کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شمع وصلت هرکه را شب خانه روشن می‌کند
    روزنش در خانه، کار چشم دشمن می‌کند
    تازه شد داغ کهن بر دستم از بس سوده شد
    آستین بر آتش من کار دامن می‌کند
    کاش در میخانه هم خالی کند پیمانه‌ای
    آنکه قندیل حرم را پر ز روغن می‌کند
    باد اگر بر سایه دیوار گلشن می‌وزد
    بلبل از کنج قفس بنیاد شیون می‌کند
    می‌کند خار گل ناچیده از دستم برون
    تنگ چشمی بین که با من چشم سوزن می‌کند
    خانه‌ام می‌سوزد و همسایه‌ام آگاه نیست
    ای خوش آن آتش که دودش میل روزن می‌کند
    حرف صلح کل زند قدسی عجب دیوانه‌ایست
    عالمی را بی‌سبب با خویش دشمن می‌کند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha