کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تبخاله خون بر لبم از سوز درون است
    در چشم ترم هر مژه فواره خون است
    این باده عیشم که بود خون دلش نام
    ته‌مانده صد جرعه‌کش بخت‌زبون است
    درمان نپذیرد مرض عشق مسیحا
    بیمارفریبی بگذار این چه فسون است؟
    مخمور می شوقم و انجام شکست است
    مجنون ره عشقم و آغاز جنون است
    با آنهمه سنگین‌دلی‌اش رحم نماید
    گر یار بداند که دل خون‌شده چون است
    هرچند به خون گشت چو قدسی جگرم، یار
    یک بار نپرسید که احوال تو چون است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha