کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دو روزه هجر تو با جان دوستان آن کرد
    که از هزار خزان، با بهار نتوان کرد
    ز آه بلبل شوریده دربدر گردید
    نسیم اگرچه دل غنچه را پریشان کرد
    نسیم صدق و صفا را دم زلیخا داشت
    که شد چو وقت دعا، روی دل به زندان کرد
    کجا ز ذوق گریبان‌دریدنش خبرست؟
    کسی که سوی چمن رفت و گل به دامان کرد
    چه سان شود مژه‌ام آب دیده را مانع
    که شعله را نتوان زیر خار پنهان کرد
    کسی که مانع قتلم شد از ترحم نیست
    ترا ز کشتن من از حسد پشیمان کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha