قدسی مشهدی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۶: ما اسیران چه کسانیم، گرفتاری چند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما اسیران چه کسانیم، گرفتاری چند روزگار خوش ما چیست، شب تاری چند سینه برهنه بر گلشن از آن می مالم کز ره مرغ چمن، چیده شود خاری چند دل چو مویی شد و نگشود کس از وی گرهی ماند چون سبحه، به یک رشته، گرفتاری چند داغ های کهن خویش، به دل تازه کنم گلشنی سازم از افروخته رخساری چند ناتوانان تو گر زانکه فزودند چه سود بر سر زلف خود افزوده شمر، تاری چند قسمت من شده دلسوزی آزرده دلان که ز هر زخم، چو مرهم کشم آزاری چند داغم از جاذبه حسن، که چون نتوانست که به کنعان کشد از مصر، خریداری چند؟ عشق را در پس هر پرده بود منصوری مصلحت بود که برپا نشود داری چند داغم از شانه زلف تو که خوی تو گرفت ورنه سهل است ازو بر دلم آزاری چند کس چه داند که نصیب که شود صید دلم که ز هر گوشه کمین کرده کمانداری چند رفتم از بزم، ز لب گو دو سه ساغر کم باش زین چمن چیده گرفتم، گل بی خاری چند اهل دنیا چه کسانند، بگویم قدسی به بدی از عمل خویش گرفتاری چند قدسی مشهدی