کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلم به عشق فسونساز برنمی‌آید
    زبان به گفتن این راز برنمی‌آید
    چه شد شکفتگی‌ام گر ز پرده بیرون است؟
    چو گل ز خنده‌ام آواز برنمی‌آید
    نبسته بال مرا کس، ز ناتوانی خویش
    پرم ز عهده پرواز برنمی‌آید
    شدم ز گریه بی‌اختیار، شهره شهر
    کسی به پرده در راز برنمی‌آید
    حیات یک نفس است ای جوان غنیمت دان
    که این نفس چو رود، باز برنمی‌آید
    چه شد که دوخته صوفی ز هر دو عالم چشم؟
    به عارفان نظرباز برنمی‌آید
    کم از تکلم لب نیست عشوه نگهش
    فسون، که گفت به اعجاز برنمی‌آید؟
    مگر شنیده که خاک رهم، که باز امروز
    ز خانه آن بت طناز برنمی‌آید؟
    ز سرّ آبله‌های دلم که را خبرست؟
    ازین صدف، گهر راز برنمی‌آید
    به صبح وصل نیفتی غلط، که در شب هجر
    ستاره‌ای غلط‌انداز برنمی‌آید
    ازین که قامت افلاک شد چو چنگ، چه سود
    چو نغمه خوش ازین ساز برنمی‌آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha