به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

قدسی مشهدی

قدسی مشهدیغزل هاشمارهٔ ۲۳۰: در هجرت، از شکست، دلم را اثر نماند

1220عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در هجرت، از شکست، دلم را اثر نماند
زین پیش بی تو بود قرارم، دگر نماند
شمعی که تازه کشته شود، دودش اندک است
بازآ که بی تو یک نفسم بیشتر نماند
ای بلبلان، بقای شما باد در چمن
کز ما به نیم چاشت چو شبنم اثر نماند
وقتی به پرسش دلم آمد خدنگ یار
کز گریه نیم قطره خون در جگر نماند
بر من ز باغ وصل چنان بسته‌اند راه
کامیدواری‌ام به نسیم سحر نماند
قدسی چنان گداخت ز تاثیر درد عشق
کز نام‌بردنش به زبانها خبر نماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۲۹: ناله‌ای کردم، خروش اهل شیون تازه ...2شمارهٔ ۲۳۰: در هجرت، از شکست، دلم را اثر نمان ...3شمارهٔ ۲۳۱: اسیر عشق تو از ننگ کفر و دین میرد 4شمارهٔ ۲۳۲: مسیح دید لبت، رنگ او دگرگون شد 5شمارهٔ ۲۳۳: گر گشایم لب دمی، عالم پر افغان می ...6شمارهٔ ۲۳۴: کی دواجو بود آن دل که ز دردش دم ز ...7شمارهٔ ۲۳۵: ز دلها درد دل برداشتن هم عالمی دا ...8شمارهٔ ۲۳۶: بهر هر دیوانه گر ویرانه‌ای پیدا ش ...9شمارهٔ ۲۳۷: زورم به یک اشاره ابرو نمی‌رسد 10شمارهٔ ۲۳۸: عالمی بر خویش بالیدم چو از من یاد ...11شمارهٔ ۲۳۹: هرگزم چون لاله دل بی داغ ته بر ته ...12شمارهٔ ۲۴۰: هنوز از ناله‌ای صد شعله در جان می ...13شمارهٔ ۲۴۱: دو روزه هجر تو با جان دوستان آن ک ...14شمارهٔ ۲۴۲: یاد روی تو هم‌آغوش گلستانم کرد 15شمارهٔ ۲۴۳: بس که دود آه عاشق پرده افلاک شد 16شمارهٔ ۲۴۴: چشمی که با غبار درت آشنا شود 17شمارهٔ ۲۴۵: مبادا کام جان از عیش، تا کام از ا ...18شمارهٔ ۲۴۶: ما اسیران چه کسانیم، گرفتاری چند 19شمارهٔ ۲۴۷: دگر بر آتش می، توبه سوختن دارد 20شمارهٔ ۲۴۸: هیچ دورانی چو عهد بی‌سرانجامی نبو ...21شمارهٔ ۲۴۹: ...22شمارهٔ ۲۵۰: وجودم را نه از آتش، نه از گل پرور ...23شمارهٔ ۲۵۱: تا پرده از رخت به کشیدن نمی‌رسد 24شمارهٔ ۲۵۲: مرا هر قطره‌ای کز دیده در دامن فر ...25شمارهٔ ۲۵۳: در طرب ز ازل بر من حزین بستند 26شمارهٔ ۲۵۴: سوای تو در سینه هر خام نگنجد 27شمارهٔ ۲۵۵: کی به بزم عشق، هر لب پی به جام می ...28شمارهٔ ۲۵۶: نو نیاز خواهشم، لیک از حجابم ساخت ...29شمارهٔ ۲۵۷: ذوق غمت ز سینه محزون نمی‌رود 30شمارهٔ ۲۵۸: چه رنجش است کزان تندخو نمی‌آید 31شمارهٔ ۲۵۹: دلم ز کعبه نه محمل نشسته می‌آید 32شمارهٔ ۲۶۰: میگساران را لبت یاد از می گلگون د ...33شمارهٔ ۲۶۱: ز من ترسم عنان آن نرگس جادو بگردا ...34شمارهٔ ۲۶۲: کشد صد طعنه از دشمن چو با من همنش ...35شمارهٔ ۲۶۳: گر دل به المهای تو منسوب نباشد 36شمارهٔ ۲۶۴: در آتشم از چهره برافروخته‌ای چند 37شمارهٔ ۲۶۵: دامنم چند ز خون مژه دریا باشد 38شمارهٔ ۲۶۶: زخم خار آرزوی آبله پا باشد 39شمارهٔ ۲۶۷: کی اسیران غمت را غم دنیا باشد 40شمارهٔ ۲۶۸: هنوزم از مژه، کار سحاب می‌آید 41شمارهٔ ۲۶۹: ز عقده‌ها که فلک نذر کار من دارد 42شمارهٔ ۲۷۰: عشقت اقرار به دل آرد و انکار برد 43شمارهٔ ۲۷۱: با من، غمت ز مهر، دویی در میان ند ...44شمارهٔ ۲۷۲: رفتم به بوستان که دلم وا شود، نشد 45شمارهٔ ۲۷۳: دلم به عشق فسونساز برنمی‌آید 46شمارهٔ ۲۷۴: کس کار تنک حوصله را تنگ نگیرد 47شمارهٔ ۲۷۵: عشاق چه جمعند؟ پریشان شده‌ای چند 48شمارهٔ ۲۷۶: دل پر حسرتم از سادگی در بزم تنهای ...49شمارهٔ ۲۷۷: جز محبت، سینه‌ام علم دگر پیدا نکر ...50شمارهٔ ۲۷۸: ازان دل از غم ایام برنمی‌آید 51شمارهٔ ۲۷۹: خامه در وصف لبت کار مسیحا می‌کند 52شمارهٔ ۲۸۰: آسیب واعظان به ایاغم نمی‌رسد 53شمارهٔ ۲۸۱: عاشق چو شدی، ناله جانکاه نگه دار 54شمارهٔ ۲۸۲: سینه تنگ و من هلاک زخم پنهان دگر 55شمارهٔ ۲۸۳: ای دست تو به کینه ز دوران درازتر 56شمارهٔ ۲۸۴: بی درد عشق، شادی و غم را چه اعتبا ...57شمارهٔ ۲۸۵: جایی که داغ نیست، ز مرهم چه اعتبا ...58شمارهٔ ۲۸۶: یک نامه چو نگشوده‌ام از بال کبوتر 59شمارهٔ ۲۸۷: کام جانم با من و من در پی کامم هن ...60شمارهٔ ۲۸۸: نگهت فتنه‌گر و عربده‌سازست هنوز 61شمارهٔ ۲۸۹: به سرو سیم‌تنی راه برده‌ام که مپر ...62شمارهٔ ۲۹۰: راست رو نیست بر آماج اثر، تیر نفس 63شمارهٔ ۲۹۱: در کوی تو فردوس تمنی نکند کس 64شمارهٔ ۲۹۲: شد تیره روز خلق، ز عارض نقاب کش 65شمارهٔ ۲۹۳: گر کنم گریه به اندازه چشم تر خویش 66شمارهٔ ۲۹۴: بیگانه گشته‌ام ز همه مدعای خویش 67شمارهٔ ۲۹۵: تو و گشت چمن ای گل، من و کاشانه خ ...68شمارهٔ ۲۹۶: دزدم ز بس حدیث ترا از زبان خویش 69شمارهٔ ۲۹۷: کی کنم هرگز شکایت سر ز جور یار خو ...70شمارهٔ ۲۹۸: دلم خون شد چو دیدم حلقه‌حلقه گشته ...71شمارهٔ ۲۹۹: آغشته‌ام چو پنبه ز خوناب داغ خویش 72شمارهٔ ۳۰۰: عشقم آتش زد به دل، در دیده مسکن ک ...73شمارهٔ ۳۰۱: تا کی چو عاقلان غم ناموس و نام خو ...74شمارهٔ ۳۰۲: عشق خواهی، خنده را بر لب کش و دلت ...75شمارهٔ ۳۰۳: هستیم با تو بر سر عهد قدیم خویش 76شمارهٔ ۳۰۴: غم کجا شد که به جان آمدم از شادی ...77شمارهٔ ۳۰۵: مرده را زنده کند چون سخن‌آراست لب ...78شمارهٔ ۳۰۶: کرد آه من از اثر فراموش 79شمارهٔ ۳۰۷: دیدم به چشم آینه بسیار سوی خویش 80شمارهٔ ۳۰۸: گیرم ز دل به بادیه غم، سراغ خویش 81شمارهٔ ۳۰۹: نگار من که بود ترک و غمزه چندانش 82شمارهٔ ۳۱۰: مردم از غیرت، جدا از صحبت اغیار ب ...83شمارهٔ ۳۱۱: دوش آمد ز سفر مژده که یار آمد پیش 84شمارهٔ ۳۱۲: عشق، هرکس را ز باغی کرده گل در دا ...85شمارهٔ ۳۱۳: سوزم همیشه از نفس آتشین خویش 86شمارهٔ ۳۱۴: هرکسی شاد به سال نو و نوروزی خویش 87شمارهٔ ۳۱۵: کَنم به ناخن حسرت، بدن من درویش 88شمارهٔ ۳۱۶: بسی چون سایه افتادم به پای سرو آز ...89شمارهٔ ۳۱۷: روشن شود ز دود دماغم چراغ فیض 90شمارهٔ ۳۱۸: تازه شد با شعله در بزم تو پیمانم ...91شمارهٔ ۳۱۹: نیافت منصب پروانه چراغم شمع 92شمارهٔ ۳۲۰: غیر آه و اشک حسرت نیست در بارم چو ...93شمارهٔ ۳۲۱: فسرده صحبتم از انتظار گریه شمع 94شمارهٔ ۳۲۲: دارم دلی، اما چه دل، صدگونه حرمان ...95شمارهٔ ۳۲۳: دامان عشقِ سلسله مویی گرفته دل 96شمارهٔ ۳۲۴: تا کی کنی به گریه، طلب آرزوی دل 97شمارهٔ ۳۲۵: می‌آیم از طوف حرم، بتخانه پنهان د ...98شمارهٔ ۳۲۶: تماشای گلی کرد آنچنان محو گلستانم 99شمارهٔ ۳۲۷: چو سایه در ره عشق از قفای خویشتنم 100شمارهٔ ۳۲۸: به گلشن تنگدل چون غنچه زادم، شادم ...101شمارهٔ ۳۲۹: دلم بهر قفس پرواز می‌کرد، از چمن ...102شمارهٔ ۳۳۰: بر نیامد یک نوای غم‌فزا از خانه‌ا ...103شمارهٔ ۳۳۱: تا نشمرد آزاد، کسی بعد هلاکم 104شمارهٔ ۳۳۲: آن بلبلم که ناله بهر قفس کشم 105شمارهٔ ۳۳۳: نپیماید کسی راه حرم، گر من ز پا ا ...106شمارهٔ ۳۳۴: یاد باد آن کز گلی در سینه خاری دا ...107شمارهٔ ۳۳۵: تو گر بر من کشیدی تیغ، من هم جان ...108شمارهٔ ۳۳۶: چه شعله‌ها زده سر ز آتشی که من دا ...109شمارهٔ ۳۳۷: گر شرم وصالت نبود قفل زبانم 110شمارهٔ ۳۳۸: ما شکست دل خود را ز خدا خواسته‌ای ...111شمارهٔ ۳۳۹: در قیدم و گمان که گرفتار نیستم 112شمارهٔ ۳۴۰: بسی منزل بریدم تا شب غم را سحر کر ...113شمارهٔ ۳۴۱: چون غنچه بجز پرده دل نیست پناهم 114شمارهٔ ۳۴۲: ز چاک سینه اشکم سر کند گر چشم تر ...115شمارهٔ ۳۴۳: چه حیرت، گر به چشم محرمانش در نمی ...116شمارهٔ ۳۴۴: شمعیم و تن ز اشک دمادم گداختیم 117شمارهٔ ۳۴۵: همه جانب قدم مرحله‌پیما دارم 118شمارهٔ ۳۴۶: ما چشم سیه بر شجر طور نداریم 119شمارهٔ ۳۴۷: لبی از زمزمه عشق، خروشان دارم 120شمارهٔ ۳۴۸: شود هر موی بر تن شعله، گر پاس فغا ...121شمارهٔ ۳۴۹: سر تا قدم ز داغ تمنا در آتشم 122شمارهٔ ۳۵۰: از لعل لبت جز طمع خام ندارم 123شمارهٔ ۳۵۱: شب که بی روی تو از اشک دمادم سوخت ...124شمارهٔ ۳۵۲: عافیت غم را مداوا کرد و زین غم سو ...125شمارهٔ ۳۵۳: شکل گردابی به گرد خود ز مژگان می‌ ...126شمارهٔ ۳۵۴: داغ سودایم، به سوی سینه‌ریشان می‌ ...127شمارهٔ ۳۵۵: دایم چو غنچه سر به گریبان گریستم 128شمارهٔ ۳۵۶: روزی که ناخنی نزند عشق بر دلم 129شمارهٔ ۳۵۷: تلخ است زبان در دهن از تلخی کامم 130شمارهٔ ۳۵۸: به آشنایی چشم تو ناتوان شده‌ام 131شمارهٔ ۳۵۹: ما در صبح طرب، ز آب و گل غم بسته‌ ...132شمارهٔ ۳۶۰: در بزم طرب، باده نابی نکشیدیم 133شمارهٔ ۳۶۱: ما رخت دل ز کعبه به بتخانه برده‌ا ...134شمارهٔ ۳۶۲: زخم ناخن کی برآرد مدعای سینه‌ام 135شمارهٔ ۳۶۳: اگر نه صید کسی گشته مرغ نامه‌برم 136شمارهٔ ۳۶۴: چند چون ابر بر اطراف گلستان گریم 137شمارهٔ ۳۶۵: چون به سوی تو گشایم در کاشانه چشم 138شمارهٔ ۳۶۶: قسمت نگر که نوشم، می از ایاغ مردم 139شمارهٔ ۳۶۷: تا دل بر آتش غم جانانه سوختیم 140شمارهٔ ۳۶۸: امشب ز دیده از قدح افزون گریستم 141شمارهٔ ۳۶۹: خضر اگر آب حیات آورد، خون دانسته‌ ...142شمارهٔ ۳۷۰: بر سر کوی تو عمری شد که ما افتاده ...143شمارهٔ ۳۷۱: دیده را در عشق ازین به، مبتلا می‌ ...144شمارهٔ ۳۷۲: اگر دور از دلارای خود افتم 145شمارهٔ ۳۷۳: من تیره‌دل و نورفشان شعله آهم 146شمارهٔ ۳۷۴: من صید زخم‌خورده از پا فتاده‌ام 147شمارهٔ ۳۷۵: گمان مبر که ز روی تو دیده بردارم 148شمارهٔ ۳۷۶: با یارم و در دفع غم اسباب ندارم 149شمارهٔ ۳۷۷: کرده تا عشق تو چون نقش قدم پامالم 150شمارهٔ ۳۷۸: کی به غیر از دیدنش اندیشه دیگر کن ...151شمارهٔ ۳۷۹: خون می‌چکد از دیده ز نظاره داغم 152شمارهٔ ۳۸۰: دل به تیغ غمزه آن شوخ قاتل بسته‌ا ...153شمارهٔ ۳۸۱: در غمت با گریه شام و سحر خو کرده‌ ...154شمارهٔ ۳۸۲: از ازل کشته آن طرز نگاه آمده‌ایم 155شمارهٔ ۳۸۳: تا آفرین شست تو گوید زبان زخم 156شمارهٔ ۳۸۴: هرگز به بزم وصل، شبی جا نکرده‌ام 157شمارهٔ ۳۸۵: ما جهان را رخ ز آب چشم گریان شسته ...158شمارهٔ ۳۸۶: به خون خوردن جدا زان لعل شکربار م ...159شمارهٔ ۳۸۷: من لذت درد تو به درمان نفروشم 160شمارهٔ ۳۸۸: عمری چو جاهلان پی چون و چرا شدم 161شمارهٔ ۳۸۹: دلی از قید آسایش چو عشق آزاد می‌خ ...162شمارهٔ ۳۹۰: سپندوار بر آتش چو اضطراب کنم 163شمارهٔ ۳۹۱: زبان گداختم و راز عشق سر کردم 164شمارهٔ ۳۹۲: چو درد عشق تو کرد آشنای خویشتنم 165شمارهٔ ۳۹۳: در انتظار تو شد عمرها که چشم به ر ...166شمارهٔ ۳۹۴: رخ تو تا شده غایب به صورت از نظرم 167شمارهٔ ۳۹۵: دردت به دل رسیده و از دل به داغ ه ...168شمارهٔ ۳۹۶: گر ز چنگ شحنه هجران امان می‌یافتم 169شمارهٔ ۳۹۷: تا شد زبان گره چو جرس، بر فغان زد ...170شمارهٔ ۳۹۸: نهال دوستی را ریشه در خون پرورش د ...171شمارهٔ ۳۹۹: ما حرف سود خویش برای زیان زدیم 172شمارهٔ ۴۰۰: دوش بر خاک درت عرض جبین می‌کردم 173شمارهٔ ۴۰۱: در خون دل از دیده خونبار نشستیم 174شمارهٔ ۴۰۲: ...175شمارهٔ ۴۰۳: در میان بیخودی، آرامش دل یافتم 176شمارهٔ ۴۰۴: ز بس که دشمن نظّاره پریشانم 177شمارهٔ ۴۰۵: اگر به عشق نباشد درست، پیمانم 178شمارهٔ ۴۰۶: از وصل هر گل در چمن، چون غنچه دام ...179شمارهٔ ۴۰۷: چو باد سوی تو آید، ز غیرت آب شوم 180شمارهٔ ۴۰۸: کم خمار بگیرد، اگر شراب شوم 181شمارهٔ ۴۰۹: ...182شمارهٔ ۴۱۰: حیرانم از افسردگی، در کار و بار خ ...183شمارهٔ ۴۱۱: مباش غره به عهد قدیم و یار کهن 184شمارهٔ ۴۱۲: شرط بود کفر و دین، هر دو به هم دا ...185شمارهٔ ۴۱۳: توان غم تو ز جان خراب دزدیدن 186شمارهٔ ۴۱۴: بیا ای عشق، ننگ عافیت از سرم وا ک ...187شمارهٔ ۴۱۵: در کوه و دشت، پهن شود تا نشان من 188شمارهٔ ۴۱۶: سینه پیش غم جانانه چه خواهد بودن 189شمارهٔ ۴۱۷: تا به کی چون ماه در مشکین نقاب اف ...190شمارهٔ ۴۱۸: چرخ چون کشتی رود بر روی آب از چشم ...191شمارهٔ ۴۱۹: خموش می‌کند دلیر تماشای ماه من 192شمارهٔ ۴۲۰: من نمی‌گویم به چشمم نه قدم، یا بر ...193شمارهٔ ۴۲۱: می‌شود هر دم پریشان زلف بر رخسار ...194شمارهٔ ۴۲۲: مردم ز تیرگی، نفسی بی‌نقاب شو 195شمارهٔ ۴۲۳: جان چیست کش فدا نکنم از برای تو 196شمارهٔ ۴۲۴: فتنه‌ای هر لحظه برمی‌خیزد از مژگا ...197شمارهٔ ۴۲۵: ...198شمارهٔ ۴۲۶: به دل غمی چو نداری، به سینه داغ م ...199شمارهٔ ۴۲۷: خوی تو در جفا شکسته 200شمارهٔ ۴۲۸: در سینه دل غمین فتاده 201شمارهٔ ۴۲۹: عاشقی، بر بستر آسودگی پهلو منه 202شمارهٔ ۴۳۰: شاد باش ای دل که خود را خوب رسوا ...203شمارهٔ ۴۳۱: از تو دلها همه ناشاد و تو هم شاد ...204شمارهٔ ۴۳۲: کشته‌ای اول به نازم، باز خندان کر ...205شمارهٔ ۴۳۳: یار بی‌پروا و ما را آرزوی دل بسی 206شمارهٔ ۴۳۴: به نومیدی خوشم، ناکامی‌ام کام است ...207شمارهٔ ۴۳۵: ای عندلیب وصل، هم‌آواز کیستی 208شمارهٔ ۴۳۶: بهار رفت و نچیدم گل از بر رویی 209شمارهٔ ۴۳۷: ز مو ضعیف‌ترم از غم میان کسی 210شمارهٔ ۴۳۸: هزار حیف که در بوستان رعنایی 211شمارهٔ ۴۳۹: چو شمع امشب مرا در محفلش بار است ...212شمارهٔ ۴۴۰: به هوای صید یک ره، به گذار ما نیا ...213شمارهٔ ۴۴۱: ما چو پروانه نسوزیم به داغ غلطی 214شمارهٔ ۴۴۲: از ره به خواهش دل شیدا چه می‌روی 215شمارهٔ ۴۴۳: گر چو شمع آتش برآید از گریبان کسی 216شمارهٔ ۴۴۴: نخیزد از دل مرغان باغ، افغانی 217شمارهٔ ۴۴۵: تا چند از پی دل شیدا رود کسی 218شمارهٔ ۴۴۶: تاوان قتل صید زبون نیست بر کسی 219شمارهٔ ۴۴۷: سرم شد باز گرم از مژده بیجای سودا ...220شمارهٔ ۴۴۸: من و تا روز، هر شب در فراق چشم می ...221شمارهٔ ۴۴۹: نوشم ز بس چو باده، ز پیمانه، دوست ...222شمارهٔ ۴۵۰: چند جفا شیوه و عادت کنی 223شمارهٔ ۴۵۱: آرزوی ما کند با مدعا بیگانگی 224شمارهٔ ۴۵۲: نماند در بدنم جان ز جستجوی گلی 225شمارهٔ ۴۵۳: چنان افتاده‌ام از کار، بهر لاله ر ...226شمارهٔ ۴۵۴: نکردم از سر کویت به هیچ گلشن روی 227شمارهٔ ۴۵۵: دل ز بیداد تو رو کرد به آبادانی 228شمارهٔ ۴۵۶: می‌کنم در بوستان با عندلیبان شیون ...229شمارهٔ ۴۵۷: چو باد صبح گذشتم به گرد هر چمنی 230شمارهٔ ۴۵۸: هرگوشه چو مینا، صنم حور سرشتی 231شمارهٔ ۴۵۹: چون سراپا همه را هست به سوداش سری 232شمارهٔ ۴۶۰: به دل نمی‌گذری، تا کجا گذر داری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ