خون می‌چکد از دیده ز نظاره داغم 75شمارهٔ ۳۸۰: دل به تیغ غمزه آن شوخ قاتل بسته‌ا ...76شمارهٔ ۳۸۱: در غمت با گریه شام و سحر خو کرده‌ ...77شمارهٔ ۳۸۲: از ازل کشته آن طرز نگاه آمده‌ایم 78شمارهٔ ۳۸۳: تا آفرین شست تو گوید زبان زخم 79شمارهٔ ۳۸۴: هرگز به بزم وصل، شبی جا نکرده‌ام 80شمارهٔ ۳۸۵: ما جهان را رخ ز آب چشم گریان شسته ...81شمارهٔ ۳۸۶: به خون خوردن جدا زان لعل شکربار م ...82شمارهٔ ۳۸۷: من لذت درد تو به درمان نفروشم 83شمارهٔ ۳۸۸: عمری چو جاهلان پی چون و چرا شدم 84شمارهٔ ۳۸۹: دلی از قید آسایش چو عشق آزاد می‌خ ...85شمارهٔ ۳۹۰: سپندوار بر آتش چو اضطراب کنم 86شمارهٔ ۳۹۱: زبان گداختم و راز عشق سر کردم 87شمارهٔ ۳۹۲: چو درد عشق تو کرد آشنای خویشتنم 88شمارهٔ ۳۹۳: در انتظار تو شد عمرها که چشم به ر ...89شمارهٔ ۳۹۴: رخ تو تا شده غایب به صورت از نظرم 90شمارهٔ ۳۹۵: دردت به دل رسیده و از دل به داغ ه ...91شمارهٔ ۳۹۶: گر ز چنگ شحنه هجران امان می‌یافتم 92شمارهٔ ۳۹۷: تا شد زبان گره چو جرس، بر فغان زد ...93شمارهٔ ۳۹۸: نهال دوستی را ریشه در خون پرورش د ...94شمارهٔ ۳۹۹: ما حرف سود خویش برای زیان زدیم 95شمارهٔ ۴۰۰: دوش بر خاک درت عرض جبین می‌کردم 96شمارهٔ ۴۰۱: در خون دل از دیده خونبار نشستیم 97شمارهٔ ۴۰۲: ...98شمارهٔ ۴۰۳: در میان بیخودی، آرامش دل یافتم 99شمارهٔ ۴۰۴: ز بس که دشمن نظّاره پریشانم 100شمارهٔ ۴۰۵: اگر به عشق نباشد درست، پیمانم 101شمارهٔ ۴۰۶: از وصل هر گل در چمن، چون غنچه دام ...102شمارهٔ ۴۰۷: چو باد سوی تو آید، ز غیرت آب شوم 103شمارهٔ ۴۰۸: کم خمار بگیرد، اگر شراب شوم 104شمارهٔ ۴۰۹: ...105شمارهٔ ۴۱۰: حیرانم از افسردگی، در کار و بار خ ...106شمارهٔ ۴۱۱: مباش غره به عهد قدیم و یار کهن 107شمارهٔ ۴۱۲: شرط بود کفر و دین، هر دو به هم دا ...108شمارهٔ ۴۱۳: توان غم تو ز جان خراب دزدیدن 109شمارهٔ ۴۱۴: بیا ای عشق، ننگ عافیت از سرم وا ک ...110شمارهٔ ۴۱۵: در کوه و دشت، پهن شود تا نشان من 111شمارهٔ ۴۱۶: سینه پیش غم جانانه چه خواهد بودن 112شمارهٔ ۴۱۷: تا به کی چون ماه در مشکین نقاب اف ...113شمارهٔ ۴۱۸: چرخ چون کشتی رود بر روی آب از چشم ...114شمارهٔ ۴۱۹: خموش می‌کند دلیر تماشای ماه من 115شمارهٔ ۴۲۰: من نمی‌گویم به چشمم نه قدم، یا بر ...116شمارهٔ ۴۲۱: می‌شود هر دم پریشان زلف بر رخسار ...117شمارهٔ ۴۲۲: مردم ز تیرگی، نفسی بی‌نقاب شو 118شمارهٔ ۴۲۳: جان چیست کش فدا نکنم از برای تو 119شمارهٔ ۴۲۴: فتنه‌ای هر لحظه برمی‌خیزد از مژگا ...120شمارهٔ ۴۲۵: ...121شمارهٔ ۴۲۶: به دل غمی چو نداری، به سینه داغ م ...122شمارهٔ ۴۲۷: خوی تو در جفا شکسته 123شمارهٔ ۴۲۸: در سینه دل غمین فتاده 124شمارهٔ ۴۲۹: عاشقی، بر بستر آسودگی پهلو منه 125شمارهٔ ۴۳۰: شاد باش ای دل که خود را خوب رسوا ...126شمارهٔ ۴۳۱: از تو دلها همه ناشاد و تو هم شاد ...127شمارهٔ ۴۳۲: کشته‌ای اول به نازم، باز خندان کر ...128شمارهٔ ۴۳۳: یار بی‌پروا و ما را آرزوی دل بسی 129شمارهٔ ۴۳۴: به نومیدی خوشم، ناکامی‌ام کام است ...130شمارهٔ ۴۳۵: ای عندلیب وصل، هم‌آواز کیستی 131شمارهٔ ۴۳۶: بهار رفت و نچیدم گل از بر رویی 132شمارهٔ ۴۳۷: ز مو ضعیف‌ترم از غم میان کسی 133شمارهٔ ۴۳۸: هزار حیف که در بوستان رعنایی 134شمارهٔ ۴۳۹: چو شمع امشب مرا در محفلش بار است ...135شمارهٔ ۴۴۰: به هوای صید یک ره، به گذار ما نیا ...136شمارهٔ ۴۴۱: ما چو پروانه نسوزیم به داغ غلطی 137شمارهٔ ۴۴۲: از ره به خواهش دل شیدا چه می‌روی 138شمارهٔ ۴۴۳: گر چو شمع آتش برآید از گریبان کسی 139شمارهٔ ۴۴۴: نخیزد از دل مرغان باغ، افغانی 140شمارهٔ ۴۴۵: تا چند از پی دل شیدا رود کسی 141شمارهٔ ۴۴۶: تاوان قتل صید زبون نیست بر کسی 142شمارهٔ ۴۴۷: سرم شد باز گرم از مژده بیجای سودا ...143شمارهٔ ۴۴۸: من و تا روز، هر شب در فراق چشم می ...144شمارهٔ ۴۴۹: نوشم ز بس چو باده، ز پیمانه، دوست ...145شمارهٔ ۴۵۰: چند جفا شیوه و عادت کنی 146شمارهٔ ۴۵۱: آرزوی ما کند با مدعا بیگانگی 147شمارهٔ ۴۵۲: نماند در بدنم جان ز جستجوی گلی 148شمارهٔ ۴۵۳: چنان افتاده‌ام از کار، بهر لاله ر ...149شمارهٔ ۴۵۴: نکردم از سر کویت به هیچ گلشن روی 150شمارهٔ ۴۵۵: دل ز بیداد تو رو کرد به آبادانی 151شمارهٔ ۴۵۶: می‌کنم در بوستان با عندلیبان شیون ...152شمارهٔ ۴۵۷: چو باد صبح گذشتم به گرد هر چمنی 153شمارهٔ ۴۵۸: هرگوشه چو مینا، صنم حور سرشتی 154شمارهٔ ۴۵۹: چون سراپا همه را هست به سوداش سری 155شمارهٔ ۴۶۰: به دل نمی‌گذری، تا کجا گذر داری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ