کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نو نیاز خواهشم، لیک از حجابم ساختند
    سربسر مهرم، ز نور آفتابم ساختند
    روز و شب بر خویش می‌پیچم ز حیرت شعله‌وار
    زلف معشوقم مگر، کز اضطرابم ساختند؟
    {بیاض}
    حیرتی دارم که چون مست شرابم ساختند
    صورتش را از ازل در چشم من دادند جا
    بی‌نیاز از ناز گلبرگ نقابم ساختند
    چون دل عاشق نمی‌گیرم دمی یک جا قرار
    زانکه همچون شعله، محض اضطرابم ساختند
    داشتم یک دل، ز من بردند و دیگر ساختند
    گلرخان شرمنده خویش از جوابم ساختند
    دیده کی بر هم نهم چون چشم روزن تا به روز؟
    تا خیال غمزه را آشوب خوابم ساختند
    چون نیابم گوهر معنی به صورت، کز ازل
    غوطه‌زن در بحر دقت چون حبابم ساختند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha