کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما اسیران چه کسانیم، گرفتاری چند
    روزگار خوش ما چیست، شب تاری چند
    سینه برهنه بر گلشن از آن می‌مالم
    کز ره مرغ چمن، چیده شود خاری چند
    دل چو مویی شد و نگشود کس از وی گرهی
    ماند چون سبحه، به یک رشته، گرفتاری چند
    داغ‌های کهن خویش، به دل تازه کنم
    گلشنی سازم از افروخته رخساری چند
    ناتوانان تو گر زانکه فزودند چه سود
    بر سر زلف خود افزوده شمر، تاری چند
    قسمت من شده دلسوزی آزرده‌دلان
    که ز هر زخم، چو مرهم کشم آزاری چند
    داغم از جاذبه حسن، که چون نتوانست
    که به کنعان کشد از مصر، خریداری چند؟
    عشق را در پس هر پرده بود منصوری
    مصلحت بود که برپا نشود داری چند
    داغم از شانه زلف تو که خوی تو گرفت
    ورنه سهل است ازو بر دلم آزاری چند
    کس چه داند که نصیب که شود صید دلم
    که ز هر گوشه کمین کرده کمانداری چند
    رفتم از بزم، ز لب گو دو سه ساغر کم باش
    زین چمن چیده گرفتم، گل بی‌خاری چند
    اهل دنیا چه کسانند، بگویم قدسی
    به بدی از عمل خویش گرفتاری چند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha